تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات مایا منتشر کرد:
رفته ای. شب آمده. شب سرد زمستان.شب طولانی سمج بی تو بودن. چادر سیاهم را می پیچم دور تنم.جاییم درد نمی کند.نمی ترسم شیروان.بگذار ضیا از زیر تل خاک بیاید بیرون. زنده بمانم که چه کنم بی تو؟اتاقم را نگاه می کنم با تمام وسایل شکسته اش. به گوشه های اتاقم نگاه می کنم.آن گوشه نشسته بودی و آنجا بودی که من گونه ات را بوسیدمو تو کودکانه،سرخ شدی.آن گوشه بود که لباس صورتی چرک را پرت کردم و آن طرف اتاق بود که گفتم کجاست این میل و کاموای من؟!آخرش هم تمامش نکردم .آدمیزاد از گردن سرما می خورد
شیروان...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر مایا
