تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نگاه منتشر کرد:
دیگر هیچ سخنى بین آن دو ردوبدل نشد و سیاوش از خانه بیرون آمد. نسیم پگاه به‌آرامى مى‌وزید و خستگى كم‌خوابى و شاید بى‌خوابى شب را از تن مى‌ربود و مانده‌هاى عطش خواب را از تن دور مى‌ساخت. چه دلنواز و زیباست نسیمى كه در وقت شادى و امیدوارى بوزد. خداوند گویا نسیم پگاه را براى شادى بخشیدن به روح انسان‌هاى شاد آفریده است. آن را آفریده تا به زندگى روح و نشاط ببخشد و لذت شادى فراررسیدن روز را، اگر خواب نیم‌گاهى به آن دارد، به‌طور كامل در دل بنشاند. حمام نزدیك خانه آنها بود. صاحب حمام مردى به‌نام نصرت حمامى با كله گرد و موهایى كه از جلو ریخته شده بود و به طاسى مى‌گرایید، پیشانى بلند و كشیده و ابروان پرپشت كه از میان به‌هم وصل بودند و انتهاى هركدام به محل رویش موى بغل سر او مى‌رسید، گونه‌هایى برجسته كه از دوطرف مى‌شد فشار آنها را در زیر پوست احساس نمود، ریش و سبیل كوتاه مشكى و لب‌هاى گوشتالود و نسبتآ كلفت، یكى از دندان‌هاى نسبتآ درشت او شكسته بود كه بیشتر از همه جاى بدنش به‌چشم مى‌خورد، قدى متوسط و لاغر كه كم‌كم اثر چاقى در آن نمایان مى‌گشت داشت؛
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر نگاه
