نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آرینا منتشر کرد:
روزی که اومدی کارخونه... روزی که منو دیدی، قیافه ات دیدنی بود. جا خوردی از سام جدید... سامی که هییچیش شبیه قبلش نیست. اینا همش اثر یه تعداد توده ی کوچیکه تو بدنم اما... چرا زخمای روح مو نمی بینی بهار... زخمایی که مال یه قلب له شده اس... زخمایی که دردش از این زخمای ظاهریمم بیشتره. از من چه انتظاری داری؟ بگم آره برگرد... می خوام؛ اما درد نمی ذاره بهار. درد هی هوشیارم می کنه که زخم خوردم بهار.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
رمان شیرینی بود سام داستان از اول برای جنگیدن و مبارزه اونده بود ورشتستگی و سرطان هم ناعادلانه داشتن باهاش نبرد میکردن اما یه دلیل محکم باعث شد سام به زندگی بند بشه و ترگل همون دلیل محکم بود دختری که خودشم کم سختی نکشیده بود اما رفیق نیمه راه نشد