نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نشر علی منتشر کرد:
بدون اینکه منتظر کامیار باشد به سمت در حرکت کرد. کامیار به سرعت پشت سرش روان شد. در ماشین را باز کرد و تارا دعوت به نشستن کرد. وقتی ماشین حرکت کرد تارا عذاب وجدان گرفته بود. برقلب خود نهیب می زد، چه غلطی کرده و چرا به این زودی افسار دلش را پیش او رها کرده بود. هر دو در سکوتی پر معنا تا مقصد به دقایقی پیش فکر می کردند. خجالت زده از بی اختیاری خود جرات حرف زدن نداشتند اما تارا حس می کرد با تمام شرمی که آتش به جانش انداخته بود عجیب حال دلش خوب است.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.