خام بودم پخته شدم

(3)

2,500,000ریال

2,250,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
398

علاقه مندان به این کتاب
4

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خام بودم پخته شدم

انتشارات فرزان روز منتشر کرد:
به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خاطر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورم روزی را که سکوت مرگباری بر همۀ کوچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شهر سایه انداخته بود. دیگر فریاد شادی و صدای خنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از گلوی کودکی در کوچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پیچید. هیچ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وقتِ دیگر مادر و اهل خانه را این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چنین غمگین ندیدم. برادر کوچکم اسماعیل را از دست داده بودیم. تب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دار و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رمق در چهارچوب در ایستاده بودم و مادرم را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دیدم که شانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش با هق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هقی بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌صدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لرزید. او در کنار حوض، وسط حیاط، زانو زده بود و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنیدم که با خدا رازونیاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و از او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد به بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگرش رحم کند. یکی دو شب بعد، خواهر کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترم منیر را هم از دست دادیم. بیماریِ کُشنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیر شده بود و از هر خانواده یکی دو کودک را قربانی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد. شبح مرگ در کوچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شهر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاخت و مادران را یکی بعد از دیگری داغ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دار فرزندشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد. من را طبیبی به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نام بقراط یا شاید دعاهای شامگاهی مادرم نجات داد. مادرم را به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورم که با چشمانی اشک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بار به من می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت: «بیا این گِل را بو بکن تا بتوانی دوا را قورت بدهی.» از موج مهلکی که حدود نیمی از بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شهرمان را تارومار کرده بود، جان سالم به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در بردم و، با مرگ اسماعیل و منیر، کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین بچۀ خانه شدم.
-از متن کتاب-
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی