پنجره های تشنه (پویش مطالعاتی)

(2)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
168

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب پنجره های تشنه

انتشارات سوره مهر منتشر کرد:
رسیدیم به روستای نهریمان . مردم یا حسین گویان می دویدند سمت ضریح، انگار که بخواهند تریلی را فتح کنند . چند دقیقه ایستادم و موقعی که تریلی داشت حرکت میکرد، به مردم می‌گفتیم لبه حفاظ را ول کنند که یک وقت زمین نخورند . پسر جوانی سماجت می کرد . گفتم : پسرجان ول کن الان زمین میخوری . پسر که فهمید دیر یا زود باید تریلی را رها کند بمن گفت : ببین من فرشادم، من را به اسم دعا کن کربلا . بعد تریلی را ول کرد . داشتیم دور می‌شدیم که فریاد زد : فرشاد .... یادت نره .همان جا نشست به گریه و کف دستش را کوبید زمین. دور می شدیم و فرشاد نشسته بود کنار جاده. من هم نشستم پشت تریلی به گریه. حاضر بودم همه چیزم را بدهم جایم را با فرشاد، عوض کنم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 380 صفحه
    • 370 گرم
    • 10
    • 1401

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی