نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات میلکان منتشر کرد:
توی اولین خاطره سه سالمه و دارم سعی میکنم خواهرم را بکشم. بعضی وقت ها این قدر واضح یادم می آد که خارش دستم رو از روی بالشی و نوک تیز دماغ خواهرم رو کف دستم حس میکنم.
هیچ شانسی در مقابل من نداشت، با این حال باز موفق نشدم، بابام اومد داخل اتاق ، بیدار شده بود چیزی بخوره. اون شب خواهرم رو نجات داد. من رو برگردوند توی تختم و گفت: «این اتفاق دیگه هیچ وقت نباید بیفته.»
بزرگ تر که شدیم، انگار من وجود نداشتم، مگه توی مسائلی که به خواهرم ارتباط پیدا میکرد. وقتی روبه روم اون سمت اتاق خوابیده بود، نگاش میکردم، سایه بلندی تخت هامون رو به هم می رسوند. راه های پیش روم می شمردم: سم ریختن توی غذاش، نگه داشتن سرش زیر آب، اصابت، صاعقه، و...
از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
خوندنش رو حتما توصیه میکنم. داستانی متفاوت و عمیق