امپراطور (آریانا)

(4)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
494

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب امپراطور

نشر آرینا منتشر کرد:
عادت کرده بودم زود دل نبندم، زود دل خوش نکنم... به هیچ چیز و هیچ نشانی که اگر می کردم کلاهم پس معرکه بود و تا به حال صدبار قافیه را باخته بودم! زمانه مرا سنگی کرد و مرد بار آورد...
سنگینی و حس و نگاهی به خلوت و تنهایی ام تلنگر می زد، چشم چرخاندم و نگاهم در نگاه خیره ی آن سوی دیوار، داخل قاب پنجره ای آشنا قفل شد!
دست به سینه زده و طوری که به یک نقاشی با ارزش خیره می شوند خیره ی من بود! جوابش را با نگاهی مثل خودش دادم، عمیق و سوزاننده... چند لحظه... چند دقیقه، بالاخره چشم هایش را روی هم گذاشت و اعلام شکست کرد!
لبخندی دردآلود روی لبم جا خوش کرد، خلوت این پنجره ترک برداشته بود... ترکی بی صدا و عمیق! قبل از اینکه شیشه های این ترک روی سرم آوار شوند باید می رفتم.
بی صدا پنجره را بستم و از آن فاصله گرفتم، عادت کرده بودم زود دل خوش نکنم... زود دل نبندم!
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 712 صفحه
    • 802 گرم
    • 3
    • 1398

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی