پیچک سمی

(4)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
436

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب پیچک سمی

انتشارات شقایق منتشر کرد:
به خانه که رسید عصبی و برافروخته بود، برای لحظه ای بغض نهفته در گلویش راه نفس هایش را بند آورد. چادر را که محکم زیر چانه گرفته بود رها کرد و بقچه را از زیر چادر بیرون آورد. در برخلاف همیشه بسته بود ولی صدای بازی بچه ها در حیاط خانه به گوش می رسید. در زد و منتظر دیده بر هم فشرد. در که باز شد خواست شتابان وارد شود که ناگهان با دیدن مر جوان حس کرد و روح از قالب تنش پرواز کرد. او نیز با چشمانی ستایشگر به گلگونی دلنشین چهره لطیف دخترک می نگریست. شتابان سلام کرد و نگاه دزدید، مرد جوان جواب داد و آهنگین گفت:
عافیت باشی خانم!
بی آن که تشکر کند یا جوابی بدهد، به سرعت از کنار او و نگاه مشتاقش گذشت... دنیایش رنگی شده و محبوبش آمده بود... برای لحظه ای نگران شد به او خوش آمد نگفته است، برگشت و بی درنگ گفت:
محمد...
جان محد... عمر محمد...
یادش رفت می خواست چه بگوید. مات و مبهوت به چشمان گویای او خیره ماند و از نوازش کلام و شیدایی آشکار او دلش لرزید... .
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 528 صفحه
    • 596 گرم
    • 1
    • 1398

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی