نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات جامی منتشر کرد:
کالین هوور نویسنده سرشناس آمریکایی پس از درخواست های فراوان طرفدارانش برای نوشتن ادامه کتاب ما تمامش می کنیم سرانجام به درخواست آنها پاسخ داده و توانسته است با ادامه ای شگفت انگیز و پرماجرا آنها را راضی و خشنود سازد.
لیلی و همسر سابقش رایل، به تازگی توانسته اند با دستیابی به برنامه ای مشترک تعامل نسبتا بی دردسری را در پیش بگیرند که ناگهان لیلی دوباره به عشق اول خود، اتلس، برخورد می کند. بعد از نزدیک به دو سال جدایی او خوشحال است که برای یک بار هم که شده زمان به نفع آنهاست و وقتی با
پیشنهاد یک قرار ملاقات از طرف اتلس مواجه می شود، بی درنگ می پذیرد. اما هیجان او به سرعت تحت تأثیر این موضوع قرار می گیرد که رایل، اگرچه دیگر همسر او نیست اما هنوز بخشی از زندگی اوست و آخرین چیزی که رایل حاضر به پذیرش آن می باشد حضور اتلس کوریگان در زندگی همسر سابق و دخترش است....
در این کتاب بیشتر با گذشته اتلس و لیلی آشنا می شویم و نبرد عشق واقعی را در برابر ناملایمات زندگی نظاره گر خواهیم بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
در رمان ما تمامش میکنیم با لیلی بلوم آشنا شدیم، دختری که سالها شاهد خشونت پدرش علیه مادرش بود و سپس خودش نیز در زندگی دچار چنین وضعیتی شد اما تصمیمی متفاوت از مادرش گرفت. رمان «ما شروعش میکنیم» دنبالۀ این رمان است که از دیدگاه عشق اول لیلی، اطلس کوریگان و خود لیلی نوشته شده است.
رمان ما شروعش میکنیم دقیقاً از جایی شروع میشود که رمان «ما تمامش میکنیم» به پایان رسیده بود و بر رابطۀ بین لیلی و اطلس تمرکز دارد. فصلهای رمان بین روایتهای لیلی و اطلس در نوسان است.
در کتاب ما تمامش میکنیم با لیلی بلوم آشنا شدیم که در نوجوانی با پسری به نام اطلس آشنا شد. لیلی زمانی با اطلس آشنا شد که از خانهشان فرار کرده بود و در خانۀ خالی کنار خانۀ لیلی زندگی میکرد. لیلی سعی کرد به او کمک کند و در سرمای زمستان پنهانی به او غذا بدهد و عاشق اطلس شد. سالها گذشت و لیلی، اطلس را کاملاً به فراموشی سپرد و با رایل آشنا شد تا اینکه روزی دوباره در رستورانی به اطلس برخورد کرد که حالا سرآشپزی موفق شده بود.
زمانی که لیلی با رایل دچار مشکل شد این اطلس بود که به کمک او آمد اما دوباره ارتباطشان با هم قطع شد. حالا لیلی و رایل از هم جدا شدهاند و بر سر حضانت دخترشان به توافق رسیدهاند که ناگهان لیلی دوباره به اطلس برمیخورد. پس از نزدیک به دو سال جدایی، لیلی خوشحال است که برای یک بار هم که شده زمان به نفع آنهاست و خوشموقع به هم برخوردهاند. بنابراین زمانی که اطلس از او میخواهد که با هم ملاقاتی داشته باشند لیلی با خوشحالی موافقت میکند.
اما ذهن لیلی به زودی درگیر واقعیت زندگیاش میشود. با اینکه او از همسرش رایل جدا شده اما رایل هنوز هم بخشی از زندگی اوست و اطلس کوریگان، تنها مردی است که رایل از بودنش در زندگی همسر سابق و دخترش متنفر خواهد بود.
داستان بین افکار و دیدگاههای لیلی و اطلس جابهجا میشود. اما سؤال این است که حالا لیلی میتواند جلوی همسر سابق حسودش بایستد و به عشق سابقش برسد؟
«دهانم را باز میکنم تا پاسخ بدهم، اما صدای زنگ پیام دریافتی حرفم را قطع میکند. هرگز به یاد ندارم تابهحال به این سرعت گوشی تلفنم را پاسخ داده باشم. پس از آنکه متوجه شدم متن پیام از سوی لیلی ارسال نشده، اندکی ناامید میشوم. امروز صبح مشغول انجام کارهای خودم بودم که با او برخورد کردم. پس از یک سال و نیم برای اولین بار با هم روبرو شدیم، اما او عجله داشت، چون برای رسیدن به محل کارش دیر کرده بود. از سوی دیگر، من نیز لحظاتی قبل پیام دارین مبنی بر اینکه مورد دستبرد قرار گرفتیم را دریافت کرده بودم. پس با عجله و به طرز ناخوشایندی از هم جدا شدیم، اما او به من قول داد به محض رسیدن به محل کارش به من پیام بدهد. از آن زمان یک ساعت و نیم گذشته، اما هنوز خبری از او نشده است. یک ساعت و نیم زمان زیادی نیست، اما من نمیتوانم نالههای قلبم را نادیده بگیرم که سعی دارد مرا متقاعد کند، لیلی نسبت به تمام حرفهای رد و بدل شده طی مدت پنج دقیقه گفتگو در پیادهرو تردید دارد.»
«با اینحال، او اکنون مجرد است و به نظر میرسد بالأخره آماده است تا به هر آنچه بین ما گذشته، شانس دوبارهای بدهد. از سوی دیگر، او یک ساعت و نیم فرصت داشت تا درباره گفتگویمان فکر کند و یک ساعت و نیم کافی بود تا پشیمان شود. برای من، هر دقیقه که بدون دریافت پیام بگذرد، همچون یک روز طولانی و مشقتبار است. شماره تماس او هنوز هم تحت عنوان لیلی کینکید در دفترچه تلفن گوشی همراهم ذخیره شده است، فوراً اطلاعات تمام او را ویرایش میکنم و نام خانوادگی او را دوباره به بلوم تغییر میدهم.»
«او ظاهر خوبی داشت، بوی خوبی هم میداد. و من احتمالاً بوی شیر ترشیده میدهم چون خودم به دخترم شیر میدهم. هنوز نمیدانم برخورد تصادفی ما ممکن است چه معنایی داشته باشد، اما به هرحال، امروز صبح برای تنظیم اسناد راننده تحویل اجناس، به زمان بیشتری نیاز داشتم، دو برابر همیشه! در نتیجه، وبسایت را برای دریافت سفارشات جدید بررسی نکردم. برای آخرین بار به خودم در آینه نگاه میکنم، اما تنها چیزی که میبینم یک مادر مجرد درمانده، خسته و پرمشغله است. از توالت خارج میشوم و به سمت میز کارم میروم. یک سفارش جدید را از چاپگر میگیرم و مشغول تنظیم کارتی برای آن میشوم. هرگز تا این حد به موضوعات حواس پرتکن نیاز نداشتم، بنابراین خوشحالم که یک صبح پرمشغله داریم.»
اگر رمان اول کالین هوور «ما تمامش میکنیم» را خواندهاید و به رمانهای عاشقانه علاقه دارید حتماً کتاب ما شروعش میکنیم را نیز بخوانید. دقت داشته باشید که این داستان، ادامۀ کتاب اول است و اگر این کتاب را بدون مطالعۀ کتاب اول کالین هوور بخوانید، هیچ آشناییای با شخصیتهای داستان و حوادث گذشته نخواهید داشت.
کالین هوور که نام اصلیاش مارگارت کالین فنل است در سال 1979 به دنیا آمد و نویسندۀ رمانهای عاشقانۀ نوجوانان و جوانان است. اولین رمانش با نام «بسته شده» را در سال 2011 منتشر کرد. در سال 2012 رمان «ناامید» او در صدر فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار گرفت. او بسیاری از کتابهایش را ابتدا خودش منتشر میکند و بعد به دست ناشران میسپارد. در سال 2021 در اپلیکیشن تیکتاک با هشتگ BookTok معروف شد و همین هشتگ باعث افزایش محبوبیت او شد. در ژانویۀ 2022 رمان «ما تمامش میکنیم» او در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز در رتبۀ اول قرار گرفت.
هوور در تگزاس به دنیا آمد، در همان تگزاس بزرگ شد و در سال 1998 از دبیرستان فارغالتحصیل شد و در سال 2000 ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. کالین هوور مدرک مددکاری اجتماعیاش را از دانشگاهی در تگزاس گرفت و تا زمانی که حرفۀ نویسندگی را شروع کند به تدریس میپرداخت و در مؤسسۀ مددکاری کار میکرد. اولین رمانش را با نام «بسته شده» منتشرکرد و حتی در ابتدای کار اصلا قصد نداشت آن را منتشر کند اما این رمان را در ژانویه 2012 خودش به چاپ رساند. او این رمان را با الهام از یک ترانه نوشت و اشعار این ترانه را نیز در داستانش گنجاند. پس از چند ماه بوکبلاگر مریس بلیک کتابش را خواند و به آن نمرۀ کامل داد و پس از آن دو کتاب اول هوور به سرعت به فروش رفت.
«کالین هوور با این دنبالۀ خیرهکننده و پرفروش خود دوباره قلبها را میشکند... نویسنده دوباره به خلق شخصیتهای ظریف و همدل پرداخته و طرفداران کتاب اول از شنیدن نام اطلس به هیجان آمدهاند. هوور مثل همیشه از کشف جنبههای تاریکتر و آسیبپذیرتر عشق نمیترسد و به طور ماهرانه به اعتماد به نفسی اشاره میکند که پس از پاشیدن زندگی باید آن را به دست آورد.» - پابلیشرز ویکلی
«هیچکس مانند کالین هوور نمیتواند چنین کتاب عاشقانهای بنویسد.» - آنا تاد، نویسندۀ پرفروش نیویورک تایمز
«ملکۀ لیست پرفروشترینها.» - یواساِی تودی
«ادامۀ داستان ما تمامش میکنیم نیز به تنهایی تصویری از پویایی خشونت خانگی است.» - مجلۀ مردم
کتاب ما شروعش میکنیم از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را به دست آورده است.
در پایان روز انتشار، بیش از هشتصد هزار نسخه از رمان ما شروعش میکنیم به فروش رفت. این کتاب در صدر فهرست پرفروشترین کتابهای داستانی نیویورکتایمز در هفتۀ منتهی به 22 اکتبر 2022 قرار گرفت.
نشر جامی کتاب ما شروعش میکنیم از کالین هوور را با ترجمۀ فروزنده دولتیاری منتشر کرده است.
کالین هوور در کتاب ما شروعش میکنیم ترسها و افکار زنی را به تصویر کشیده که باید با گذشتۀ دردناکش مبارزه کند تا بتواند زندگی جدیدی را شروع کند. حوادث گذشته به شدت لیلی را میترساند، او دلش میخواهد دوباره با اطلس وارد رابطه شود اما حالا باید مراقب دخترش باشد و نگران امنیت و آسایش دخترش است و در این میان با همسر سابق شکاک و بد دلش نیز کنار بیاید.
اگر بتوانید در هر دقیقه 300 کلمه مطالعه کنید، حدوداً 5 ساعت و 44 دقیقه طول میکشد تا کتاب ما شروعش میکنیم را به طور کامل مطالعه نمایید.
- همسر مسافر زمان اثر آدری نیفنگر که داستانی عاشقانه و پر پیچ خم را روایت کرده است و تأثیر زمان بر عشق را نشان داده است.
- من پیش از تو و پس از تو، دو رمان عاشقانۀ جوجو مویز که در داستان ویل ترنر و لوئیزا کلارک 26 ساله را روایت کرده است که به طرزی عجیب و باورنکردنی وارد زندگی یکدیگر میشوند و همین ملاقات زندگی لوئیزا کلارک را برای همیشه تغییر میدهد.
- خطای بخت ستارگان ما، داستانی عاشقانه و غمانگیز از جان گرین. این کتاب داستان عشق هیزل گریس و آگوستوس واترز است که دقیقاً مانند عنوان کتاب سرنوشتشان از طریق بخت به هم گره میخورد اما بختی که فرصت با هم بودنشان را تهدید میکند و ستارگانی که برخلاف خواست آنها عمل میکنند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.