

اقتصاد به زبان خودمان (2)(پژواک)
پيام اصلي اين کتاب، به رغم آسان فهمي اش، ريشه هاي تاريخي و تجربي معتبري دارد. فعاليت توليدگر بشر- نيروي کارش- تنها شيوه اي است که به منابع حاصل از محيط طبيعي «ارزش» مي افزايد. پيشرفت دانش بشري، به ويژه يادگيري استفاده از ابزار در انجام کارها، موجب افزايش قابليت توليد نيروي کار مي شود. اما مالکيت صرف اين ابزارها به خودي خود قابليت توليد ندارد و فقط يک موقعيت اجتماعي محسوب مي شود. ...ما انسانها، در کنار هم، اين ظرفيت و توان را داريم که حتي بيش از نيازهاي ضروري تمام ساکنان کره زمين کالا و خدمات توليد کنيم و موجبات مشارکت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي همگان را فراهم آوريم. اقتصاد غرف پرست (ارتدکس) تکيه بر اسطوره ي «کميابي منابع طبيعي» دارد. اگرچه اين اعتقاد در خدمت اهداف ايدئولوژيک به خوبي عمل مي کند اما در واقعيت قادر به توضيح اوضاع جهان نيست. علت مشقت و سختي هر روزه ي بشر کميابي منابع نيست بلکه نتيجه ي ناکامي اجتماعي ما در سازمان دهي «کار» به صورتي ست که تمام نيازهاي بشري (و نه فقط سود خصوصي!) را برآورده سازد. از مقدمه ي نويسنده بر ترجمه ي فارسي کتاب
شاید بپسندید














از این نویسنده













