ملت عشق (شومیز)

(147)
نویسنده:

4,200,000ریال

3,780,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
10534

علاقه مندان به این کتاب
66

می‌خواهند کتاب را بخوانند
29

کسانی که پیشنهاد می کنند
39

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
10

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب ملت عشق

انتشارات ققنوس منتشر کرد:
خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم.ملت عشق.جرئت نکردم بنویسمش.زبانم لال شد.نوک قلمم کور.کفش آهنی پایم کردم.دنیا را گشتم.آدم هایی شناختم.قصه هایی جمع کردم.چندین بهار از آن بهار گذشته.کفش های آهنی سوراخ شده؛من اما هنوز خامم،هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی... مولانا خودش را ((خاموش))می نامید؛یعنی ساکت.هیچ به این موضوع اندیشیده ای که شاعری،آن هم شاعری کوچک که آوازه اش عالمگیر شده.انسانی که کار و بارش،هستی اش،چیستی اش،حتی هوایی که تنفس می کند چیزی نیستجز کلمه ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می شود که خودش را((خاموش)) بنامد؟ کائنات هم مل ما قلبی نازنین وقلبش تپشی منظم دارد.سال هاست به هرجا پا گذاشته ام آن صدا راشنیده ام.هر انسانی را جواهری پنهان وامانت پروردگار دانسته ام وبه گفته هایش گوش سپرده ام.شنیدن را دوست دارم؛جمله ها وکلمه ها وحرف ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب رابنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی براین نکته تاکید می کنند که این اثر جاودان با حرف ((ب))شروع شده است.نخستین کلمه اش ((بشنو!))است.یعنی می گویی تصادفی است شاعری که تخلصش ((خاموش))بوده ارزشمندترین اثرش را با ((بشنو))شروع می کند؟راستی،خاموشی را می شود شنید؟ همه ی بخش های این رمان رانیز باهمان حرف بی صدا شروع می شود.نپرس ((چرا؟))خواهش می کنم.جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون دراین راه ها چنان حقایقی هست که حتی هنگام روایتشان هم نباید از پرده ی راز در آیند. (از متن کتاب)
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (11)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سیده مریم قادری
    • پاسخ به نظر

    یه داستان آبکی داره، لابلای قصه شمس و مولانا. دلیل این همه معروفیتش رو نمی فهمم.

  • تصویر کاربر

    • هدی امیرزاده
    • پاسخ به نظر

    یه کتاب بازاریه و بس نمیگم کتاب بدی بود ولی درک نمیکنم چرا اینقدر بیخود و بی جهت طرفدار پبدا کرده به نظرم بهتره رمان های بهتری بخونید

  • تصویر کاربر

    • فرهاد سمیعی
    • پاسخ به نظر

    این کتاب به عنوان یک رمان تخیلی بسیار عالی بود و از خواندنش لذت بردم قلم نویسنده خیلی قوی بود آفرین

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4

بریده ای از کتاب (9)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    ما همه یک گوهریم، یک خرد و یک سریم لیک دور گشته ایم زین فلک ‌منحنی

  • تصویر کاربر

    • مهرانه احمدی
    • 0

    قاعده‌ی سی‌ودوم همه پرده‌های میان‌تان را یکی‌یکی بردار تا بتوانی با عشقی خالص به خدا بپیوندی. قواعدی داشته باش، اما از قواعدت برای راندن دیگران یا داوری درباره‌شان استفاده نکن. به ویژه از بت‌ها بپرهیز، ای دوست. و مراقب باش از راستی‌هایت بت نسازی ایمانت بزرگ باشد، اما با ایمانت در پی بزرگی مباش

  • تصویر کاربر

    • مهرانه احمدی
    • 0

    قاعده‌ی سی‌وششم از حیله و دسیسه نترس. اگر کسانی دامی برایت بگسترانند تا صدمه‌ای به تو بزنند، خدا هم برای آنان دام می‌گسترد. چاه کن اول خودش ته چاه است. این نظام بر جزا استوار است. نه یک ذره خیر بی‌جزا می‌ماند، نه یک ذره شر. تا او نخواهد برگی از درخت نمی‌افتد. فقط به این ایمان بیاور.

  • 1
  • 2
  • 3
عیدی