نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات قدیانی منتشر کرد:
روزی از روزها، گروهی از بزرگان مدینه به خانهی امام آمدند. بیشتر آنها را میشناختم. آدمهای سرشناس و معروف شهر بودند.
آن روز، امام در اتاق نشسته بود و با پسر کوچکش محمد(ع) بازی میکرد. با او حرف میزد، محمد هم شیرینزبانی میکرد. و امام میخندید. وقتی بزرگان شهر وارد شدند، امام رضا(ع)، همانطور که دست محمد کوچکش را در دست داشت، به همه تعارف کرد و احوالشان را پرسید.
مهمانها، یکییکی وارد شدند و دور تا دور اتاق نشستند. آخر از همه، امام و پسرش وارد شدند و همانجا کنار در نشستند. امام پسرش را روی زانویش نشاند. محمد ساکت بود و به مهمانها نگاه میکرد. بزرگان شهر، مثل همیشه سر صحبت را باز کردند، هر کسی سؤالی داشت، پرسید و امام جواب داد. محمد هم چشم به چهرهی پدرش داشت و حرفهای او را با دقت گوش میکرد.
وقتی سؤالها تمام شد، پیرترین مهمان که مردی عالم و دانشمند بود و همهی مردم او را میشناختند و احترامش میکردند، رو به حضرت رضا کرد و پرسید: «ای پسر پیامبر! امروز ما برای پرسیدن سؤال مهمی خدمت شما رسیدهایم!»
امام لبخندی زد و گفت: «بفرمایید!»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.