دوران کودکی

انتشارات نگاه منتشر کرد :
دوران کودکي . داستان زندگي خود ماکسيم گورکي ، نويسنده روس است و نخستين کتاب از داستان سه‌گانه‌اي (تريلوژي) است که دو قسمت ديگر آن در جستجوي نان و دانشگاه است. نويسنده به خاطرات اولين سالهاي حيات خود در ميان مردم پرداخته است. دچار بدبختي و فقري است که موجد پست‌ترين تمايلات است. ميان پدربزرگي خشن و پرخاشگر و سبع، که مي‌خواهد او را به سبک قديم تربيت کند، و مادربزرگي مهربان و پرهيزگار، به سر مي‌برد. خانواده در وحشت از پيرمرد به حيات ادامه مي‌دهد و او هم بي‌دريغ زن و بچه‌هايش را به باد کتک مي‌گيرد. تنها لحظات آرام وقتي است که پدربزرگ در خانه نيست. آنگاه است که همه خانواده به شادي و پايکوبي مي‌پردازند، مشروب مي‌نوشند،‌ مادربزرگ مي‌رقصد، و به بچه‌ها شيريني و شربت داده مي‌شود. اما اغلب، خاطرات تلخ است که افکار نويسنده را به هم مي‌ريزد. خاطره عمويي که زاري مي‌کند، چرا که زنش را آنقدر زده که بر اثر ضربات مشرف به موت است. تنها يکي از دوستان آليوشا، پسرکي کولي، مورد علاقه پيرمرد است که او هم به شکل خدعه‌آميزي بر اثر حسادت به دست عمه‌هاي آليوشا کشته مي‌شود. آتش‌سوزي عظيمي همه را خانه‌خراب مي‌کند و موجب جدايي خانواده مي‌شود... پسرک کم‌کم بزرگ و شيطان‌تر مي‌شود و از اينکه پدربزرگش کمتر از سابق او را کتک مي‌زند دچار حيرت مي‌شود. پسرک عاشق کوچه است. چشمش کم‌کم به زندگي باز مي‌شود، بي‌آنکه راز غمي که او را فراگرفته برايش فاش شود. بدبختي همچنان بر مردم بيچاره سنگين و سنگين‌تر مي‌شود و پيرمرد بايد اموالش را با بچه‌ها قسمت کند. کاملاً فقير و خسيس مي‌شود. مادر آليوشا مي‌ميرد و پسرک نوجوان بايد به دنبال چوب جمع کردن برود. داستانسراي ما کم‌کم متوجه مي‌شود که دهقانهاي روس از بس ناملايمت و بدبختي کشيده‌اند، کم‌کم به رنج خويش عادت کرده‌اند و حتي به آن علاقمندند. وقتي هم که فاجعه‌اي بزرگتر از گذشته پيش مي‌آيد، آن را چون حادثه و وسيله‌اي براي تفريح در زندگي محقر خود تلقي مي‌کنند و «بر چهره‌اي خالي، جاي چنگ زينتي به شمار مي‌رود». زندگينامه‌هاي نويسنده به حق در آثار گورکي مشهورترين آنهاست، و در ميان آنها دوران کودکي مسلماً شاهکار نويسنده به شمار مي‌رود و بازپردازي غم‌آور طبقات فقير و بدبخت روسيه در اواخر قرن نوزدهم است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک