بیشعوری

(24)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
2922

علاقه مندان به این کتاب
13

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب بیشعوری

انتشارات روزنه منتشر کرد:
خطرناک‌ترین عارضه‌ای که بشر تا کنون به آن مبتلا شده، یا خطر ابتلایش به آن بشریت را تهدید می‌کند چیست؟ طاعون سیاه؟ آنفولانزای اسپانیایی؟ ابولا؟ کرونا؟ خاویر کرمنت معتقد است هیچکدام؛ بیشعوری!
او بیشعوری را بیماری اعتیاد به بیشعور بودن، یعنی سواستفاده از دیگران و پایمال کردن حق کردن دیگران، به صورت کاملاً «آگاهانه» تعریف می‌کند و باور دارد که بیشعوری باید نه به صورت یک نقص شخصیتی (آنگونه که تا حال می‌شناخته‌ایم) بلکه به صورت بیماری اعتیاد تعریف شود. به این ترتیب راه برای شناخت ویژگی‌های این بیماریِ اعتیادگونه، همچون بیماران مبتلا به سومصرف الکل و مواد مخدر، و تلاش برای رهایی از آن هموار می‌شود.
در این کتاب خاویر کرمنت با زبانی طنزآمیز به بیان نظریه خود می‌پردازد و محمود فرجامی، طنزپرداز ایرانی، آن را با کسب مجوز رسمی و پرداخت حقوق کامل نویسنده و ناشر اثر اصلی، به فارسی ترجمه و بازآفرینی کرده است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

اینفوگرافیک کتاب بیشعوری

اینفوگرافیک کتاب بیشعوری

معرفی کتاب بیشعوری اثر خاویر کرمنت

 


کتاب بیشعوری اثر خاویر کرمنت، کتابی خودیاری است که به زبان طنز دربارۀ بیشعوری و اثرات آن بر دیگران نوشته شده است و اولین بار در سال 1990 منتشر شد.

کتاب بیشعوری تلاش می‌کند بیشعورهای دورو بر ما را بهمان معرفی کند. بیشعورها این روزها همه‌جا هستند و به‌وفور در جامعه دیده می‌شوند. آن‌ها در سیاست، تجارت، دین، علم و تقریباً همۀ عرصه‌ها دیده می‌شوند. خاویر کرمنت تلاش می‌کند ما را با انواع بیشعورها و ویژگی آن‌ها آشنا کند تا بلکه بتوانیم خودمان را از دایرۀ بیشعورها و بیشعوری بیرون بکشیم و زندگی‌مان را بهبود ببخشیم. 

کتاب بیشعوری اثر خاویر کرمنت با ترجمۀ محمود فرجامی از آن دست کتاب‌‌هایی است که ممکن است در ابتدا عنوانش بیش از هر چیز دیگری توجهتان را به خود جلب کند. اما در این کتاب از بیشعوری به‌عنوان یک ناسزا سخن گفته نشده، بلکه بیشعوری عنوانی برای طیف وسیعی از رفتارهای آزاردهنده است که باعث تعدی به حقوق دیگران می‌شوند. بیشعوری با زبان کنایه آدم‌های بی‌شعور را نقد می‌کند و عمل آن‌ها را «تجاوز حماقت‌آمیز اما آگاهانه به حقوق دیگران» می‌خواند. خاویر کرمنت می‌گوید تابه‌حال معتقد بودیم که مشکلات جامعه را می‌توان به گردن فقر، جهل و استثمار انداخت اما ما اشتباه کردیم. این مشکلات همگی توسط افراد مبتلا به بیماری بیشعوری ایجاد شده و جامعه را آشفته و سردرگم نگه داشته‌اند.
به عقیدۀ کرمنت، بیشعور‌ها احمق نیستند، بلکه بیشتر نابغه‌اند.

نابغه‌هایی خودخواه. مردم‌آزار، با اعتمادبه‌نفس بالا و البته وقیح که نتیجۀ تیزبازی‌هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان می‌شود. او آن‌چنان طیف وسیعی از علائم و مثال‌ها را برای این بیماری برمی‌شمرد که تقریباً غیرممکن است کسی حداقل یک‌بار خود را در متن این کتاب پیدا نکند. برخلاف آنکه هرکس در ابتدا وجود این بیماری را در خود انکار می‌کند و انگشت اتهام را به سمت دیگری می‌گیرد، کرمنت خود را به‌عنوان اولین بیمار معرفی کرده و مورد نقد قرار می‌دهد.

او معتقد است بیماری بیشعوری فقط افراد را آلوده نمی‌کند. بلکه گروه‌های عظیمی از مردم، از اهل تجارت گرفته تا اعضای اتحادیه‌ها، از گروه‌های سیاسی تا محصلین مدارس و دانشگاه‌ها ممکن است به این بیماری آلوده شوند و به طور جمعی مثل بیشعورها رفتار کنند. درمان بیشعوری نیز با دوباره به‌کارگرفتن مهارت‌های انسانی و شهامت پذیرفتن بیشعوری ممکن است. تنها نکتۀ منفی کتاب این است که محتوای کتاب به‌خوبی سازماندهی نشده و تکرارهای زیاد موضوعات خاص موجب خستگی خواننده می‌شود.

برخی از خصوصیات مشترک بیشعورها طبق این کتاب: 
• خودپسندی فجیع
• نفرت‌انگیزی بی‌حد
• خیرخواهی متکبرانه
• ضمیر ناخودآگاهِ غیرقابل نفوذ (که با متۀ الماسه هم نمی‌توان به آن نفوذ کرد)
• کسب قدرت با خواروخفیف کردن دیگران
• امتناع از صفات اصلی انسانی
• سوء استفادۀ بی‌رحمانه از آدم‌های ساده

در کتاب بیشعوری چه می‌خوانیم؟

اعتراف به ضعف‌ها و مشکل‌ها اصلاً کار آسانی نیست. اکثر بیشعورها حتی بیشعوری را به‌عنوان بیماری نمی‌شناسند. دیریازود زندگی در برابر ما قد علم می‌کند و توی رویمان فریاد می‌کشد: «تو بیشعوری». بیشعوری هیچ ربطی به اعتمادبه‌نفس بالا یا شخصیت قدرتمند ندارد. شما می‌توانید اعتمادبه‌نفس بالایی داشته باشید یا نداشته باشید ولی هنوز هم یک بی‌شعور تمام‌عیار باشید که اطرافیان از دست شما عاصی شده‌اند.

بیشعوری درمان روان‌پزشکی ندارد. برای درمان این بیماری مهلک خودتان باید دست‌به‌کار شوید و فکری به حال نجات خودتان بکنید. کتاب بیشعوری چیزی فراتر از بیان روند بهبودی نویسنده است، این کتاب جرقۀ امیدی برای مبتلایان و هشداری برای رهایی‌شان است. درمان بیشعوری فقط یک چیز نیاز دارد آن هم شهامتِ توقفِ بی‌شعور بودن است.

کتاب بیشعوری پنج فصل دارد و در این پنج فصل نویسنده توضیح می‌دهد که چطور بیشعورها را شناسایی کنید و از دست رفتارهای آن‌ها خلاص شوید و خودتان هم بی‌شعور نباشید. 

فهرست مطالب کتاب بیشعوری

بخش اول: چه کسی بی‌شعور است و چرا یک نفر باید بخواهد بی‌شعور باشد؟ 
بخش دوم: انواع بی‌شعور‌ها
بخش سوم: وقتی جامعه بی‌شعور می‌شود
بخش چهارم: زندگی با بی‌شعور‌ها
بخش پنجم: راه نجات

بریده‌هایی از کتاب بیشعوری

«برای بررسی و شناخت دقیق بیشعوری، فهرست کردنِ نشانه‌های فراوان این بیماری کافی نیست. به عنوان بیماری، بیشعوری چنان قدرتی داد که همه‌ی زندگی انسان را درگیر خود کند و همه‌ی افرادی را که در معرض ابتلایند آلوده سازد. تا زمانی که این ویژگی‌ مهم را خوب درک نکنیم، نخواهیم توانست درمان علاقلانه‌ای برای آن بیابیم. از بسیاری جهات، بیشعوری مثل باد می‌ماند. ممکن است باد، آرام و یا شدید باشد، همچنین متناوب و غیریکنواخت باشد. شاید آن‌قدر ملایم باشد که فقط اندکی موهایمان را آشفته کند و یا آن‌قدر شدید که چادر مسافرتی‌مان را از جا بکند. بعضی وقت‌ها هم به شکل گردبادها و توفان‌های مهیب ظاهر می‌شود و ویرانی‌های گسترده به بار می‌آورد.»

«رام‌ترین نوع بیشعورها، بیشعورهای آب زیرکاهند. البته منظور این نیست که این نوع بیشعورها کم‌خطرتر از بقیه‌ی بیشعورهایند، بلکه منظور این است که زیاد به چشم نمی‌آیند. بیشعورهای آب‌زیرکاه با مشاهده‌ی واکنش جامعه نسبت به بیشعورهای تمام‌عیار ترجیح می‌دهند که پشت نقابی از مهربانی و خونسردی پنهان شوند، اما در عین حال همواره می‌دانند که چگونه این خنجر غلاف‌شده را به‌موقع بیرون بکشند و بدون اینکه هیچ‌کس تصورش را بکند، کار خودشان را بکنند.»

«صنعت، بازرگانی و تجارت، رشته‌هایی‌اند که بیشعورهای زیادی جذب‌شان می‌شوند. دلیلش هم ساده است: بیشعورها عاشق پول، قدرت و رقابت‌اند. برتری‌طلبی در تجارت با عشق بیشعورها به پول مرتبط است. مدیریت، ابزاری می‌شود در دست یک بیشعور تا از قدرت و امکانات سوء استفاده کند و رقابت، محمل ایده‌آلی می شود برای ویران‌گری، که جزء لاینفک بیشعوری است. در واقع، تاریخ مملو از بیشعورهاست. در مقبره‌های فراعنه‌ی مصر، طومارهای پاپیروسی وجود دارد که عناوینی چون موفقیت علی‌رغم نسل‌کشی و بیشعور یک دقیقه‌ای بر آن‌ها دیده می‌شود.»

«هر آدمی، چه پول‌دار و چه بی‌پول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان ممکن است به بی‌شعوری مبتلا شود. نه باهوش بودن و نه کودن بودن، هیچ‌کدام مانع از ابتلا به این عارضه نمی‌شوند. به‌عبارت‌دیگر، بی‌شعوری مرضی است که می‌تواند هرکسی را در هر زمانی، بدون هیچ هشداری، آلوده کند.»

«تا این‌جا بارها و بارها از اصطلاحات بیشعور و بیشعوری استفاده کردیم بدون آن‌که تعریف دقیقی از آن‌ها ارائه کنیم. از خود اسم‌ها نمی‌توان به تعریف مسمای آن‌ها رسید. یکی از راه‌های عمومی شناختن بیشعورها، شناسایی موقعیت‌های بروز بیشعوری است. مثلا خود من در خواب هم نمی‌توانم تصور کنم که در دادگاه کسی جز یک وکیل بیشعور از من دفاع کند. هیچ تعریف مختصری نمی‌تواند پیچیدگی شگفت‌آور پدیدۀ بیشعوری را بیان کند. اما این مساله لاینجل نیست. بسیاری از مردم عقیده دارند: «شاید من نتوانم بیشعوری را تعریف کنم اما قطعاً وقتی بیشعوری را می‌بینم می‌شناسمش» و این سخن درستی است. تقریبا همه در این امر اتفاق نظر دارند که بیشعور کسی است که رفتار وقیح و نفرت‌انگیزی را به صورت کاملا ارادی و عمدی از خود بروز می‌دهد و از ایجاد اختلالی که در کارها به وجود آورده و آزاری که به دیگران رسانده قلبا بسیار خوشحال است. البته همیشه منتقدانی هستند که به این نوع تعریف معترض‌اند و آن را از زبان یک درمانگر متخصص زیادی دم‌دستی و گل و گشاد می‌دانند. پاسخ علمی من هم در مقابل این است:‌ آن‌قدر اعتراض کنند تا جانشان در بیاید!»

خواندن کتاب بیشعوری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

در ابتدای کتاب بیشعوری آمده است:
«آیا از این‌که همسایه‌تان زباله‌هایش را در جوی آب می‌ریزد عصبانی هستید؟ آیا تا به‌حال پیش آمده که در اداره‌ای برای گرفتن یک امضا روزها و ساعت‌ها در آمدوشد باشید؟ آیا احساس می‌کنید برخورد‌های رئیس‌تان با شما توهین‌آمیز است؟ تا به حال دلتان می‌خواسته که یک صندلی را بر فرق پزشکی بکوبید که وقتی بعد از ساعت‌ها انتظار و پرداخت حق ویزیت کلان موفق به دیدارش شده‌اید بدون آنکه اجازه بدهد در مورد بیماری‌تان توضیحی بدهید شروع به نوشتن نسخه کرده است؟ آیا از دیدن مجری‌های تلویزیون عصبی می‌شوید؟ آیا با شنیدن حرف‌های سیاستمداران دچار رعشه و ناسزاگویی می‌شوید؟ آیا وسوسۀ خفه کردن بزرگ‌ترهای فامیل که دائما مشغول فضولی و نصیحت و بزرگ‌تری‌اند زیاد به سراغتان می‌آید؟ با همکاران از زیر کار دررو و زیر آب‌زن زیاد دست به یقه می‌شوید؟ آیا هر هفته دوستانی به سراغتان می‌آیند که بخواهند شما را به فعالیت تجاری یا آیین مذهبی جدیدی دعوت یا دست‌کم چاکرایتان را باز کنند؟ رابطه‌تان با همسرتان چطور است؟ به فکر جدا شدن از او هستید یا آن‌قدر شرور است که حتی جرئت جدا شدن از او را هم ندارید؟»

کتاب بیشعوری در دسته کتاب‌های خودیاری طبقه‌بندی می‌شود و بر حسب تجربیات شخصی نویسنده نوشته شده است در نتیجه نمی‌توان مانند کتاب‌های روان‌شناسی آن را مرجع درمان قرارداد. کرمنت در حال حاضر یک روان‌شناس اجتماعی تجربی است و نمی‌توان کتاب او را حاصل نتایج تحقیقات و نظر دانشمندان روز حوزه‌های مختلف دانست. اما این کتاب به کسانی که متعصبانه به تابوهای خود نچسبیده‌اند و علاقه‌مند هستند دنیای واقعی را از منظری متفاوت ببیند توصیه می‌شود. کتاب بیشعوری برای خوانندۀ ایرانی کتاب خوش‌خوانی است.
بی‌شعورها همیشه وجود داشته‌اند و اکنون بیشتر از همیشه وجود دارند. تمام آنچه درباره تاریخ بی‌شعوری باید دانست، همین است.

دربارۀ نویسندۀ کتاب بیشعوری

تصویری از نیوسنده کتاب بیشعوری

خاویر کرمنت که خود ابتدا پزشک مقعدشناس بود بعد از سال‌ها زندگی با همسر و دو فرزندش یکباره متوجه مشکل عظیمش شد. پذیرفتن این حقیقت برای او سنگین بود اما کرمنت به‌مرور دریافت که منشأ رفتارهای او بیماری‌ای به نام بیشعوری است. او حرفة پزشکی را رها کرد و در مقام یک روان‌شناس اجتماعی تجربی به بررسی و درمان بیشعورها پرداخت. او این کتاب را در سال 1990 به رشتة تحریر درآورد و پس از شهرت و موفقیتی که کسب کرد در سال 1992 و 1994 و 2010 سه نسخة دیگر با عنوان‌های Assholes Forever، The Asshole Conspiracy و The Bulletproof Asshole منتشر کرد که در ادامۀ کتاب اول هستند.

دربارۀ مترجم کتاب بیشعوری

فرجامی متولد سال 56 در مشهد است و دکترای ارتباطات از دانشکدۀ علوم مالزی دارد. او که خود طنزپرداز است به‌خوبی توانسته است زبان طنز کرمنت را در خلال ترجمه حفظ کند و به متن اصلی بسیار وفادار بوده است. کرمنت کتاب بیشعوری را در سال 1990 (حول‌وحوش سال 68 در ایران) منتشر کرد. اما آقای محمود فرجامی برای انتشار این کتاب با مسیر پرپیچ‌وخمی روبه‌رو شد. محمود فرجامی در نزدیک به بیست سال بعد یعنی در سال 1386 شمسی این کتاب را ترجمه کرد اما با اقبال بدی مواجه شد و نتوانست برای آن مجوز چاپ بگیرد. او که خواندن کتاب بیشعوری را برای اکثر مردم لازم می‌دانست آن را به‌صورت رایگان در فضای اجتماعی به اشتراک گذاشت و درخواست کرد که اگر کسی خواست برای بهای آن اندازۀ پول یک پیتزا برایش هزینه واریز کند. در کمال تعجب مردم از این کتاب استقبال کردند و استقبالشان موجب شد که فرجامی بالاخره بتواند در سال 1393 این کتاب را چاپ کند. کتاب بیشعوری بعد از انتشار رسمی تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های غیرداستانی ایران شد. ذکر این نکته ضروری است که فرجامی تنها کسی است که از نویسنده مجوز قانونی برای چاپ و ترجمۀ این کتاب دریافت کرده و نشر روزنه آن را چاپ کرده است.

تصویری از آقای محمود فرجام مترجم کتاب بیشعوری

واکنش‌ها به کتاب بیشعوری

در ابتدای امر مخاطبان به استفاده از کلمۀ بیشعوری اعتراض داشتند. آنها معتقد بودند که ازآنجایی‌که این لغت توهین‌آمیز است نباید به‌عنوان یک اصطلاح پزشکی یا روان‌شناسی استفاده شود. اما کرمنت اصرار داشت که این لغت هرچقدر هم که آزاردهنده باشد بهترین تعریف برای این افراد است تا کمی به خودشان بیایند.

امتیازات

کتاب بیشعوری از سایت آمازون امتیاز 4.2 از 5 را به دست آورده است.

جوایز کسب شده

بیشعوری برندۀ جایزۀ Quill برای بهترین کتاب تجاری سال 2007 شد.

حواشی حول محور کتاب

بیشعوری کتاب پرحاشیه‌ای است. این کتاب با نقدهای مثبت و منفی زیادی روبه‌رو شده است. دوستداران این کتاب آن را به‌خاطر نثر ساده و طنزش دوست دارند و منتقدان آن ایرادهای روان‌شناختی به محتوای آن گرفته‌اند. یکی از علل محبوبیت این کتاب در ایران تضاد نام آن با تفاسیر منطقی دیگر کتاب‌های خودیاری است. طرفداران بیشعوری معتقدند که خواندن این کتاب برای هر قشری لازم و ضروری است زیرا تقریباً همۀ ما به‌نوعی بی‌شعور هستیم. همچنین از کتاب بیشعوری در فیلم‌های سینمایی «دراکولا»، «خنده‌های آتوسا» و قسمت اول مجموعۀ «هیولا» استفاده شده است. 

میزان فروش کتاب

بیش از 115 هزار نسخه از کتاب بیشعوری در سراسر جهان فروخته شده است.

تحلیل سی بوک از کتاب بیشعوری

بیشعوری کتاب جذابی است که وقتی شروع به خواندنش می‌کنید به‌سختی می‌توانید آن را کنار بگذارید. کتاب بیشعوری انواع بیشعورها و رفتارهای آن‌ها را فهرست‌بندی کرده است لذا خیلی راحت می‌توانید هروقت خواستید سراغ آن بروید و ویژگی‌های بیشعورها را به یاد بیاورید. 

با خواندن کتاب بیشعوری نه‌تنها می‌توانید بیشعورهای دوروبرتان را شناسایی کنید بلکه یاد می‌گیرید با آن‌ها چطور رفتار کنید و حتی می‌توانید خودتان را هم از بلای بی‌شعور شدن نجات دهید.

مقایسه چاپ‌های مختلف و نشرها 
کتاب بیشعوری بارها در ایران ترجمه شده. از مخاطب‌پسندترین ترجمه‌های آن می‌توان به این‌ موارد اشاره کرد: «محمود فرجامی»، «فرشته مهری»، «مریم صالحی»، «حمیدرضا غیوری»، «احمد بانپور»، «سحر جعفری صرافی»، «مهدی افشار»، «اسحاق احمدی»، «نیلوفر بیات»، «لیلی کریمان»، «فرزانه پورفرزین»، «یوسف سیفی»، «ابراهیم علیزاده»، «سمیرا بیات»، «عطیه بنی اسدی»، و ...

اگر از کتاب بیشعوری خوشتان آمده، این کتاب‌ها را از دست ندهید.

- کتاب اوضاع خیلی خراب است اثر مارک منسن، که در آن با زبانی طنز به زندگی در دنیای مدرن پرداخته و نشان می‌دهد چطور این دنیای مدرن می‌تواند انسان را به مرز جنون برساند.

نسخه‌های دیگر کتاب بیشعوری اثر خاویر کرمنت که در آن به شما یاد می‌دهد چطور با بیشعوری مقابله کنید و بیشعوری چطور در تمامی مشکلات انسانی ریشه دوانده است.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (3)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • فافا اسماعیلی
    • پاسخ به نظر

    کتاب بیشعوری یه کتاب جامعه‌شناسی و همین‌طور روانشناسی هستش، با این‌که راهکار خاصی ارائه نمی‌ده اما خواننده رو نسبت به اطرافش آگاه‌تر می‌کنه.

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • پاسخ به نظر

    کتاب شما رو آگاه می‌کنه که شاید بد نباشه بهتر صحبت کنید، بهتر رفتار کنید یا حواستون کمی بیشتر به رفتارتون توی جامعه باشه.

  • تصویر کاربر

    • مهرناز بهروش
    • پاسخ به نظر

    نویسنده با زبان طنز نشون داده که یه انسان بیشعور چه ویژگی‌هایی می‌تونه داشته باشه، چیزی که اطراف‌مون متاسفانه امروز خیلی زیاده.

بریده ای از کتاب (4)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • مهرناز بهروش
    • 0

    بیشتر افراد خودشان هم از بیشعوری بدشان نمی‌آید. یک دلیل ساده‌ی گرایش آدم‌ها به بیشعوری این است که با بیشعوری زودتر می‌توان به هدف و منظور رسید.

  • تصویر کاربر

    • فافا اسماعیلی
    • 0

    دو تا بیشعور تحت درمان ممکن است درباره‌ی تعریف بیشعوری اختلاف نظر داشته باشند – و طبیعی هم هست- اما در نهایت هر دو قبول دارند که بیشعورند و از این رو می‌توانند با هم بحث کنند، از احساساتشان حرف بزنند و علائق مشترکشان را با هم در میان بگذارند.

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • 0

    بیشعورها می‌توانند دیگران را سرکوب کنند، اما کسی نمی‌تواند آن‌ها را سرکوب کند، مگر یک بیشعور بزرگ‌تر.

  • 1
  • 2
عیدی