نظر خود را برای ما ثبت کنید
خاطرات خون آشام، مجموعه ای از هفت جلد کتاب داستان برای جوانان است مجموعه اصلی آن، اولین بار در فاصله سالهای 92-1991 بوسیله انتشارات هارپر کالینز منتشر شد که مشتمل بر چهار جلد است: بیداری، کشمکش، خشم و دیدار مجدد سیاهی، سه گانه بازگشت که با شب هنگام شروع می شود (تا پایان پاییز 1389 منتشر می شود) از یک هفته بعد از ماجراهای دیدار مجدد سیاهی شروع می شود و آن را ادامه می دهد. دو کتاب بعدی این سه گانه، اشباح سایه (تا پایان سال 1389 منتشر می شود) و نیمه شب (در فصل بهار 1390 به چاپ خواهد رسید) هستند. خاطرات خون آشام درباره عشق، روابط خونی، رفاقت، آمال و آرزوها، قدرت، انتقام و فداکاری... . داستان النا گیلبرت، دختر طلایی - زیبا، اجتماعی و البته گرفتار تنهایی فزاینده میان خانواده و دایره دوستانش، داستان استفان سالواتوره، تازه وارد اسرارآمیز مدرسه با پیشینه ای پانصد ساله از شکار انسان. داستان دوستان النا، بانی، مردیت و مت و احساس مسئولیت و وفاداری آنها نسبت به النا و نسبت به همدیگر، حتی در مواقعی که شرایط کاملا از کنترل خارج شده است و داستان دیمن، برادر بزرگتر استفان که انگیزه هایش فقط و فقط از آن خودش هستند. داستان در شهر کوچک فلس چرچ در ویرجینیا رخ می دهد. شهری که در اوایل قرن نوزدهم کشف شده و در جریان جنگ داخلی تا مرز نابودی پیش رفت. تاریخچه شهر حضوری سنگین بر ماجراهای خاطرات خون آشام دارد. کلیساهای قدیمی و گورستانهای متروکه شهر که با جنگلها و ارواح محاصره شده اند. دوبار تجدید چاپ و سه گانه ای که دیرتر منتشر شد، شاهدی است بر مدعای طرفداران پروپا قرص این مجموعه که برخی از آنها از سالهای 1990 به خواندن این کتابها خو گرفته اند و همه نسل جدیدی ها که مجموعه های ال جی اسمیت را برای اولین بار کشف کرده اند.
رمان خاطرات خون آشام اثر لیزا جین اسمیت با ترجمۀ محمد حسینی مقدم رمانی فانتزی و هیجانانگیز است. اسمیت خون آشامها و گرگینهها را در دنیای امروزی و متفاوت به تصویر کشیده است. داستان خاطرات خون آشام در مورد دو برادر خون آشام و دختری به نام النا گیلبرت است که قلبش را به دو برادر خون آشام، استفان و دیمون سالواتوره میبازد و رابطۀ بین این دو برادر را به چالش میکشد. داستان کتاب بیداری مملو از مضامین عشق، رفاقت، قدرت، آرزو، انتقام و فداکاری است.
چهار جلد اول این مجموعه بین سالهای 1991 تا 1992 و جلد پنجم تا سیزدهم این مجموعه بین سالهای 2009 تا 2014 منتشر شد. البته تنها هفت جلد اول این مجموعه جزو کتابهای اصلی محسوب میشوند. بیداری اولین جلد مجموعۀ خاطرات خون آشام است. مجموعۀ خاطرات خون آشام در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت و نامزد پنج جایزۀ ادبی شد.
داستان رمان بیداری حول محور عشق استفان سالواتوره و النا گیلبرت در شهری در ویرجینیا میچرخد. النا گیلبرت دختر مشهور دبیرستان است که عادت دارد همیشه به هر چیزی و هر کسی که میخواسته برسد. اما وقتی پسری که چشمش را گرفته - استفان خوشتیپ و جذاب - هیچ علاقهای نسبت به او نشان نمیدهد النا گیج میشود. او هیچوقت نمیتواند حتی حدس بزند که چرا استفان در برابر احساساتش مقاومت میکند. استفان یک خون آشام است و حضور النا در کنار او فقط النا را به خطر میاندازد. بعلاوه دیمون، برادر خون آشام و خطرناک استفان به تازگی وارد شهر شده و هر کجا که پا میگذارد همیشه دردسر درست میکند. نویسنده در کتاب بیداری پیشینۀ برادران سالواتوره را مفصل شرح داده است.
النا گیلبرت
النا شخصیت اصلی و قهرمان مجموعه داستانهای خاطرات خون آشام است. النا زمانی معشوق و دوست دختر استفان سالواتوره و سپس دوست دختر برادرش دیمون میشود. بهترین دوستان النا، بانی مک کالو و مردیت سولز هستند. النا همچنین خواهرزادۀ رابرت و برادرزادۀ جودیت ماکسول و خواهر بزرگتر مارگارت گیلبرت است.
النا در شهر کوچک فالزچرچ، ویرجینا به دنیا آمده است. او در زمان کودکی پدر و مادرش را در یک تصادف مرگبار از دست داده است. برای همین او و خواهر چهار سالهاش مارگارت، پیش عمهاش بزرگ میشوند. در طول مجموعه النا را دختر طلایی مینامند چون او دانشآموز محبوب و فوقالعاده محبوب و زیبای دبیرستانشان است.
بانی
بانی قهرمان دیگر داستان خاطرات خون آشام و دومین شخصیت زن بعد از النا گیلبرت است که نقش مکمل و روای را در جریان اتحاد تاریک بر عهده دارد. بانی نوجوانی است که در طول کتاب تبدیل به یک جادوگر میشود. در همان ابتدای کتاب مشخص میشود که بانی بسیار مهربان و دلسوز است اما چندان آدم معقولی نیست و کمکم در طول مجموعه داستان به سمت تاریکی کشیده میشود. بانی ذاتاً بسیار ماجراجو، سمج و غیرقابلپیشبینی است.
دیمون سالواتوره
دیمون شخصیت منفی سه جلد خاطرات خون آشام و ضد قهرمان این مجموعه است. او یک خون آشام 500 ساله اهل فلورانس ایتالیا است. دیمون برادر بزرگتر استفان سالواتوره است. دیمون از یک خانوادۀ اشرافی و اصیل ایتالیایی و بسیار ثروتمند است. دیمون و برادرش هر دو در قرن پانزدهم عاشق یک خون آشام جوان و زیبا به نام کاترین میشوند. هر دو برادر به خاطر این عشق و علاقه به رقیب یکدیگر تبدیل میشوند برای همین روابطی تیره، منفور و انتقام جویانه دارند. کاترین است که دیمون و استفان را تبدیل به خون آشام میکند به این امید که رقابت، دشمنی و نفرت بین این دو برادر را از بین ببرد اما نقشۀ کاترین جواب عکس میدهد و کاترین خودکشی میکند.
«نمیدانم چرا این جمله را نوشتم. هیچ دلیلی وجود ندارد که ناراحت باشم. تازه کلی هم دلیل برای خوشحال بودن دارم. اما الن که ساعت 30/5 صبح است من هنوز بیدارم و نمیدانم چرا دلم مدام شور میزند. همهاش به خودم میگویم که به هم ریختنم به خاطر اختلاف ساعت فرانسه با اینجاست. اما اینکه دلیل دلشوره و ترس نیست. خیلی میترسم. حس میکنم گم شدهام. پریروز وقتی با عمه جودیت و مارگارت از فرودگاه برمیگشتم، این حس عجیب شروع شد. وقتی رسیدیم به محلۀ خودمان، فکر کردم مامان و بابا حتماً توی خانه منتظرمان هستند. با خودم گفتم حتماً آمدهاند دم در ایستادهاند یا از پنجرهی اتاقنشیمن به بیرون خیره شدهاند. حتماً دلشان خیلی برای من تنگ شده.»
«اما الان که نگاه میکنم همه چیز به نظرم عجیب میآید. انگار من مال اینجا نیستم. انگار همه چیز سر جای خودش است و من این وسط اضافیام و بدتر از همه این که حس میکنم جای دیگری در این دنیا هست که من باید آنجا باشم. جای دیگری هست که من مال آنجا هستم و آنجاست که خانهی من است. فقط مشکلم این است که نمیتوانم پیداش کنم. نمیدانم خانهاش کجاست.»
«کمد آینه از چوب گیلاس بود و بهطرز ماهرانهای به سبک ویکتوریایی ساخته و تزیین شده بود. میدانست که توی آینه چی میبیند: النا گیلبرت را، با موهای بلوند و بدن باریک و قلمیاش. دختر ارشد دبیرستان که همیشه مد روز لباس میپوشید. همهی پسرها میخواستند با او باشند و همهی دخترها آرزو داشتند جای او میبودند. النا میدانست اگر توی آینه نگاه کند میتواند اخم غیرعادی ابروها و لبهایش را که از عصبانیت به هم فشار میآورند ببیند.»
«چشمهایش دوباره به جسم سفیدرنگ و بیجانی که توی دستانش بود خیره شد. پشیمانی را زیر پوست صورتش حس میکرد. اصلاً نمیخواست آن حیوان را بکشد. اگر خیلی گرسنهاش میبود حتماً چیزی بزرگتر از این خرگوش را شکار میکرد. استفان همیشه از قدرتی که احساس گرسنگی به او میداد میترسید. میدانست که برای برطرف کردن آن، چه کارهایی میتواند بکن. اینبار خوششانس بود که فقط یک خرگوش را کشته، نه کس دیگری را.»
اگر به داستانهای خون آشامی و گوتیک علاقهمند هستید خواندن مجموعۀ خاطرات خون آشام را از دست ندهید.
لیزا جین اسمیت نویسندۀ آمریکایی داستانهای فانتزی جوانان است که بیشتر به خاطر مجموعه داستانهای خاطرات خون آشام که به سریالی موفق و پرفروش تبدیل شد شناخته شده است. اسمیت در کالیفرنیا و احتمالا اوایل سال 1958 یا 59 به دنیا آمده است. او در کودکی در منطقۀ ویلا پارک کالیفرنیا بزرگ شد. در دبیرستان بود که با تشویق معلمش به نوشتن علاقهمند شد و معلمش نقش بسزایی در افزایش اعتمادبهنفس اسمیت در نوشتن داشت. او در رشتۀ روانشناسی تجربی تحصیل کرد و بعداً به دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو رفت و مدرک کارشناسیاش را از این دانشگاه گرفت. او ابتدا در مدرسه درس میداد اما در سال 1989 مدرسه را ترک کرد تا به نوشتن بپردازد. اولین کتابش که در سالهای مدرسه و دانشگاه نوشته بود «شب انقلاب» نام داشت و در سال 1987 منتشر شد که اصلاً موفق نبود چون کتابهایش بیشتر مناسب کودکان 9 تا 11 سال معرفی شدند درحالیکه اسمیت میخواست که کتابهایش مناسب نوجوانان و بزرگسالان باشد.
بعد مجموعۀ خاطرات خون آشام را در چهار جلد طی سالهای 1991 تا 1992 به چاپ رساند و در سال 1992 هم سه جلد از مجموعۀ دایرۀ مخفی را منتشر کرد. در سال 1998 شوهر خواهرش بیمار شد و او تصمیم گرفت از فرزندان خواهرش مراقبت کند و برای همین وقفهای ده ساله در کار نوشتن اسمیت افتاد و در سال 2008 با وبسایت جدید و یک مجموعه داستان کوتاه به عرصۀ نویسندگی بازگشت. اسمیت با وقفهای طولانی نوشتن مجموعۀ خاطرات خون آشام را از سال 2009 مجدداً پی گرفت که با ساختهشدن یک مجموعۀ تلویزیونی از این کتاب در همان سال، تبدیل به مجموعهای پرفروش شد. جلد نهایی خاطرات خون آشام در سال 2011 به چاپ رسید. سریال تلویزیونی خاطرات خون آشام طی سالهای 2009 تا 2017 از شبکۀ سیدابلیو پخش میشد و میلیونها بیننده را به خود جذب کرد. اسمیت به دنبال موفقیت کتاب خاطرات خون آشام سه جلد دیگر مجموعۀ دایرۀ مخفی را در سالهای 2012 و 2013 منتشر کرد.
جلد اول کتاب خاطرات خون آشام از سایت آمازون امتیاز 4.3 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 3.4 از 5 را به دست آورده است.
سریال خاطرات خون آشام با اقتباس از کتاب خاطرات خون آشام اسمیت در سال 2009 پخش شد. این سریال یک مجموعۀ تلویزیونی درام آمریکایی است و در سال 2017 پس از پخش 171 قسمت و هشت فصل به پایان رسید. اپیزود آزمایشی این سریال ابتدا در سال 2006 از شبکۀ CW پخش شد و بیشترین مخاطب را به دست آورد. فصل اول این سریال به طور میانگین 3.60 میلیون بیننده داشت. این سریال نامزد دریافت جوایز متعدد شد و توانست چهار جایزه به دست آورد. همچنین این سریال برندۀ جایزۀ برترین سریال نوجوانان شد. از بازیگران این سریال میتوان به نینا دوبرو در نقش النا گیلبرت، پاول ویزلی و ایان سامرهلدر در نقش برادران سالواتوره اشاره کرد.
میتوان گفت که کتاب خاطرات خون آشام یک رمان فانتزی از یک مثلث عشقی کشنده و وحشتی ناگفته است. النا، شخصیت اصلی رمان همیشه در جستوجوی هیجان است و میخواهد به هر قیمتی استفان را به دست بیاورد. استفان که غم گذشته تسخیرش کرده تلاش میکند تا در برابر النا و عشق به او مقاومت کند. دیمون که انتقام چشمانش را کور کرده، به دنبال برادری میافتد که به او خیانت کرده است.
اگر سرعت مطالعهتان 250 کلمه در دقیقه باشد، 4 ساعت و 32 دقیقه طول میکشد تا جلد اول کتاب خاطرات خون آشام را به طور کامل مطالعه نمایید.
- مجموعه داستانهای ابزار فانی اثر کاساندرا کلر، داستان دختری به نام کلاریسا فری است که روزی در پی دزدیده شدن مادرش میفهمد از دنیای دیگری است و قدرتهای ویژه دارد و میتواند هیولاها را ببیند و شکار کند.
- شش کلاغ اثر لی باردوگو، داستان شهری شلوغ و تجاری به نام کتردام و ادامۀ سهگانۀ سایه و استخوان است. این شهر مرکز فعالیتهای غیرقانونی است و مردم آن هر کدام تواناییها و ویژگیهای خاص خودشان را دارند. برخی از شخصیتهای سریال سایه و استخوان بر اساس همین رمان به تصویر کشیده شدهاند.
- سهگانۀ کشف جادوگران اثر دبورا هارکنس، داستان محقق جوانی به نام دیانا بیشاپ است که قدرت جادوگری دارد و میتواند به کتاب کیمیاگری دست پیدا کند. دیانا که مدتهاست جادوگری را کنار گذاشته با پیدا کردن این کتاب، دچار مشکلات مختلفی میشود و با خونآشامها و جادوگران دیگر درگیر میشود.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.