زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهی کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید بهتر اینه که نیمهی پر لیوان رو ببینیم.
مصداق بارز «کتاب تعریفی» است که مثل عروسهای تعریفی .... از آب درمیاد. کتاب تلفیقی است از تبلیغ خودکشی، بیبندوباری (خوشبختی رو در تننمایی معرفی میکنه)، اینکه از هر راهی پول دربیاری خوبه حتی مفاهیم ماسونی هم داشت و در آخر این ملغمه، به امیدی پوچ ختم میشد. نخوندش رو توصیه میکنم.
یه کمدی سیاه که خوندن اون رو توصیه میکنم