نظر خود را برای ما ثبت کنید
به سمت پنجره رفت و پرده را کنار کشید . برخلاف دو روز گذشته هوا کمی گرم تر شده بود و نور خورشید با کنار رفتن پرده تا وسط سالن خودنمایی می کرد . پنجره را باز کرد و نفس عمیقی کشید و هوای تازه را به شش هایش هدیه داد . نگاهی به حیاط انداخت . ملوس کنار باغچه لَم داده بود و طبق معمول در حال لیسیدن خودش بود . نگاهش را به آسمان دوخت. آسمان پر شده بود از تکه های ابر سفید که هر یک از دریچه چشمان زیبای دخترک به یک شکل بودند . یکی به شکل گل ، یکی به شکل صورتک انسان و یکی به شکل بادکنک بزرگی که گوشه آن سوراخ شده بود و در حال خالی شدن بود . با خود زمزمه کرد " پس تکه ابر من کجاست ؟ یعنی من هم از میون این ابرها ، ابری برای خودم دارم ؟ کجایی ای قاصدک خوش خبر تا برام خبر رهایی بیاری و منو از این غربت به سرزمین رویاهام بکشونی " آه پرحسرتی کشید و پنجره را بست . نگاهش به ساعت افتاد . چیزی به شروع کلاسش نمانده بود.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.