نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات صدای معاصر منتشر کرد:
قلب هر دو تند و بی وقفه می کوبید؛ انگار زمین و زمان همان جا، درست جایی که هر دو سر در گریبان هم فرو برده بودند، از حرکت ایستاده بود. هر دو در آغوش هم بودند، بی آنکه چیزی بگویند و آن هارمونی قشنگ به هم بخورد. گرمای تن و نفس های در سینه حبس شده شان، خودش به تنهایی، بازگوکننده ی تمام احساس مشترکشان به هم بود.
چند دقیقه ای در همان وضعیت ماندند. گلین دستپاچه تکانی به خودش داد و با شرم و حیایی که انگار یکباره سراغش آمده بود، برای رهایی از وضعیتش، کمی عقب کشید. خواست شال سرخورده اش را پیش بکشد که راستین دست لرزان او را عقب کشید و با صدایی خش دار و ملتمس، بیخ گوشش پچ زد:
- نه... خواهش می کنم!
گفت و بدن سست او را دوباره به طرف خودش کشید و بی مکث، سرش را توی موهای لخت ریخته روی شانه های گلین فروبرد... نفس کشید و آرام شد... نفس کشید و ریه هایش پر شد از عطر خوش آن ابریشم های سرکش. خواست به گذشته ها برود. خواست تمام سختی هایی را که از سر گذرانده بود، به خاطر آورد... روزهای تیره بختی و غم و اندوهش را؛ اما دیگر هیچ نبود! هیچ اثری از آن سیاهی وحشتناک نبود... وقتی که وسط این بهشت قدم می زد، پرده ای از فراموشی روی گذشته ی دردناکش کشیده می شد که او را از تمام آن تیرگی ها جدا می کرد...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
دوست عزیزی که که نظر دادن، کتاب رو کامل نخوندن و باید بگم بهتره قبل از اینکه اثری رو نقد کنیم و زحمت نویسنده رو زیر سوال ببریم قبلش کتاب رو کامل بخونیم و بعد نقاط ضعف و قوت کار رو بررسی کنیم.
آخه مگه میشه یه کتاب این همه فاز منفی داشته باشه .112 صفحشو خوندم همش غم و بدبختی و افسردگی. درسته هر کتابی هم باید نقاط منفی داشته باشه هم مثبت اما من تا الان یک کلمه ای که یکم شادی رو روانه ی ذهنم کنه پیدا نکردم. فقط جملات ادبی زیبایی استفاده کرده نویسنده،ولی کل ماجراش غم میاره تو دل آدم ،محتوایی هم ندارن حیف پولی که واسه این کتاب دادم