

دختر گناهخوار (1)
انتشارات ویدا منتشر کرد:
طورى بهمن نگاه میكنند انگار كه هيولا هستم. شايد هم باشم، اگر بهاى بازشدن چشمانش بهروى حقيقتست پس، چنين باد!
توآیلای شانزدهساله در قصر زندگی میکند. اگرچه نامزد شاهزاده است، هیچکسی با او حرف نمیزند و نگاهش نمیکند. چرا که توآیلا عضوی از دربار پادشاهی نیست، بلکه جلاد پادشاهیست. بهعنوان تجسم یک الهه، میتواند با لمسی کوچک، شخصی را بکشد.
هرگز کسی دوستش نخواهد داشت؛ چه کسی به دختری اهمیت میدهد که مرگ درون رگهایش جریان دارد؟
اما بعد، محافظ جدیدی از راه میرسد. برخلاف دیگران، میتواند ورای ردای جلادی توآیلا به جای الهه، دخترکی واقعی را ببیند.
با اینحال، رابطهای عاشقانه و خیانتآمیز، کوچکترین مشکل توآیلاست. ملکه نقشهای برای نابودکردن دشمنانش دارد و این کار مستلزم فداکاری وصفناپذیری است. آیا توآیلا به هرقیمتی از پادشاهیاش محافظت میکند یا وظیفهاش را به خاطر عشقی بیفرجام رها میکند؟
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













