

انتشارات افراز منتشر کرد:
ایی پای عشقی، پای زمونه و دورونَکی. نشستن دوتایی هردو قلندر و، مست و خراب، هر دو خدابیامرز که نشستن انگاری، پای قبری، پای قبرستونکی. پای دلی، پای دلکی. پای حالی حالکی. [سکوت] بگذریم. چی میگفتیم بنویس. نه! بگذریم. ننویس. هیچی ننویس. چی باس بگیم؟ چی باس بگیم؟
صدای خالق: که تو گفتی. که تو گفتی.
مرد : ها! که تو گفتی؛ بله خودشه. [آمادهی آغازی دیگر شده به انجامِ آئینی] گفتی. گفتی بالای سرش دورتر کمی دورتر از این حوالی گفتی ...
صدای خالق: انّا لله و انّا الیه راجعون!
مرد: ... انّا لله و انّا الیه راجعون! گفت به لبخندی زیر لب که رجعت اگر هست مرا سوی توست! تو امّا نشنیدی یا زیر لب گفتناش در سوتِ ممتدِ قطار، گم شد.
صدای خالق گم شد.
مرد: ... گفت اینطور رفتنا برگشت نداره. برگشت. نداره. ... [وردخوانی] اینکه بر تو برمیخوانم ای پسر، رحمتنامهاست و لعنتنامه نیست که لعنت، بر شیطانِ رجیم کنند و رحمت نه فقط بر تُربت باشد که زندگان محتاجترند بهرحمتاشکه البتکه هست، رحمانیتاش به خلق و طبیعت و هر آنچه هست در کائنات و هرچه نیست در توهّمات!
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













