سرگذشت استعمار (10)(گنج های کلات)(پالتویی)

(0)

1,300,000ریال

1,170,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
374

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب سرگذشت استعمار

انتشارات سوره مهر منتشر کرد:
تهماسب پس از هشت سال دوباره به قصری که پدرانش از آنجا بر سراسر ایران فرمانروایی کرده بودند، وارد شد. هنگامیکه به سرسرای قصر پا گذاشت، پیرزنی که لباس خدمتکارها را به تن داشت، به سوی او دوید. او را در آغوش گرفت و درحالی که اشک می‌ریخت سر و رویش را غرق در بوسه کرد. تهماسب با تعجب به این پیرزن نگاه می‌کرد، نمی دانست این پیرزن چطور جرئت کرده او را در آغوش بگیرد؛ اما خدمتکار پیر او را رها نمی‌کرد. و دائم این کلمات را تکرار می کرد: «آه فرزند عزیزم، یگانه فرزندم، فرزند دلبندم. » تهماسب تلاش کرد در چشم های خیس پیرزن خیره شود و سرانجام در چشم های بی رمق او نگاه مادرش را شناخت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی