%10
محشر صغرا
3٫0
(32)
0 نظر
نویسنده:
مترجم:
قیمت:
288٬000 تومان
320٬000
دفعات مشاهده کتاب
3350
علاقه‌مندان به این کتاب
62
می‌خواهند کتاب را بخوانند.
2
کتاب را پیشنهاد میکنند
6
کتاب را پیشنهاد نمی‌کنند
1
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات کتابستان معرفت منتشر کرد:
ورشو در آستانهٔ زمستانی تلخ. در ایامی که مقاومت در برابر رژیم پراکنده است و بی‌حاصل می‌نماید، دو رفیق قدیمی و مخالف رژیم به سراغ تادئوش کونویتسکی، شخصیت اصلی و راوی این رمان درخشان، می‌روند و به او پیشنهاد میکنند که، به منظور ابراز مخالفت با آن هرج‌ومرج توتالیتری، خودش را جلوی ساختمان حزب کمونیست - این ساختمان زشت و هولناک، این هدیهٔ مردم روسیه، نماد سرکوب در لهستان - آتش بزند.
کونویتسکی در باقیماندهٔ آن روز و بقیهٔ صفحات کتاب، دبهٔ بنزین در دست، در ورشویی پرسه می‌زند که هم فراواقعی و هم بیش از حد واقعی است. برخوردها و کندوکاوهای او در بارهٔ فداکاری‌اش او را به تأمل در بارهٔ سرنوشت خود و کشور محاصره‌شدهٔ به ستوه آمـده‌اش وامـی‌دارد. مـا تا پاراگـراف آخر نخواهیـم دانسـت کـه آیــا کونــویتسـکی تا تـه خط خواهد رفت یا نه.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
مترجم
نشر
شابک
9786004055536
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
گالینگور
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
332 صفحه
نوبت چاپ
5
وزن
544 گرم
سال انتشار
1402
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقه‌ات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
وصیتنامه ام ،آخرین خواسته ام ،سند مسئله سازی است چون نه مرده ریگی در کار است نه یادگاری من ثروتی به هم نزدم من هیچ چیزی به دست نیاوردم حتی هیچ جور آت و آشغال یادگاری ای هم جمع نکردم.تنها چیز مادی ام اگر اصلاً بشود این طور نامیدش، بقایای خودم است که مایلم برای تمرین جراح های جوان به آزمایشگاه کالبدشناسی دانشکده پزشکی ببخشم.
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
آنها هر قدر بیشتر فلسفه بافی میکنند اوضاع خرابتر میشود هر قدر ژرف اندیشتر میشوند، حماقت آشکارتر میشود هر قدر بیشتر قانون وضع میکنند، هرج و مرج و بی نظمی بیشتر میشود هر قدر عشقشان به توازن مبرم تر میشود هرج و مرج گسترده تر میشود آنها خروار خروار پرت و پلای فلسفی تولید کرده اند چه میگویم من کوه کوه به اندازه چندین و چند کوه هیمالیا پرت و پلا تولید کرده اند.
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
روزهای زمستان در راه بودند آن روزهای وحشتناک سیاه و کوتاه که شبهای بی پایان حتی سیاه تری را به دنبال داشتند ، حق اشتراک عمر من خیلی وقت پیش منقضی شده بود من بیشتر از کوپنم عمر کرده بودم. و اعصاب ،همه از جمله اعصاب خود خدا را هم خراب میکردم
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
فقر ما صف های یک کیلومتری، تنه زدنهای مدام ،مقام های رسمی بدخواه ، تأخیر بی دلیل قطارها، قطع جریان آب به دلیل بروز فاجعه یا کم آبی،همسایه عصبانی ،روزنامه های دروغگو ،تلویزیونی که به جای پخش رویدادهای ورزشی سخنرانیهای چند ساعته پخش می کند، عضو شدن اجباری در حزب ،ماشین لباسشویی خراب خریداری شده از فروشگاهی دولتی است که اجناسش را به دلار میفروشد.....
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
شما اساساً برای این به دنیا آمده اید که برده باشید. بردگی بود که آزادتان کرد به شما بال وپر داد و ازتان یک نویسنده تراز اول ملی ساخت.
بعد عین یک جادوگر خبیث دارو ندارتان را گرفت تا مجازاتتان کند. ریشو گفت «بردگی همیشه به دست بردگان نابود شده. منظورم را می فهمیدی
سید مجتبی پژمان
14 اسفند 1401
0
اگر نمی توانید نفر اول باشید، پس نفر آخر باشید، این هم جایگاه خوبی ست.
سید مجتبی پژمان
14 اسفند 1401
0
ما خدا را آفریدیم تا از ما در برابر خودمان محافظت کند.
بریدهها (7)
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
وصیتنامه ام ،آخرین خواسته ام ،سند مسئله سازی است چون نه مرده ریگی در کار است نه یادگاری من ثروتی به هم نزدم من هیچ چیزی به دست نیاوردم حتی هیچ جور آت و آشغال یادگاری ای هم جمع نکردم.تنها چیز مادی ام اگر اصلاً بشود این طور نامیدش، بقایای خودم است که مایلم برای تمرین جراح های جوان به آزمایشگاه کالبدشناسی دانشکده پزشکی ببخشم.
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
آنها هر قدر بیشتر فلسفه بافی میکنند اوضاع خرابتر میشود هر قدر ژرف اندیشتر میشوند، حماقت آشکارتر میشود هر قدر بیشتر قانون وضع میکنند، هرج و مرج و بی نظمی بیشتر میشود هر قدر عشقشان به توازن مبرم تر میشود هرج و مرج گسترده تر میشود آنها خروار خروار پرت و پلای فلسفی تولید کرده اند چه میگویم من کوه کوه به اندازه چندین و چند کوه هیمالیا پرت و پلا تولید کرده اند.
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
روزهای زمستان در راه بودند آن روزهای وحشتناک سیاه و کوتاه که شبهای بی پایان حتی سیاه تری را به دنبال داشتند ، حق اشتراک عمر من خیلی وقت پیش منقضی شده بود من بیشتر از کوپنم عمر کرده بودم. و اعصاب ،همه از جمله اعصاب خود خدا را هم خراب میکردم
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
فقر ما صف های یک کیلومتری، تنه زدنهای مدام ،مقام های رسمی بدخواه ، تأخیر بی دلیل قطارها، قطع جریان آب به دلیل بروز فاجعه یا کم آبی،همسایه عصبانی ،روزنامه های دروغگو ،تلویزیونی که به جای پخش رویدادهای ورزشی سخنرانیهای چند ساعته پخش می کند، عضو شدن اجباری در حزب ،ماشین لباسشویی خراب خریداری شده از فروشگاهی دولتی است که اجناسش را به دلار میفروشد.....
سید مجتبی پژمان
15 اردیبهشت 1402
0
شما اساساً برای این به دنیا آمده اید که برده باشید. بردگی بود که آزادتان کرد به شما بال وپر داد و ازتان یک نویسنده تراز اول ملی ساخت.
بعد عین یک جادوگر خبیث دارو ندارتان را گرفت تا مجازاتتان کند. ریشو گفت «بردگی همیشه به دست بردگان نابود شده. منظورم را می فهمیدی
سید مجتبی پژمان
14 اسفند 1401
0
اگر نمی توانید نفر اول باشید، پس نفر آخر باشید، این هم جایگاه خوبی ست.
سید مجتبی پژمان
14 اسفند 1401
0
ما خدا را آفریدیم تا از ما در برابر خودمان محافظت کند.
شاید بپسندید
از این مترجم
288٬000 تومان
320٬000
%10