نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات علی منتشر کرد:
احساس کردم در تاریکی اتاق کسی روی تخت نشست و بعد کمی خودش را رویم خم کرد طوری که صدای نفس های بلندش که از بینی خارج می شد به گوشم می رسید. بازدمی گرم که هر چند ثانیه به پوست صورتم می خورد. چشمانم را به آرامی باز کردم نیش خندی روی گونه ی راستش نشسته بود و با آن چشمان سیاه به من زل زده بود.
تویی! چرا نخوابیدی؟
همچنان با نیش خند سکوت کرده بود و بعد ناگهان رنگ چشمانش از سیاهی شب هم تیره تر گشت . كل سفیدی چشمانش را سیاهی وهمناکی در برگرفت. و بعد دستان سردش روی گردنم قفل شد. از فشار دستانش احساس خفگی به سراغم آمد. هر لحظه این فشار را بیشتر می کرد با چشمانی که از حدقه بیرون زده بود به او زل زدم با نگاهم به او التماس کردم که این کار را با من نکند. اما او که چشمانش جز سیاهی چیزی را نمی دید! بدون هیچ حالتی در چهره به فشار دستانش لحظه به لحظه می افزود و من مرگ را حس کردم که چقدر به من نزدیک است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.