

داستان واره های احکام برای بچه ها (8)(مسجد و نماز جماعت)
انتشارات قدیانی منتشر کرد:
هوا رو به تاریکی بود و صدای قرآن از مسجد به گوش می رسید.
امین لباس هایش را پوشید تا به مسجد برود.
خاله مهری به او گفت: «امین جان ! مجید را هم با خودت به مسجد ببر.»
امین به مجید گفت: «زود وضو بگیر تا برویم .»
مجید که کلاس اول است و خیلی زبر و زرنگ ، فوری وضو گرفت و آماده شد و دو تایی به مسجد رفتند.
نماز مغرب که تمام شد، مجید آهسته به امین گفت: «این مردها چقدر بی حال اند!»
امین تعجب کرد: «منظورت چیه؟»
مجید گفت: «هیچ کسی حمد و سوره را نخواند! بنده ی خدا امام جماعت هرچقدر نماز خواند، هیچ کس با او همراهی نکرد! تا آخر نماز خودش تنهایی سوره ی حمد و قل هو الله را خواند.»
امین لبخند زد: «در نماز جماعت، در رکعت اول و دوم ما نباید حمد و سوره بخوانیم. امام جماعت می خواند و ما فقط گوش می کنیم ! اما در رکعت سوم و چهارم ما باید تسبیحات اربعه را بخوانیم و نباید سکوت کنیم .»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













