زندگی بی تفاوت ترین جریانی است که در حال تجربه ش هستیم بی تفاوت به حال ما و موقعیت ما پیش می رود زندگی تمام آنچیزی است که «نمرده» است.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات بینش نو منتشر کرد:
شاید زندگی پیدا کردن بخشهایی از خودمان در تکهتکههایی از یک کُلِ منسجم است.
پیدا کردنی که به اندازه یک عمر طول میکشد.
و تکههایی که همهجا حضور دارند و فقط کافی است ما در مسیرشان قرار بگیریم، آنوقت اگر هشیار باشیم، شاید بخشهایی از خودمان را ببینیم. بخشهایی از خودمان را در رابطهها و در آدمهایی که تجربه میکنیم، در موقعیتهایی که قرار میگیریم، در فیلمهایی که میبینیم، در تاریخی که مرور میکنیم و حتی در کوچهای که هیچ عابری ندارد و باد درختهایش را بدون حضورِ تماشاچیان نوازش میکند.
شاید زندگی همین باشد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تکههایی از یک کل منسجم از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
تکههایی از یک کل منسجم اثر پونه مقیمی و کتابی دربارۀ نحوۀ خوب زیستن و رشد کردن است که نخستینبار در دی ماه سال 1937 به چاپ رسید و به علت محبوبیت زیاد تاکنون شصتوچهار بار تجدید چاپ شده است. یکی از پیشفرضهای مهم روانشناسی آگاهیبخشی است و آگاهی بخشی باعث رهایی انسان میشود. پونه مقیمی بیش از هر چیزی سعی دارد به خواننده آگاهی ببخشد و مسائلی همچون رنج، ناامیدی و از دست دادن را بررسی کند. کتاب خودیاری تکههایی از یک کل منسجم اثر پونه مقیمی در مدت زمان کوتاهی به چاپ چندم رسید و طرفداران بسیاری پیدا کرد. پونۀ مقیمی روانشناس بالینی، پیش از چاپ این کتاب، تکههایی از آن را در صفحۀ اینستاگرامش منتشر کرد و بدین ترتیب مخاطبین بسیاری را جذب کتابش کرد. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای خودیاری ایران شد.
این کتاب زبان ساده، شیرین و جذابی دارد و بهسرعت در دل شما جا باز میکند و راهنمای زندگیتان میشود. لحن تسلیبخش و پراطمینان نویسنده قلب خواننده را گرم میکند و او را با ژرفاندیشی و خودشناسی آشنا میکند. خواندن تکههایی از یک کل منسجم برای درمان روحهای زخمخورده ضروری است و به تمام کسانی که در پی رشد شخصیتشان هستند نیز توصیه میشود. این کتاب در نهایت موجب پذیرش، آشتی، شناخت و دوستی با خود میشود. تکههایی از یک کل منسجم را بیشتر میتوان چکیدهای از بهترین کتابهای خوب روانشناسی و روانشناختی دانست. به همین خاطر این کتاب برای کسانی که دنبال خودشناسی هستند بسیار مناسب است. افراد باید راهکارهای ارائه شده در این کتاب را باتوجهبه وضعیت خود شخصیسازی کرده و برای شناخت دقیقتر آن به رواندرمانگر مراجعه کنند، چرا که وضعیت روانی هر فرد برآیندی از مسائل زیستی، خانوادگی، اجتماعی و تاریخی اوست و دلیل هر کنش یا واکنش به شرایط باید در این بستر بررسی شود. باید دست خود را بگیریم و آنگونه که نویسنده میگوید، از موهبت زمان برای شفای زخمها و حرکت به سمت جلو استفاده کنیم.
«بعد از از دست دادنهایمان فرآیند انطباقپذیری ما با شرایط جدید شروع میشود. انطباقپذیری فرآیند عجیبی است. دردآور اما کمککننده است. ما کمکم عادت میکنیم که زخمها را ببینیم و حرکت کنیم. آدمها را از دست بدهیم و حرکت کنیم. ما عادت میکنیم که برای حرکت به جلو راهی پیدا کنیم و این زمانی اتفاق میافتد که شرایط را بپذیریم و اجازه دهیم زندگی در درونمان به جریان خودش ادامه دهد. حتی اگر زندگی در بیرون از ما شبیه آن چیزی نیست که میخواستیم. همیشه زندگی با آن چیزی که ما میخواهیم منطبق نیست. این جزئی از واقعیتهای تلخ زندگی است؛ اما ما قدرتی داریم که به ما کمک میکند با تفاوت بین چیزی که میخواهیم و چیزی که واقعا وجود دارد کنار بیاییم. این قدرت هرچه که است و هر اسمی که دارد ما را برای انطباقپذیری با شرایط جدید آماده میکند.»
«اگر از منظر شخصی به دنیا نگاه کنیم که مدام میترسد طرد شود، متوجه خواهیم شد چرا میل به تمام کردن و تخریب داریم. چون میخواهیم درد سریع تمام شود و نتیجه مشخص شود. مانند کودکی که منتظر است کتک بخورد و سریع قبل از آنکه کتک بخورد خودش حمله میکند و فرار میکند. دنیا از دید افرادی که زیاد پرخاشگری میکنند، دنیای ناامنی است. این افراد همیشه آماده هستند که از خود دفاع کنند و یا منتظر هستند که نشانهای ببینند و حمله کنند. اگر بتوانیم دنیا را از دریچۀ نگاه آنها ببینیم، ترس و غم را حس خواهیم کرد. ترس از اینکه قرار است از جایی که نمیدانند کجاست تنبیه شوند، و واقعیت دردناک این است که رفتار ناپختۀ این افراد هم دقیقاً آنها را تنها میکند و هم دیگران را تحریک میکند که آنها را سرزنش کنند.»
«هر کس به طریقی دوست داشتنش را ابراز میکند. به طریقی که برای خودش راحت است، به طریقی که خودش دوست داشتن را در گذشته دریافت کرده است. و هر کس به اندازۀ امنیتی که در رابطهاش دریافت میکند، همان دوست داشتنِ مخصوص را به طرفش نشان میدهد. پدرهایی را میشناسم که دوست داشتن خود را با پول به فرزندانشان نشان میدهند. یا با اخمی تصنعی و صدایی محکم جملهای تکراری را هر شب از فرزندشان میپرسند «چه خبر؟» مادرانی را میشناسم که با هر روز صبحانه چیدن دوستداشتن را نشان میدهند، یا با اتو کردن لباسها و یا با صدهای تماس تلفنی و چک کردن فرزندان.»
«تحمل کردن، ظرفیتهای درونی ما را بیشتر میکند و اگر بخواهیم در دنیای واقعی با حقایق رابطههایمان کنار بیاییم باید روی ظرفیت درونیمان کار کنیم. در هر رابطه قرار گرفتن یک چالش است. اینکه آدم روبهروی شما چه احساسی در شما بهوجود میآورد و شما چگونه پاسخ میدهید، بقای رابطۀ شما را پیشبینی میکند و اگر شبیه کودک در رابطهمان برخورد کنیم، دیر یا زود خسته میشویم و یا خستهاش میکنیم. ظرفیت درونی یک کودک برای تحمل کردن تفاوتها و احساسهای متفاوت پایین است. ظرفیت یک کودک نمیتواند تعارضهای آدمها را ببیند و رد شود. ظرفیت یک کودک باعث میشود یا در رابطهاش خشمگین و پرتوقع شود یا سریع لگد بکوبد و رابطه را ترک کند.»
درد و رنج بخش جداناشدنی از زندگی ماست و روابطمان حولوحوش چالشها و تعارضهای بسیاری میچرخند. تکههایی از یک کل منسجم تلنگری برای روبهرو شدن با خود و سرشار از راهحلهایی برای رشد و بهبود است. تکههایی از یک کل منسجم کتابی است که تا آخر عمر بارهاوبارها به سراغ آن خواهید رفت و تکههای از آن را مرور خواهید کرد زیرا این کتاب مانند مادری مهربان و پرتجربه نصیحتها و راهکارهایی برای زندگی در کنار مردم این روزگار ارائه میکند و راهنمای راهتان است. این کتاب همانطور که از نامش پیداست یک کتاب منسجم نیست و به صورت یادداشتهای کوتاه نوشته شده و کنار هم قرار گرفته و میتوانید به راحتی هر بخش از کتاب را که دوست دارید بخوانید و نخواندن بخشهای دیگر خللی به درک شما از کتاب وارد نمیکند. پونۀ مقیمی تمام مطالب کتاب را طی سه سال نوشت و این کتاب به موفقیت چشمگیری رسید. پونۀ مقیمی در این کتاب نگاهی به مفهوم زندگی و واقعیتهای آن، رابطهها، احساسها و تفکرات انسانها انداخته است و سعی دارد به ما کمک کند خلاءهای روانی و کمبودهایمان را جبران کنیم. نویسنده از زندگی و مفاهیم آن شروع کرده و به ایجاد رابطه و احساسات مختلف انسان و مفاهیم اساسی زندگی میرسد. گرچه در دوران کودکی و نوجوانی ما بستر مناسبی برای آموزش چگونگی ارتباط با دیگران و مهمتر از همه خودمان وجود نداشته است، اما این روزها به یاری رسانهها و کتابهایی ازایندست که میتوانند تلنگر خوبی برای بازنگری در عواطف و افکارمان باشند میتوانیم آینه را برابر خود قرار دهیم و تکههای تیز و بُرندهٔ وجودمان را به یکدیگر پیوند دهیم. این کتاب کلامی شیرین دارد و به بسیاری از سؤالات و دغدغههای انسان با زبان ساده پاسخ میدهد و برای هرکسی که میخواهد زخمهای زندگیاش را درمان کند، رشد کند و به آرامش برسد مناسب است.
دنیای پرمشغلهٔ امروزی فرصت خودکاوی و دید عمیقتر نسبت به احساسات و افکار ناخودآگاهمان را از ما گرفته است. گویی ما هر روز صبح با سرعت هرچهتمامتر از افکار و احساساتمان فرار میکنیم تا با آنها رودررو نشویم. این روزها اغلبِ کتابهای رایج خودیاری تنها بر وجه مثبتاندیشی و عدم رویارویی و پذیرش مسائل و مشکلات تاکید دارند، اما پونه مقیمی در این اثر که شامل نه فصل است تکههای پازل درهمریختهٔ وجود ما را در کنار هم قرار میدهد تا خود را بهعنوان تکههایی از یک کل منسجم ببینیم. معمولاً در اتاقهای رواندرمانی، افراد ساعتها روی یک صندلی در مقابل رواندرمانگر مینشینند و لایههای خشم، اندوه، شادی، درد، و لذت را میشکافند. در این کتاب اما شما در مقابل خود نشستهاید و در انتهای هر فصل با نامهای که گویی از خودِ آیندهتان به شما ارسال شده به پذیرش درد و شفقت با خودتان، فراخوانده میشوید. پونه مقیمی این کتاب را در مقام یک رواندرمانگر و باتوجه به تجربیات خود از مراجعینش در طی سه سال به نگارش درآورده است، اما در ابتدا تاکید میکند که این کتاب نمیتواند جایگزین رواندرمانی باشد و تنها تلنگری است برای مشاهده و شناسایی هرچه دقیقتر عواطف، افکار، مشکلات و مکانیزمهای پیچیدهٔ روانی انسان. ازآنجاییکه بخش زیادی از جهانبینی ما در بستر روابطمان با دیگر افراد جامعه از جمله خانواده، دوستان و ... شکل میگیرد، روابط میتوانند کلاس درس خوبی برای تمرین هرچه بیشتر و مشاهدهٔ دقیقتر گرههای روانیمان باشند. تکههایی از یک کل منسجم با آنکه در نُه فصل مدون شده است ولی میتوان آن را بدون توجه به ترتیب فصلها مطالعه کرد، چرا که همانطور که از عنوان آن برمیآید در انتها همهٔ مطالب به یک انسجام و همپوشانی کلی میرسند. مولانا فلسفهای دارد که از آن با عنوان «وحدت در کثرت» یا «وحدت وجود» یاد میشود و گرچه فلسفهای عرفانی است اما قابل بسط دادن به وجود انسان نیز هست، چرا که اکثریت رفتارها و مکانیزمهای دفاعی روان انسان نیز در انتها متحد شده و در خدمت یک تصویر بزرگتر قرار میگیرند. برای دیدن درست این تابلوی نقاشی، ابتدا باید جزئیات آن را بهخوبی بررسی کرد تا در انتها بتوان از آن فاصله گرفت و به یک دریافت واضح و روشن دست پیدا کرد.
مقیمی همچنین به بخشهای مشترک انسانی تاکید میکند. یکی از معانی همدلی، توانِ درک زخمهای دیگری و نیروی بالقوهٔ درون هر فرد برای تبدیل این زخمها به نیروهای تخریبگر است. زمانی که بیاموزیم هرکدام از ما میتوانیم حامل چه زخمهایی باشیم و هر اتفاق چگونه میتواند آن نیروی نهفته را بیدار کند، درک رفتارهای دیگران نیز برایمان آسانتر خواهد شد و آسیب کمتری خواهیم دید؛ چرا که انسانها عموماً وقایع مشابهی را تجربه میکنند و این جهانبینی و نحوهٔ واکنش آنها به آن وقایع و اتفاقات است که نقش کلیدی و تعیینکننده را در زندگیشان بازی میکند. به گفته نویسنده باوجود اینکه در ادبیات رایج فرد «سالم» از نظر روانی، فردی تصویر میشود که همواره شاد و آرام است، و یا خشم و اندوه و ترس را تجربه نمیکند، در این کتاب ما به پیشواز تجربهٔ کامل عواطفمان میرویم تا از تبدیلشدن درد به رنج، جلوگیری کنیم. درد زمانی که بهدرستی تجربه نشود، نمیتوان بهدرستی از آن عبور کرد و لاجرم بهمرورزمان تبدیل به رنج میشود. تنهایی نیز که یکی از دلمشغولیهای انسان معاصر به شمار میآید، بهدفعات در کتاب تکههایی از یک کل منسجم مورد بررسی قرار میگیرد و از لزوم آگاهی و پذیرش آن در جهت برقراری ارتباط درست با دیگران سخن گفته میشود. ما میآموزیم، درد، رنج، تنهایی، فقدان و ناکامی همه بخشهای جدانشدنی از زندگی ما هستند و با مسکنهای موقت نمیتوان آنها را درمان کرد.
نگاهی به مفهوم زندگی و واقعیتهای آن
پونه مقیمی در این بخش به بررسی موضوعاتی مثل ناکامی، رنج، از دست دادن، ناامیدی و انعطافپذیری میپردازد. یکی از پیشفرضهای اساسی روانشناسی آگاهیبخشی است، پونه مقیمی نیز مانند دیگر روانشناسان، قصد آگاهیبخشی دارد. پونه مقیمی معتقد است که انعطافپذیری به پذیرش دردهایی همچون رنج، درد و از دست دادن کمک میکند. حرفهای پونه مقیمی در این بخش بسیار نویدبخش است. از نظر پونه مقیمی انطباقپذیری و انعطاف به ما کمک میکند تا خود را با شرایط دردآور زندگی وفق دهیم، به ما کمک میکند به زخمها عادت کنیم و با وجود زخمهایمان به زندگی ادامه دهیم.
احساسها
این فصل مربوط به احساسات مختلف انسان مثل نفرت، حسادت، ترس، شادی، عشق و همچنین احساسهایی میشود که ما در زندگی سعی میکنیم از آنها فرار کنیم. یکی از مهمترین یادداشتهای این بخش این است: «شادی میتواند ترسناک باشد.» نویسنده معتقد است انسان ممکن است همزمان از شادی بترسد و یا از آن فرار کند چون از قدیم به ما گفتهاند پس از هر خنده، گریه است و همین ممکن است زندگی و ناخودآگاه ما را تحت تأثیر قرار بدهد. در بخش آخر این فصل نیز نویسنده شیوههایی مثل «انتخاب یک درد دیگر»، «انکار و سرزنش»، «اضطراب» و «رویاپردازی» را توضیح داده است، شیوههایی که ما گاهی با استفاده از آنها با احساسات خود مواجهه میشویم.
تفکراتی که صمیمیت را در رابطه کم میکند
در این بخش پونه مقیمی مفصل دربارۀ آسیبشناسی رفتاری که از دلایل شکست در رابطههاست صحبت کرده است. میتوانید با به کار بُردن چند مورد از موضوعات این فصل، روابطتان را کمی بهتر کنید. کافیست پذیرای احساسات و افکار جدید این کتاب باشید تا به رهایی و آگاهیبخشی برسید. یکی از موضوعات مهم این فصل طردشدگی است، احساسی که بسیاری از انسانها در زندگی با آن روبهرو شدهاند و بسیاری از رابطهها به دلیل همین احساس تمام شده است. نویسنده در این فصل طردشدگی در دوران کودکی را از بزرگسالی جدا کرده است، او معتقد است در کودکی ما نیاز به حمایت و پشتیبانی داریم و بنابراین از طردشدگی میترسیم اما در بزرگسالی طردشدگی تنها منجر به احساس ضعف میشود چون قادریم تنهایی و به راحتی به زندگی خود ادامه دهیم.
رابطه میتواند بستر چه اتفاقهایی باشد؟
«وقتی بزرگ میشویم در ما توانایی بقا رشد میکند و ما میتوانیم دنیا و آدمها را تجربه کنیم، حتی طرد شویم، زخمی شویم و بتوانیم به سلامت از این درد عبور کنیم و دیگر نیازمند حضور خاص آدمها نباشیم. وقتی بزرگتر میشویم نجات ما به حضور آدم خاصی وابسته نیست و اگر بخواهیم حقیقت زندگی را ببینیم، متوجه خواهیم شد که نه تشویق آدمها خیلی ضرروی و مهم است و نه نادیده گرفته شدن از طرف آنها. انگار آدمها شبیه به رابطههایی میشوند که ما مدام تجربه میکنیم تا رفتارها و توقعات کودکیمان کمرنگ و کمرنگتر شوند و شبیهترین به خودمان شویم بدون وابستگی و احتیاج به شخص خاصی.»
رفتارهایی که به درک کردن آدمها کمک میکند
همه دوست دارند در رابطه درک شوند ولی شاید کمتر کسی بداند که درک شدن و درک کردن اصلاً کار راحتی نیست. پونه مقیمی در این بخش ذکر کرده است که درک کردن و درک شدن نیاز به تمرین و مدارا دارد بنابراین تمام نوشتههای این بخش با عبارت «تمرین کنیم که...» شروع میشود. تمرینهایی که اگر آنها را جدی بگیرید حتماً به آرامش و صلح درونی میرسید.
فصل اول: نگاهی به مفهوم زندگی و واقعیتهای آن
فصل دوم: ما و رابطهها
فصل سوم: احساسها
فصل چهارم: تفکراتی که صمیمیت را در رابطه کم میکند
فصل پنجم: رابطه میتواند بستر چه اتفاقهایی باشد؟
فصل ششم: رفتارهایی که به درک کردن آدمها کمک میکند
فصل هفتم: ما و آدمها و تمام آن بخشهای مشترک انسانی
فصل هشتم: زمان همان عنصر اصلی در رشد رابطههاست
فصل نهم: تنهایی
• کتاب روانشناسی حماقت حاوی جستارهایی است به قلمِ جمعی از متخصصان علوم مختلف اعم از روانشناسان، روانپزشکان، استادان حوزهٔ ارتباطات، عصبشناسان، متخصصان علومشناختی، رواندرمانگران و جز آن. این افراد میکوشند به پرسشهایی پیرامون جنبههای گوناگون حماقت (یا خصائل همخانوادۀ آن از جمله: بلاهت، سفاهت، بیشعوری و...) پاسخ دهند.
• کتاب گفتوگوهای عاشقانه اثر ناتاشا لان روزنامهنگار بریتانیایی است. او در این کتاب به سراغ 25 متخصص در زمینههای مختلف از جمله آلن دوباتن، فیلیپا پری و دایان ایوانز رفته است و از تجربیات و پاسخ آنها دربارهٔ عشق و طریقهٔ نگهداری عشق نوشته است.
• کتاب نیمۀ تاریک وجود اثر دبی فورد که یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز است و به ما کمک میکند تا با بخشی از وجودمان که همیشه سعی داریم نادیدهاش بگیریم روبرو شویم، آن را بپذیریم و با آن کنار بیاییم. دبی فورد این کتاب را بر اساس نظریۀ سایۀ شخصیت پروفسور یونگ نوشته است.
• کتاب تئوری انتخاب اثر دکتر ویلیام گلسر، که یکی از بهترین کتابهای روانشناسی و توسعۀ فردی و بهبود کیفیت زندگی قلمداد میشود. دکتر گلسر عقیده دارد که ما انسانها رفتارمان را بهگونهای انتخاب میکنیم که به آنچه میخواهیم برسیم. این رفتار از درون ما برمیخیزد و در کنترل خودمان است و با هدایت و مدیریت همین نیروهای درونی است که میتوانیم به سوی تغییر و بهبود برویم.
• کتاب چرا تابهحال کسی اینها را به من نگفته بود اثر جولی اسمیت نویسندۀ کتابهای خودیاری است. این کتاب در سال 2022 منتشر شد و یک راهنمای همدلانه و علمی برای بهبود سلامت روان محسوب میشود. نویسنده در این کتاب با توصیههای علمی خود راهکارهایی برای مقابله با اضطراب، افسردگی، شکستهای غیرمنتظره، کمبود اعتماد به نفس و بسیاری مشکلات دیگر ارائه داده است.
• کتاب انسان در جستجوی معنا اثر ارزشمند ویکتور فرانکل است که این کتاب را بر اساس تجربیات خودش به عنوان یک زندانی در اردوگاههای کار اجباری نازیها در طول جنگ جهانی دوم نوشت و به شرح روش رواندرمانی خود که شامل خلق معنا از دردها و رنجها و آسیبها به منظور تحمل راحتتر درد و زندگی هدفمند است پرداخت.
• کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری ای. یانگ روانشناس برجستهٔ آمریکایی است. نویسنده در این کتاب از اصول شناختدرمانی استفاده میکند تا به خوانندگان کمک کند الگوهای افکار منفی را بدون کمک دارو تغییر دهند. او در این کتاب از تلههای رایج زندگی میگوید و با تمرینات گامبهگامِ کتاب به شما کمک میکند خود را از این تلهها خلاص کنید. رویکرد نوآورانهٔ این کتاب به شما کمک میکند زندگیای پُربارتر و رضایتبخش داشته باشید.
پونه مقیمی متولد سال 1361، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی و کاندیدای دکتری روانشناسی عمومی است. او در کتاب تکههایی از یک کل منسجم، از زبان علمی و اصطلاحات پیچیدهٔ روانشناسی استفاده نکرده و در جهت درک آسانتر مخاطب مقصود خود را با زبانی نسبتاً ادبی و روان به رشتهٔ تحریر درآورده است. برخی از نوشتههای این کتاب برگرفته از پستهای صفحهٔ اینستاگرام مقیمی است که در آن ارتباط پویا و مؤثری با مخاطبان خود دارد. نویسنده گرچه خود را روانشناس اگزیستانسیال معرفی نمیکند اما در این کتاب عموماً بر پایۀ رواندرمانی اگزیستانسیال پیش میرود و بر دلواپسیهای غایی وجود انسان از جمله: مرگ، تنهایی و انزوا، پوچی و بیمعنایی و آزادی و انتخاب انگشت میگذارد. او در هر فصل با آوردن نقلقول از فیلمها، کتابها یا اشخاص نامدار به ما در درک هرچه بهتر مقصود خود کمک و آن را باورپذیرتر میکند. از دیگر روانشناسان نامداری که تجربیات روانکاوی خود را با ادبیات ترکیب کردهاند میتوان به اروین یالوم اشاره کرد. از جمله آثار او که در ایران بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاند میتوان به این موارد اشاره کرد: «رواندرمانی اگزیستانسیال»، «دروغگویی روی مبل»، «نیچه گریست»، «مامان و معنی زندگی» و «درمان شوپنهاور».
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
زندگی بی تفاوت ترین جریانی است که در حال تجربه ش هستیم بی تفاوت به حال ما و موقعیت ما پیش می رود زندگی تمام آنچیزی است که «نمرده» است.
با هر تجربهای که به دست میآوریم و با هربار مرور گذشته، متوجه میشویم هربار برداشت ما از وقایع و خاطره و اتفاقها که در گذشته رخ داده ((تغییر)) میکند.
هرچه که عادتهایمان را بههم بزند یک ((فرصت)) است؛ حال میخواهد یک سرماخوردگی ساده و ماندن در خانه باشد یا مسافرت رفتن و یا حتی عوض کردن مسیر همیشگی رفتن به خانه.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
اصلا پیشنهاد نمیکنم..وقتتون رو هدر ندید...خیلی کتابای بهتری هست که بشه خوند..
در مورد هر موضوعی فقط در حد یک صفحه مطلب نوشته موضوعاتی که میشد در مورد هر کدوم یک کتاب نوشت. در مورد حسادت نوشته بود اگر به کسی حسادت کردین حتما اون آدم رو دشمن خودتون میدونین و اگر میخواین حسادت نکنین اون آدم رو دوست خودتون قرار بدین ولی نگفته که چطوری باید کسی که دشمن خودمون میدانیم رو تبدیل به دوستمون بکنیم
خدا شانس بده کتاب زرد بنویسی تا چاپ 500 بره