نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات ماهی منتشر کرد:
خروج اضطراری کتاب کوچکی از اینیاتسیو سیلونه، سیاستمدار ایتالیایی و نویسندهی رمانهای نان و شراب و مکتب دیکتاتورها، است. این کتاب را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول مجموعهی پنج داستان کوتاه، از زیباترین آثار داستانی سیلونه، است. این داستانهای کوتاه، مانند دیگر آثار او، در فضای روستایی نیمهی قرن بیستم ایتالیا میگذرد. بخش دیگر کتاب، که نیمی از صفحات آن را به خود اختصاص داده و نام کتاب هم برگرفته از آن است، ترکیبی از خاطرات فردی و سیاسی و تأملات سیلونه دربارهی قدرت است. سیلونه در دوران پرالتهاب حکومت استالین از اعضای کادر رهبری حزب کمونیست در ایتالیا بود و روایتهایش از این دوران جزو سندهای مهم تاریخی به حساب میآید. او در «خروج اضطراری» سیر تاریخی عضویتش در حزب کمونیست ایتالیا و خروج از آن را موشکافانه بیان میکند.
اینیاتسیو سیلونه (که نام واقعیاش سکوندو ترانکوییلی است) روز اول مه سال 1900میلادی در یکی از نواحی روستایی استان زراعی و عقبماندهی آبروتس ایتالیا به دنیا آمد. پدرش خردهمالک و مادرش بافنده بود. او در هفدهسالگی به سوسیالیستهای ایتالیایی پیوست که با جنگ مخالف بودند، و این آغاز مبارزاتی سیاسی بود که سیلونه تا پایان عمر به آن ادامه داد. فعالیتهای او در زمینهی روزنامهنگاری و ادبیات نیز از همین تاریخ آغاز شد. نخستین نوشتههای او مقالاتی بود که برای روزنامهی ارگان حزب سوسیالیست ایتالیا نوشت تا سوءاستفادهها و تخلفات مقامات دولتی مأمور بازسازی مناطق زلزلهزدهی زادگاهش را افشا کند. بر اثر این مقالهها، سیلونه به عنوان خبرنگار هفتهنامهی جوانان حزب سوسیالیست برگزیده شد. اندکی پس از آن به دبیری فدراسیون کارگران روزمزد کشاورزی استان آبروتس رسید. پس از یک سال فعالیت در این زمینه به رم رفت و درعینحال که به تحصیلات نامنظم خود ادامه میداد وظایف حزبی روزبهروز مهمتری را به عهده گرفت. دوست نزدیک و همکار آنتونیو گرامشی شد و در سال 1921، در کنگرهای که برای بنیادگذاری حزب کمونیست ایتالیا تشکیل شد، پیوستن جوانان سوسیالیست ایتالیا به حزب تازه را اعلام کرد. در حزب تازهبنیاد وظایف مهمی چه در زمینهی تشکیلاتی و چه در حیطهی روزنامهنگاری به عهدهی سیلونه گذاشته شد. او در ماه مه 1927، با پالمیرو تولیاتی در نشستهای کومینترن در مسکو شرکت کرد. این گردهمایی که مقدمات اخراج تروتسکی و بوخارین و زینوویف از حزب کمونیست شوروی در آن تدارک یافت، در تاریخ جنبش کارگری بینالمللی اهمیت ویژهای دارد، زیرا در همین نشستها بود که سلطهی استالین بر قدرت قطعیت یافت. بحران سیاسی که به جدایی سیلونه از حزب کمونیست ایتالیا انجامید از همین هنگام آغاز شد. مخالفت با استالینیسم، سیلونه را بر آن داشت که از حزب جدا شود و فعالیتهای حزبی را کنار بگذارد، اما درعینحال تصمیم گرفت که با روی آوردن به ادبیات به مبارزهای که عمیقاً به آن دل بسته بود ادامه دهد. بدینگونه نخستین رمان او، فونتامارا، زاده شد. این کتاب هنگامی نوشته شد که سیلونه برای درمان بیماری سل، که نزدیک بود او را بکشد، در دهکدهای در سوییس به سر میبرد. در همین هنگام واقعهی دیگری پیش آمد که بهشدت سیلونه را متأثر کرد: برادرش، تنها بازماندهی خانوادهاش پس از زلزلهی 1915، به اتهام واهی شرکت در یک سوءقصد دستگیر شد و دو سال بعد در زندان درگذشت. در پی این رویداد سیلونه از مقامات سوییسی تقاضای پناهندگی سیاسی کرد و چهارده سال در این کشور ماند. او در این دوران کوشید از هرگونه تشکیلات دیگری کنار بکشد و صرفاً به نویسندگی بپردازد. پس از فونتامارا که محبوبیت و شهرتی آنی و جهانی یافت، سیلونه کتابهای نان و شراب (1937)، مکتب دیکتاتورها (1937) و دانهی زیر برف (1940) را نوشت که هر کدام مایهی شهرت هرچه بیشتر او شد. با اینهمه، پس از ده سال جدایی از سیاست و فعالیتهای حزبی، دوباره در سال 1940 به صحنهی مبارزات تشکیلاتی بازگشت. بخش عمدهای از نیروهای نازی در کشورهای خارجی پراکنده بودند. سیلونه برای گردآوری و وحدت این نیروها پیشنهاد بازسازی و رهبری «کانون برونمرزی سوسیالیست» را پذیرفت و به این کار پرداخت. او در اکتبر سال 1944 به کشور خود بازگشت و همچنان به فعالیتهای سیاسی ادامه داد. از آن پس، باز به نویسندگی روی آورد، هرچند که گهگاه به سیاست نیز میپرداخت. این فعالیتهای او تنها به گردآوری و سازماندهی نیروهای سیاسی محدود میشد که این خود ناشی از قابلیتهای برجستهی او در زمینهی تشکیلاتی بود. سیلونه در 22 اوت 1978 در ژنو درگذشت.
مهدی سحابی، مترجم و نویسنده و نقاش و مجسمساز، در 15 بهمن 1322 در قزوین به دنیا آمد. وی دورهی دبیرستان را در تهران گذراند و وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد تا در رشتهی نقاشی تحصیل کند، اما تحصیل در این دانشکده را نیمهکاره رها کرد و به ایتالیا رفت و در فرهنگستان هنرهای زیبای رم مشغول تحصیل کارگردانی سینما شد، اما پس از مدتی آنجا را نیز رها کرد. سپس به کار روزنامهنگاری، بازیگری و عکاسی پرداخت و در آخر به ترجمهی آثار ادبی روی آورد و نقاشی کرد. سحابی به زبانهای ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی مسلط بود و آثار نویسندگان بزرگ و متفاوتی را به فارسی ترجمه کرد. ترجمهی در جستوجوی زمان ازدسترفته، اثر سترگ مارسل پروست، مهمترین ترجمهی سحابی بهشمار میرود. سحابی 18 آبان 1388 در پاریس درگذشت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
هیچ بردگی ای بدتر از بردگی ناآگاهانه نیست
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
گفتم آزادی یعنی که انسان این امکان را داشته باشد شک کند ، اشتباه کند ، جست و جو کند ، حرفش را بزند بتواند به هر مقام ادبی و هنری و فلسفی و چه مقام مذهبی و اجتماعی و حتی سیاسی نه بگوید آن مقام بلندپایه فرهنگی با حالتی انزجارآلود گفت این که شما میگویید یعنی ضد انقلاب