نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر پریان منتشر کرد:
نیل گیمن در دوران کودکی «کتاب جنگل» نوشتهی رودیارد کیپلینگ را خواند و این داستان به گفتهی خودش همیشه در ناخودآگاه او حضور داشت. تا آنکه روزی در حین دوچرخهسواری فرزندش در محوطهی گورستانی جرقهی نوشتن «کتاب گورستان» زده شد و بالاخره بعد از سالها این طرح ذهنی روی کاغذ آمد.
نیل گیمن نویسندهی انگلیسی، کتابهای زیادی برای کودکان و نیز بزرگسالان نوشته که از آن جمله میتوان به «کورالاین»، «ج مثل جادو»، «خدایان آمریکایی» و «گرگهای توی دیوار» اشاره کرد. مجموعهی «سندمن» او از نظر نشریهی تایم مهمترین اثر بلند در تاریخ کتابهای مصور (کمیک استریپ) شناخته شده است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب گورستان از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب گورستان از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.
• برندۀ مدال کارنگی بریتانیا
• برندۀ مدال نیوبری آمریکا برای بهترین کتاب کودکان
• برندۀ جایزۀ سالانۀ هوگو برای بهترین رمان
• برندۀ جایزۀ لوکوس برای بهترین رمان نوجوانان و جوانان
کتاب گورستان رمانی تخیلی و فانتزی از نیل گیمن نویسندۀ انگلیسی است که در سال 2008 بهطور همزمان در بریتانیا و آمریکا منتشر شد. این کتاب داستان پسری به نام نوبادی معروف به «باد» است که پس از به قتل رسیدن وحشیانۀ خانوادهاش، ساکنان ماوراءالطبیعی یک گورستان او را بزرگ میکنند و کتاب گورستان داستان ماجراجوییهای این پسر است. مجلۀ تایم این رمان را در فهرست برترین کتابهای نوجوانان و جوانان قرار داد.
«کتاب گورستان داستانی هیجانانگیز، طنز، شوم و لطیف است و گیمن را در اوج خود نشان میدهد. در این رمان شگفتانگیز، نیل گیمن راه داستاننویسان دیرینه را دنبال کرده است و داستانی از افسونی فراموشنشدنی به هم میبافد.» - نقد و بررسی نیویورک تایمز
«کتاب گورستان مانند یک لقمه شکلات تلخ هالووین است. این رمان غنی، تلخ و بسیار جذاب و خواندنی است.» - واشنگتن پست
«کتاب گورستان شوخ و ترسناک است. این کتاب را هر کسی که زمانی کودک بوده یا هنوز هم کودک است باید بخواند.» - کایرکاس ریویوز
«کتاب گورستان داستانی بهشدت گیرا دارد و شخصیتهای سرگرمکنندۀ آن همگی ارواح هستند. داستان نقاط تاریک زیادی دارد اما پیام نهایی آن بسیار قوی و مؤید زندگی است.» - بوکلیست
«ای کاش زمانی که خودم کوچکتر بودم این فرصت را داشتم که این کتاب فوقالعاده را بخوانم و بعدها وقتی بزرگتر شدم دوباره آن را بخوانم و بزرگترین آرزویم این است که کاش خودم این کتاب را نوشته بودم.» - گارت نیکس، نویسندۀ سهگانۀ ابهورسن
«برای بزرگ کردن یک کودک تنها به یک گورستان نیاز دارید! موضوع مورد علاقۀ من در این کتاب این است که توانستم شاهد بزرگ شدن شخصیت در یک گورستان باشم و داستان او با دوستان زنده و مُردهاش را بخوانم. کتاب گورستان یکی از فوقالعادهترین و شگفتانگیزترین کتابهای نیل گیمن است.» - آدری نیفنگر، نویسندۀ کتاب همسر مسافر زمان
این کتاب هم مناسب کودکان و نوجوانان، و هم مناسب بزرگسالان است. اگر به کتابهای تخیلی و فانتزی علاقه دارید از مطالعۀ این کتاب لذت خواهید برد. قبل از مطالعۀ این داستان لازم است بدانید که آنچه در زمینۀ ارواح و موضوعات مشابه در این کتاب آمده است همگی زادۀ ذهن خیالپرداز نویسنده و مطابق با افسانه و باورهای فرهنگ و ادبیات اروپایی است.
«دستی در تاریکی خنجری را گرفته بود. خنجر دستهای از استخوان سیاه صیقلی داشت و تیغهای بهتر و بُرندهتر از هر تیغی. اگر به بدن کسی فرومیرفت شخص تا مدتی حس نمیکرد جایی از بدناش بریده شده است. خنجر هر آنچه را که برای انجاماش به آن خانه آورده شده بود انجام داده و حالا دسته و تیغهاش خیس بود. لای درِ خیابان هنوز باز بود، و خنجر و مردی که آن را در اختیار داشت از همان جا به داخل خانه آمده بودند و باریکههایی از مه شبانه پیچ و تاب میخورد و از لای درِ باز به داخل میخزید. مردک همهکاره در پاگرد مکثی کرد. با دست چپ دستمال سفید بزرگی را از جیب کت سیاهاش بیرون آورد و با آن خنجر دست راستِ پوشیده در دستکشاش که خنجر را گرفته بود پاک کرد؛ بعد دستمال را به کناری گذاشت. شکار تقریباً تمام شده بود. زن را در بسترش، مرد را کف اتاق خواب و بچهی بزرگتر را در اتاق خوش آب و رنگاش و در میان اسباببازیها و ماکتهای نیمهکارهاش رها کرده بود. فقط بچهي کوچولو و نوپای خانواده باقی مانده بود. با کشتن او ماموریتاش به پایان میرسید. انگشتهایش را کش و قوسی داد. مردک همهکاره بیشتر از هر چیز یک حرفهای بود، یا لااقل به خودش اینطور قبولانده بود، و به خود اجازه نمیداد تا قبل از تکمیل کار لبخندی بر لبهایش بنشیند.»
«از وقتی بچه راه رفتن را یاد گرفت مایهی بیم و امید پدر و مادرش شده بود، چون هرگز پسربچهای چنین عاشق راه رفتن، بالا رفتن، وارد شدن و خارج شدن از هرجا ندیده بودند. آن شب با صدای افتادن چیزی روی زمین در طبقهی پایین بیدار شد. خیلی زود حوصلهاش سررفت و دنبال راهی گشت تا از گهواره خارج شود. دیوارههای بلندی داشت، مثل دیوارههای پارک بچهاش در طبقهی پایین، اما مطمئن بود میتوان از آن خارج شد. خرس عروسک بزرگ و طلاییاش را به گوشهی گهواره کشید، بعد نردهها را با دستهای کوچکاش گرفت، پایاش را روی شکم خرس گذاشت، پای دیگرش را روی سر خرس گذاشت و خودش را به حالت ایستاده بالا کشید، بعد از نرده بالا رفت و با حالتی نیمهواژگون از روی آن رد شد و از گهواره خارج شد. با صدایی خفه روی کپهی کوچک عروسکهای نرم و پشمالو فرود آمد، که بعضی از آنها هدیهی بستگان به مناسبت اولین سالگرد تولدش در تنها شش ماه پیش بود و بعضی دیگر را از خواهر بزرگاش به ارث برده بود. وقتی به زمین خورد تعجب کرد، اما گریه نکرد: اگر گریه کنی میآیند و دوباره میگذارندت توی گهواره.»
«مردک همهکاره از تپه راهی پایین شد تا کودک را پیدا کند. غریبه از بین سایهها مردک را زیر نظر داشت تا آن که از نظر ناپدید شد. بعد در دل شب حرکت کرد، بالا و بالاتر رفت، به نقطهی صافی که زیر برآمدگی تپه بود، مکانی که مشرف به یک تکستونِ یادبود و سنگی تخت بر روی زمین بود، به یاد و خاطرهی جوسایا ورثینگتن، آبجوساز محلی، سیاستمدار و بارونت، شخصی که حدود سیصد سال پیش گورستان قدیمی و زمینهای اطرافاش را خرید و برای همیشه آن را به شهر بخشید. بهترین مکان تپه را برای خود نگه داشت ـ میدانگاهی طبیعی با چشمانداز کل شهر و فراتر از آن ـ و ضمانت داده بود گورستان همیشه گورستان بماند که به همین دلیل اهالی گورستان از او ممنون بودند، هرچند نه به آن حدی که خود جوسایا ورثینگتن، بارونت بزرگ، انتظار داشت. میگفتند دههزار روح در گورستان اقامت دارند، اما بیشترشان در خوابی عمیق بودند، یا به مسائل شب به شب گورستان علاقهای نداشتند و حالا کمتر از سیصد نفرشان در میدانگاه و در زیر نور مهتاب حاضر بودند. غریبه مثل مه بیصدا نزد آنها آمد و دید که جلسه آغاز شده، پس حرفی نزد.»
قسمت اعظم کتاب گورستان در مورد ماجراهای قهرمان داستان در داخل و خارج از یک گورستانی است که در آن زندگی کرده و بزرگ میشود. باد یا همان نوبادی در طول ماجراجوییهایش تواناییهای فراطبیعی مانند محو و نامرئی شدن را کشف میکند، مثلاً زمانی که هیچکس به او توجهای ندارد باد محو میشود یا متوجه میشود که میتواند مردم را تسخیر کند که این باعث پریشانی مردم میشود اما باد متوجه میشود اگر کمی بیشتر تلاش کند میتواند مردم را حسابی بترساند. هر کدام از فصلهای کتاب یک داستان کوتاه است و وقایع هر فصل به فاصلۀ دو سال از فصل قبلی رخ میدهد.
ایدۀ نوشتن این داستان اولین بار در سال 1985 به سر گیمن افتاد، زمانی که پسر دو سالهاش مایک را هنگام دوچرخهسواری اطراف یک قبرستان در نزدیکی خانهشان دید. او دید که پسرش چقدر راحت است و به هیچوجه از گورستان ترسی ندارد و این ایده به ذهنش میرسد که کتابی همانند «کتاب جنگل» بنویسد با این تفاوت که ماجراها بهجای جنگل در یک گورستان اتفاق میافتند. بااینحال، زمانی که تصمیم گرفت ایدهاش را عملی کند و کتابی بنویسد، به این نتیجه رسید که هنوز نویسندۀ چندان خوبی نیست و تا سال 2008 برای نوشتن و انتشار این رمان صبر کرد.
داستان کتاب گورستان از آنجایی شروع میشود که مردی به نام جک، سه نفر از اعضای یک خانواده را به قتل میرساند اما موفق نمیشود کوچکترین فرزند، یعنی پسر یک سال و نیمۀ این خانواده را بکشد. کودک نوپا از گهواره بیرون میآید و از خانه بیرون میخزد و از یک تپه به سمت گورستانی میرود و ارواح آنجا کودک را پیدا میکنند. مادرش که حالا مُرده و تبدیل به یک روح شده از دیگر ارواح گورستان میخواهد از کودک او محافظت کنند و ارواح میان خودشان در مورد درستی این کار بحث میکنند تا اینکه روح بانوی خاکستری (یا همان فرشتۀ مرگ) ظاهر میشود و از ارواح میخواهد که بخشنده باشند. ارواح میپذیرند و روحی که برای اولین بار نوزاد را پیدا کرده به اتفاق همسرش اسم نوزاد را «نوبادی» به معنای هیچکس میگذارند. آنها گاهی او را باد صدا میزنند چون معتقدند این بچه شبیه هیچکس جز خودش نیست. به این نوزاد آزادی گورستان اعطا میشود و از آن پس نوبادی میتواند مانند یک روح از اجسام جامد عبور کند و از آن پس ماجراهای نوبادی در گورستان آغاز میشود اما خطری نوبادی را تهدید میکند، اگر او از گورستان خارج شود، ممکن است همان مردی که خانوادهاش را کُشت، او را نیز به قتل برساند.
• فصل اول: چگونه نوبادی به گورستان آمد
• فصل دوم: دوست جدید
• فصل سوم: تازیهای خدا
• فصل چهارم: سنگ قبر جادوگر
• فصل پنجم: رقص مرگ
• میانپرده: فراخوانی
• فصل ششم: روزهای مدرسهی نوبادی اوونز
• فصل هفتم: جکهای همهکاره
• فصل هشتم: جدایی و وداع
• کورالین یکی از آثار معروف نیل گیمن است و انیمیشنی نیز با همین نام بر اساس آن ساخته شده. این کتاب داستان دختری است که پدر و مادرش را در دنیای موازی ملاقات میکند اما پدر و مادر جدیدش کاملاً با پدر و مادر واقعیاش متفاوت هستند. حالا کورالین در این دنیای موازی گرفتار شده و باید هر طور شده از آنجا خارج شود. این کتاب برندۀ جایزۀ هوگو، نبیولا، برام استوکر و هوگو شد.
• اساطیر نورس کتابی فانتزی از نیل گیمن نویسندۀ انگلیسی است. نیل گیمن در این کتاب افسانههای سرزمین اسکاندیناوی را برای خوانندهها تبدیل به داستانی ماجراجویانه و خواندنی کرده است. از جمله داستانهای معروف این کتاب میتوان به سرنوشت خدایانی همچون تور، فنریر، لوکی و راگناروک اشاره کرد.
نیل ریچارد مککینون گیمن در سال 1960 در پورچستر، همپشایر به دنیا آمد. او نویسندۀ انگلیسی است که داستانهای کوتاه، رمان، کتابهای کمیک، رمانهای گرافیکی و فیلمنامه مینویسد. مجموعه کتابهای کمیک سندمن، و رمانهای استارداست و کارولاین محبوبترین و مشهورترین آثار این نویسنده هستند. گیمن در چهارسالگی میتوانست بخواند و زمانی که ده ساله بود تمام آثار دنیس ویتلی را خوانده بود و همین آثار بسیار بر روی او تأثیر گذاشتند. یکی از آثاری که تأثیر خاصی بر روی او گذاشت کتاب ارباب حلقهها اثر جورج آر.آر تالکین بود که از کتابخانۀ مدرسه قرض گرفت. در تولد هفدهسالگیاش او مجموعه داستانهای نارنیا اثر سی.اس لوئیس را هدیه گرفت و خودش بعدها اشاره کرد که این نویسنده و نویسندگانی همچون لوئیز کارول، مری شلی، رودیار کیپلینگ و ادگار آلنپو تأثیر بسزایی بر روی او گذاشتهاند. او جوایز متعددی از جمله جایزۀ هوگو، نبیولا، برام استوکر و همچنین مدالهای نیوبری و کارنگی را کسب کرده است. او اولین نویسندهای است که هم مدال نیوبری و هم مدال کارنگی را برای نوشتن کتاب گورستان در سال 2008 به دست آورد. در سال 2013 اثرش با عنوان «اقیانوس انتهای جاده» برندۀ جایزۀ کتاب ملی سال بریتانیا شد. سریالها و فیلمهای زیادی از جمله سریالهای سندمن و فال نیک، فیلم استارداست و کارتون کارولاین با اقتباس از کتابهای نیل گیمن ساخته شدهاند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
کتاب زیبایی بود ماجرا های باد پسری که توی گورستان بزرگ شده سیلاس و ارواح، جک ها و تازی های خدا دوسش داشتم از نویسنده هنرمندی مثل نیل گیمن همچین انتظاری میرفت