

مردم نگاری (1)(در تقاطع سنت فقر و جنسیت)
انتشارات خرد سرخ منتشر کرد:
«دروازه غار دیگری تیپاخوردۀ طبقه متوسط است. هم خیالمان را راحت می کند که اوضاعمان بد نیست، هم یک «ته دنیا» ست برای اخراج همه پس مانده های سیستم طردکننده ای که خودمان را به زور در آن نگه داشته ایم، هم جایی برای اینکه مقصرها را با انگشت نشان بدهیم. دروازه جایی است برای اینکه غذا پخش کنیم و یخچال مهربانی توی پارکش بگذاریم و همین طور که دماغمان را گرفته ایم با حس عمیقی از رضایت به خانه هایمان برگردیم. یا حتی بدتر، از رفتن کارتن خواب هایش به کمپ شفق و کمپ های دیگر خوشحال شویم و «پاک شدن» محله را در پارک جشن بگیریم. می توان وارد گود کاسبی از دروازه غار شد، قدم به «بوروکراسی فقرزدایی» گذاشت و از قبل فقر نان خورد. اما آیا می توان دروازه غار را جدا از ساختارهای کلانی که آن را ساخته اند، در خود جا داده اند و طرد و بازتولیدش می کنند، فهمید؟»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید













