مودی و لونی زیبا شدهاند. در واقع یعنی تا جایی که برایشان مقدور است زیبا شدهاند. موهایشان را جمع و با گل تزیین کردهاند، پیراهنهایشان هم اندازهشان است، رنگها هم بهشان میآید، حتی بنفش پررنگی که لونی پوشیده. از خودش راضی به نظر میرسد، مثل اسبی که برای رژهای طولانی آراسته شده.
آنیتا ول داستانی جذاب از یکی از افسانههای معروف جهان رو نوشته اما تاریکی و شر و ترس هم توی این داستان واضحه. اینجا دیگه نامادری و ناخواهریهای سیندرلا شرور نیستن، بلکه خودش شروره.
زاویهٔ دید نویسنده و تغییرات داستان رو خیلی دوست داشتم. یه برداشت جالب از داستان افسانهای سیندرلا که پیچوتابهای جذابش و پایانش حسابی جذبتون میکنه. حتماً بخونیدش.
داستانی کمی متفاوت از سیندرلایی که خوندید. این سیندرلا یکم شروره، به قیافهاش حساسه، کمی بداخلاقه و دقیقاً نقطهٔ مقابل سیندرلایی هستش که همهمون میشناسیم.