

مواجهه با مرگ
انتشارات نو منتشر کرد:
براین مگی، فیلسوف و شاعر و نویسنده و سیاستمدار مشهور انگلیسی، در رمان مواجهه با مرگ شخصیتها را در روایتی جذاب و تکاندهنده به مواجهه با زندگی و عشق و مرگ میکشاند. رمانی غریب از کسی که او را با گفتگوها و آثار فلسفیاش میشناسیم.
فقط مرگ است که میتواند به زندگی معنا بدهد. چیزی که تا ابدالآباد وجود داشته باشد، معنا هم ندارد. بهعلاوه اگر پایانی وجود نداشته باشد، کلیتی هم وجود ندارد و وقتی کلیتی وجود نداشته باشد، هویتی هم وجود ندارد. اگر نابودنشدنی بودیم، نمیتوانستیم در مقام فرد انسانی موجودیت داشته باشیم. با این تفاصیل مرگ برایمان اتفاق نیست. بخش لاینفکی از زندگی است. اگر قرار است وجود داشته باشیم، مرگ هم باید باشد. پس مرگ نهتنها بدبیاری نیست -فاجعهای نیست که از بیرون بر ما تحمیل شود و ما را نابود کند- بلکه پیششرط زندگی معنادار است. بنابراین نمیتوانیم، هم توقع داشته باشیم زندگیمان معنایی داشته باشد، هم از مرگ متأسف باشیم. چون تأسف از مرگ یعنی تأسف از موجودیت فردی.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
معرفی کتاب مواجهه با مرگ اثر براین مگی
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی رمان مواجهه با مرگ:
چرا باید رمان مواجهه با مرگ را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب مواجهه با مرگ:
«صبح روز بعد ساعت نهونیم جان زنگ زد به ایستگاه تاکسی که همان حوال خانه خودشان در کمپدن هیل بود. با سرخوشی و شیطنت کودکانهای سوار تاکسی شد. از تاکسیهای لندن خوشش میآمد. خارخار نوستالژی این تاکسیها هنوز در ته ذهنش وجود داشت. یاد دوران بچگیاش میافتاد. یاد سالهایی که سوار تاکسی میشدند میرفتند مهمانی. میرفتند پانتومیم. میرفتند تعطیلات. ذوق و شوق. جشن. تفریح. تاکسی کشید تو خیابان کلیسای کنزینگتون که از قدیم برایش مرکز خرید به شمار میرفت. همان طور که تاکسی با شتاب پیچ تند و طولانی خیابان کلیسای کنزینگتون را پشت سر میگذاشت، تماشا میکرد. قدم به قدم را تماشا میکرد. بوتیک مردانه ناآشنایی چشمش را گرفت و نگاهش روی ویترین مغازههای عتیقهفروشی و لوازم خانگی به گردش درآمد. به ته خیابان که رسیدند، جلو فروشگاه بزرگ بارکرز، تاکسی پیچید به چپ و خیابان کنزینگتون را در سمت راست خود پشت سر گذاشتند. جان با خیال راحت آهی کشید و تکیه داد به پشتی چرمی صندلی. وارد قلب لندن شدند. حالا دیگر انگار تو خانه خودش بود. سمت راستش کنزینگتون پالیس گاردنز بود. ساختمانهای بزرگی که زمانی محل زندگی اجدادش بود، حالا به سفارتخانه تبدیل شده بود. بعد هتل نه چندان مجللی که به علت چشمانداز زیبایی که به بیرون داشت، خانوادهاش برای دیدار با سرریز دوستان و آشنایان از آن استفاده میکردند.»
«اول از همه رفت پیش سردبیر. مردی ده دوازده سالی از خودش بزرگتر، با قیافه جذاب و سرووضع عالمانه. در عدم پایبندیاش به عرف همین بس که در محل کار لباس اسپورت میپوشید. هدف این بود که دیگران در برقراری رابطه با او راحت باشند. مبلمان دفتر کارش هم با طرز لباس پوشیدنش جور در میآمد، گرچه با معماری خود اتاق یا ساختمان همخوانی نداشت: از وسایلی تشکیل شده بود که انگار از بین وسایل اسقاطی باشگاههای لندن انتخاب شده. مبلها و کاناپههای قدیمی پتوپهن، سیاه و قهوهای، با روکش چرم و پوشال داخل آنها از موی اسب، نخنما و رنگورورفته و خیلی راحت. جان که سرش را تو اتاق کرد، دید اشعه آفتاب از دیوار روبرو که شیشهای بود و قاب آلمینیومی داشت ریخته تو اتاق و فضای پشت اتاق شده مثل این صحنههای نمایشنامههای ادواردی. سردبیر تنها وسط اتاق ایستاده بود، غرق فکر بود. سرش را بالا کرد، گفت: «آه، تویی جان؟ از دیدنت خوشحالم. ولی الآن وقت ندارم. باید یک سرمقاله بنویسم راجع به سوسیالیسم عربی. ناهار با هم بخوریم؟»
«بخوریم.»
«حالا بگو ببینم با این نکاتی که میگویم، موافقی؟» با انگشتانش شروع کرد به برشمردن نکات موردنظرش. از انگشت کوچک شروع کرد.»
خلاصهٔ رمان مواجهه با مرگ:
اگر از خواندن کتاب مواجهه با مرگ لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• کتاب عامهپسند اثر چارلز بوکفسکی نویسندهٔ آمریکایی است. این کتاب داستان نیک بلان است، کارآگاهی بدشانس که به شکل اتفاقی با مهمترین پروندهٔ قرن مواجه میشود. او با بانوی مرگ ملاقات میکند که از بلان میخواهد تا از مرگ رماننویسی فرانسوی به نام سلین مطمئن شود.
دربارۀ براین مگی: نویسنده و فیلسوف بریتانیایی









شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













