مامان بعد از فوت بابا به یک فاحشه تبدیل شد. لفظ دیگری برای توصیفش وجود ندارد. این اتفاق بلافاصله رخ نداد، هر چند خانم جکسون همسایهی انتهای خیابانمان برای هر گوش مفتی که گیر میآورد وراجی میکرد که مامان حتی زمان زندهبودن بابا هم همینطور بوده. اما من میدانستم این حرف درست نیست.
خیلی قشنگ و بامزه بود 🥲🤌🏼
کتاب های عاشقانه زیاد خوندم ولی این هم خیلی خوب بود طرح جلد کتاب رو خیلی دوست داشتم پیشنهاد میشه
این کتاب محشر و دوست داشتنی و در عین حال آموزنده بود.همراهش خندیدم،گریه کردم و خیلی چیزا یادگرفتم.مرسی از مترجم و ناشر که با سانسور کتاب رو نابود نکردن