معجزه گر خاموش

معجزه‌گر خاموش نوشتۀ رضا حیات‌الغیب نویسندۀ معاصر است که در سال 1400 منتشر شد. این کتاب در واقع از ده‌ها کتاب برتر دنیا (بیش از صد کتاب) و همچنین ساعت‌ها آموزش و سخنرانی‌های بزرگترین اساتید جهان الهام گرفته شده و بسی دشوار و چالش‌برانگیز است. موضوع اصلی کتاب در واقع روان‌شناسی و خودیاری است. چون که این کتاب به بررسی ابعاد مختلف زندگی انسان پرداخته نام «پاراگراف‌های زندگی‌ساز» یا «آیه‌های زندگی‌ساز» را ابتدا برایش انتخاب کرده بودند اما انگار که این اسم قلب نویسنده را آرام نمی‌کرد و در یک غروب سرد و لذت‌بخش زمستانی اسم معجزه‌گر خاموش بود که به نویسنده الهام شد و به محض پیشنهاد همه با ذوق پذیرای آن شدند. آنچه در این کتاب می‌خوانید عمدتاً برخلاف آنچه است که زندگی کرده‌اید و برخلاف آن چیزی است که به شما آموخته‌اند. وقتی کتاب را بخوانید متوجۀ موضوعات و مطالبی می‌شوید که ممکن است کاملاً برایتان ناآشنا باشد. معجزه‌گر خاموش تنها مدت کوتاهی پس از انتشار توانست محبوبیت زیادی پیدا کند و تا امروز چندین بار تجدید چاپ شده است.

چه مرد و چه زن؛ چه پیر و چه جوان برای درک حقیقت زندگی و داشتن یک زندگی غنی و فراتر از ایده‌آل در تمامی ابعاد لازم است تا از مطالب این کتاب آگاه شوند. معجزه‌گر خاموش به گونه‌ای نوشته شده که با خواندنش به وجد می‌آیید. این کتاب مناسب مخاطبین مختلف است، شما هر عقیده‌ای هم که داشته باشید با خواندن این کتاب بینش جدیدی نسبت به دنیای اطراف‌تان به دست خواهید آورد. معجزه‌گر خاموش کتاب خودپروری است و به شما کمک می‌کند تا بتوانید آزادانه زندگی کنید و در این دنیای پرهیاهو به مسیری پر از آرامش برسید.

«می‌توانیم به فراسوی جهالت گام بگذاریم، می‌توانیم خود را موجوداتی هوشمند با مهارت و برتر ببینیم، می‌توانیم پرواز (آزادی) را بیاموزیم. آموختن پرواز (آزادی) بها دارد و کسی که پرواز را بیاموزد، افسوس بهای آن را نمی‌خورد. از میان میلیون‌ها انسان تعداد خیلی انگشت‌ شماری پیدا می‌شود که راه پرواز را بجوید! یکنواختی؛ ترس و خشم دلیل کوتاهی عمر ماست. با بیرون‌انداختن این پندارها از ذهن، عمر طولانی و مسرت‌بخشی برای خود رقم خواهیم زد. بیشتر ما از جهانی به جهانی دیگر شبیهِ آن رفتیم و از یاد بردیم از کجا آمده‌ایم و اهمیتی هم ندادیم چه جهانی را در پیش داریم... می‌توانی تصور کنی پیش از آنکه برای نخستین بار به این اندیشه برسیم که جز زیستن؛ خوردن؛ جنگیدن و یا قدرت‌یافتن در دنیا هدفی بالاتر وجود دارد؛ چند زندگی را پست‌سر گذاشته‌ایم؟! صد زندگی را... هزار زندگی را...؟! آنگاه صد سالِ دیگر تا بفهمیم چیزی به نام کمال (پرواز) وجود دارد و باز هم صد زندگی دیگر تا به این برسیم که هدف از زندگی، یافتنِ آن کمال و متجلّی‌کردن آن است. پس بدیهی است جهان دیگر را براساس آن‌چه در این جهان می‌آموزیم، انتخاب می‌کنیم.»

«شگرد کار این است که دیگر خود را چون موجودی محبوس در کالبدی محدود نبینید که تنها در چهارچوب معینی آزادی عمل دارد. شگرد کار این است که ماهیت حقیقی‌تان همچون عددی نانوشته کامل است و هر جا در گسترده زمان و مکان موجودیت دارد. هر آن‌چه به ذهن راه یابد می‌تواند شکل مادی آن تجلّی یابد، چرا که اگر غیر این بود به ذهن شما راه نمی‌یافت. پس در آزادیِ کامل و بدون هیچ محدودیتی رؤیاپردازی کنید و در جهت تحقق رؤیایتان قدم بردارید. رؤیا وقتی بخواهد واقع‌بینانه بیان شود؛ رؤیابودنش را از دست می‌دهد. زندگی را نخواهیم فهمید، اگر دیگر آرزوکردن و رؤیا دیدن را از یاد ببریم؛ و جرأت زندگی بهتر داشتن را لب طاقچه به فراموشی بسپاریم، فقط به این دلیل که در گذشته یک یا چندتا از آرزوهایمان اجابت نشده است. از بزرگ‌بودن آرزوهایتان نترسید، بلکه از کوتاه‌بودن سقف آرزوهایتان بترسید که منطقی به نظر برسد.»

«برای رسیدن به آزادی باید نقاب‌ها را از چهره بردارید. نقاب‌هایی که به شدت در پس آن خود را پنهان کرده‌اید و در پناه آن‌ها آرامش یافته‌اید. بدیهی است کاری بسیار سخت است، نه به خاطر این‌که با چهرهٔ شما جور است، بلکه چون مدت‌هاست از آن استفاده می‌کنید. آیا می‌دانید آزادی چیست؟ آزادی نبود نگرانی درباره خودتان است و بهترین راه برای پایان‌دادن به کسب منافع به فکر منافع دیگران‌بودن است. زمانی که منبع نهفتهٔ انرژی درونمان آزاد شود، دیگر هیچ توجهی به منافع شخصی نمی‌شود و این آزادی است. این انرژی تنها زمانی آزاد می‌شود که به انتظارات و تصورات زیادی که از خود داریم پایان دهیم. چیزی را که احساس می‌کنیم مهم است، نباید مسخره و نادیده گرفته شود. بهای آزادی بسیار سنگین است، آزادی تنها می‌تواند با رهایی از دستیابی به رؤیاهایمان و آمادگی برای از دست‌دادن همه چیز حتی رؤیاها به دست آید.»

معجزه‌گر خاموش اثر رضا حیات‌الغیب یکی از خاص‌ترین کتاب‌های تألیفی است. نویسنده روی جلد کتاب عنوان کرده که «اگر قرار باشد در کل زندگیتان فقط یک کتاب بخوانید، باید این کتاب را انتخاب کنید.» به نظر شما این ادعا جسورانه نیست؟ اما بعد از خواندن کتاب متوجه می‌شوید که به راستی این کتاب معجزه‌گر خاموش زندگی‌تان است. بسیاری از کتاب‌ها سعی دارند تا خواننده را در یک چهارچوب مشخصی گرفتار کنند و به او بگویند چطور می‌تواند به اهداف مدنظرش برسد اما معجزه‌گر خاموش هدفش این نیست. نویسنده در این کتاب ادعا می‌کند که: «کتاب واقعاً در خاموشی معجزه می‌کند و پرواز را به شما می‌آموزد. آزادی را به شما یاد می‌دهد، درون و بیرون‌تان را شفا می‌دهد، این کتاب شما را ثروتمند می‌کند و آرامش را به شما هدیه می‌دهد. معجزه‌گر خاموش دیوار جهل نادانی را تخریب می‌کند و پل آگاهی و عشق به سوی خدا را بازسازی می‌کند.»

نویسنده در کتاب معجزه‌گر خاموش حقایقی را بیان می‌کند که ممکن است بسیار برایتان آشنا باشد اما ما هر کاری بکنیم مثل بقیۀ مردم هستیم و بسیاری از این حقایق از دید ما پنهان می‌ماند. می‌شود گفت اکثر نوشته‌های این کتاب به شما ثابت خواهد کرد که تا الان اشتباه فکر می‌کردید یا اعتقادات اشتباهی در مورد زندگی داشته‌اید. این کتاب هدف خاصی نداشته و برای شما برنامۀ خاصی ندارد. فقط سعی می‌کند پرده‌های مختلف جهان هستی را برای شما کنار بزند و پنجرۀ حقیقت را پیش رویتان نمایان کند تا خودتان بتوانید زندگی‌تان را دگرگون کنید. بعد از خواندن معجزه‌گر خاموش خودتان می‌فهمید که چقدر افکار و احساسات‌تان متفاوت شده و در واقع متحول شده‌اید. اگر معجزه‌گر خاموش را خواندید منتظر باشید، چون قرار است همه چیز در اطراف‌تان تغییر کند. این کتاب اصلاً برایش فرق نمی‌کند مشکل شما چیست و یا چقدر بزرگ است. کافیست آن را بخوانید تا بتوانید مشکلات‌تان را در آن حل کنید. این کتاب باید به جزئی از وجودتان تبدیل شود تا معجزه‌هایش را ببینید. در این کتاب خواهید آموخت که خود را با جنبه‌ای از هستی‌تان پیوند دهید که پیش از این مشاعرتان از امکان چنین پیوندی بی‌اطلاع بوده است. این کتاب شما را به ورای افق‌ها خواهد بُرد، به شرطی که آن را زندگی کنید!

هر صفحه یا هر آیۀ معجزه‌گر خاموش کلیدی برای زندگی و جهانی بهتر است. ممکن است با سطح آگاهی فعلی‌تان بخشی از مطالب این کتاب را درک نکنید و برایتان غیرقابل باور باشد ولی به مرور و با ارتقای سطح آگاهی و افزایش یادگیری‌تان، تمامی راز و رمزهای این کتاب را کشف خواهید کرد. معجزه‌گر خاموش را باید همیشه در کنار خودتان داشته باشید و روزانه از آن استفاده کنید تا هر روزتان سرشار از معجزۀ خداوند و جهان طبیعت شود. بهتر است تمام صفحات این کتاب را بارها و بارها بخوانید و روی خط به خط آن تمرکز کنید تا کلمات کتاب در ناخودآگاه‌تان حک شود. با خواندن این کتاب روح و جسم‌تان سالم خواهد شد؛ رابطه‌هایتان تغییر خواهد کرد و مسیر رسیدن به آرزوهایتان هموار می‌شود و مثل نام کتاب هزاران معجزۀ کوچک و بزرگ در زندگی‌تان خواهید دید.کتاب معجزه‌گر خاموش کتاب ساده‌ای نیست. ممکن است صفحات معجزه‌گر خاموش چندان به‌هم مرتبط نباشند برای همین شاید بهتر است گاهی اوقات روزانه بیشتر از یک صفحه جلو نروید و آن روز و شاید حتی چند روز دیگر هم روی آنچه که در آن صفحه خوانده‌اید تأمل کنید. معجزه‌گر خاموش دوازده فصل بعلاوۀ فصل پایانی دارد.

فصل اول، پرواز؛ بیا و با من پرواز کن
نویسنده در فصل اول با عنوان پرواز در مورد پرواز یا همان آزادی صحبت کرده است. نویسنده در فصل اول معتقد است که می‌توانیم خودمان را موجوداتی هوشمند با مهارت و برتر ببینیم و آزاد باشیم. اما آموختن پرواز (آزادی)‌ بهایی دارد و کسی که پرواز را بیاموزد افسوس بهای آن را نمی‌خورد. نویسنده در فصل اول معتقد است که یکنواختی، ترس و خشم است که باعث می‌شود عمر ما کوتاه شود. باید این افکار واهی را از ذهنتان دور کنید. نویسنده در بخش اول ذکر کرده که ما حتماً قبل از این‌که به این اندیشه برسیم که جز زندگی کردن و خوردن و خوابیدن یا قدرت یافتن در دنیا هدفی بالاتر داریم زندگی‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌ایم! پس حتما صد سال یا هزاران سال دیگر هم طول می‌کشد تا بفهمیم چیزی به نام کمال (پرواز) وجود دارد. نویسنده در معجزه‌گر خاموش شگرد کار را به شما توضیح می‌دهد. نویسنده معتقد است نباید خودتان را موجودی محبوس در کالبدی محدود ببینید که تنها در چهارچوب معینی آزادی عمل دارد. بعد در فصل اول به رویا و آرزو اشاره کرده و می‌گوید: 
«از بزرگ بودن آرزوهایتان نترسید بلکه از کوتاه بودن سقف آرزوهایتان بترسید.»
نویسنده در این فصل می‌گوید که شما باید زنجیرۀ اندیشه‌تان را بشکنید؛ آن‌وقت زنجیرۀ جسم‌تان هم شکسته خواهد شد. همچنین به شکیبایی و صبر اشاره کرده و گفته باید به ترتیب به محدودیت‌هایتان غلبه کنید. در واقع هر انسانی حق دارد آزاد باشد و هر چیزی که مانع از آزادی است کنار بگذارد. 

فصل دوم: افسانۀ شخصی
فصل دوم کتاب دربارۀ افسانۀ شخصی است. هر کس روی زمین گنجی دارد که انتظار او را می‌کشد. نویسنده در این فصل توضیح داده که روح جهان یا از خوشبختی انسان‌ها تغذیه می‌کند یا از بدبختی، ناکامی و حسادت. در واقع تحقق بخشیدن به افسانۀ شخصی تنها وظیفۀ آدم‌هاست، همه چیز فقط یک چیز است و آن چیز انرژی‌ست. باید بین این دو تصمیم بگیرید، می‌خواهید همان چیزی را داشته باشید که به آن عادت کرده‌اید یا می‌خواهید آن چیزی را به دست بیاورید که دلتان می‌خواهد؟ وقتی همۀ روزها‌یتان یکسان باشند معنایش این است که دیگر نمی‌توانید رخدادهای خبری را که هر بار با گردش خورشید در آسمان در زندگی‌تان رخ می‌دهد درک کنید. عده‌ای فقط رویای رسیدن به چیزی را دارند و این عده از تغییر و رسیدن به رویاها می‌ترسند بنابراین در این فصل نویسنده از ترس‌های انسان‌ها نیز سخن گفته است. این‌که انسان‌ها از چیزهایی مثل از دست دادن می‌ترسند و از سرگذشت دنیا آگاه نیستند. نویسنده توضیح می‌دهد که چطور باید به ترس‌هایتان غلبه کنید یا ترس‌هایتان را چطور تفسیر کنید. همچنین نویسنده اشاره کرده که گنج‌هایی در دنیا هست که ما از ترس هیچ‌وقت به دنبال آن‌ها نمی‌گردیم. نویسنده در این فصل می‌گوید: «اگر در حال رسیدن به رویاهایتان بمیرید خیلی بهتر از این است که اصلاً ندانید رویایی دارید و می‌توانید به آن برسید.»

فصل سوم؛ آفرینش زندگی
آرزوهای اشخاص، با خود آن‌ها و راه زندگی‌شان هماهنگ است. نظر شما چیست؟ خواستن، تصمیم‌گیری و مسئولیت‌پذیری؛ انتخاب‌های یک شخص هستند که معجزه‌ها را می‌آفرینند. پس معجزه‌ها در واقع چیزهای ساده‌ای هستند که ما هر روز به سادگی از کنارشان می‌گذریم. اگر نیازمند چیزی باشی به سویت می‌آید، به شرط این‌که تو آزاد باشی. این در واقع قانون جهانی است. شما همیشه آگاهانه یا ناآگاهانه در حال آفریدن زندگی‌تان هستید. برای همین نویسنده در این فصل به شما یاد می‌دهد چطور از قدرت آفریدن خودتان آگاه باشید، آن را مهار کنید و بیاموزید که چگونه به‌طور هدفمند از آن استفاده کنید. جهان به طور دقیق می‌داند که شما چه می‌خواهید. جهان تک‌تک آرزوها و امیال شما را می‌شنود. جهان در واقع به ابراز نیاز و درماندگی ما پاسخی نمی‌دهد بلکه افراد متعهد و قدرتمند را دوست دارد. جهان در واقع می‌خواهد بداند آیا شما شهامت این را دارید که به طور کامل در سرنوشت خودتان سهیم شوید. 

فصل چهارم؛ قدرت قلب
نویسنده در معجزه‌گر خاموش شما را از قدرت قلب‌تان آگاه می‌کند. به نظرتان قدرت قلب چیست؟ طلایی است که به دنبال آن می‌گردید که در دل تاریکی پنهان شده است. آیا تا به‌حال شده بر اساس آنچه دیگران صحیح می‌دانند تصمیم بگیرید؟ در حالی‌که ندایی در درونتان به شما می‌گوید که تصمیم دیگری بگیرید و آن‌وقت شما آن را نادیده گرفته‌اید و بعد نتیجۀ تصمیم‌تان مؤثر نبوده باشد و شما پشیمان شوید و به خودتان بگویید «کاش از احساسم پیروی کرده بودم!» نویسنده در این کتاب به این هوشیاری غیرارادی اشاره کرده و معتقد است که از حواس پنجگانه‌تان برمی‌خیزد و می‌توانید به آن «قدرت قلب» بگویید. این قدرت قلب در واقع راهنما، هدایتگر، استاد یا آموزگار درون شماست یا می‌توانید هر اسمی که دوست دارید روی آن بگذارید. هدایتگر درونی شما چگونه است؟ آیا تا به‌حال حسش کرده‌اید؟ این استاد درون در هر انسانی شکل خاصی دارد، در واقع برخی این پیام را به شکل الهام دریافت می‌کنند و عده‌ای دیگر آن را به صورت حسی غریزی احساس می‌کنند. بعضی از مردم نیز در ذهن‌شان آن را به شکل نوری سبز یا سرخ رنگ و یا شاید نوری نئون می‌بینند. بعضی هم آن را می‌شنوند و یا رهنمون درون را به شکل واژه‌هایی صامت دریافت می‌کنند که در ذهن‌شان پدیدار می‌شود. نویسنده در این فصل ساده‌ترین راه فراگیری شنیدن این صدای درونی را به شما یاد می‌دهد.

• کتاب اشراف‌زادگان فقیر اثر دیگری از رضا حیات‌الغیب است. او در این کتاب توضیح داده است که چطور می‌توان دنیا را از دست فقر خلاص کرد و به صلح رسید. او در این کتاب می‌نویسد که فقر تنها یک توهم است و اگر تمام مردم دست‌به‌دست هم بدهند و دست از این توهم بردارند دنیا را صلح فرا خواهد گرفت.

• کتاب رسالت یک زن جادوگر جدیدترین کتاب رضا حیات‌الغیب است. این کتاب حکم یک سفر درونی را دارد و به شما کمک می‌کند تا خودتان و احساسات‌تان را بهتر بشناسید و اضطراب‌هایتان را رها کنید. مطالب این کتاب با کمک سخنان بزرگانی نوشته شده است که به موفقیت رسیده‌اند و نکات برجستۀ این کتاب به شما کمک می‌کند در مسیر موفقیت به پیش بروید.

• کتاب نیروی حال اولین کتاب اکهارت تول نویسندهٔ آلمانی است که در این کتاب به چگونگی تعامل مردم با خودشان و دیگران پرداخته است. اکهارت در این کتاب مفهوم خودبازتابی و حضور در لحظه را توضیح داده و تمرین‌هایی ساده نیز در کتاب ارائه کرده تا یاد بگیرید چطور می‌توانید در لحظۀ حال زندگی کنید.

سید رضا حیات‌الغیب نویسندۀ ایرانی متولد سال 1367 است. اولین کتاب این نویسنده کتاب باورهای زیبای یک مرد ثروتمند است که در سال 1394 چاپ شد. این کتاب در واقع با نثری ساده و روان و مختصر و به مفیدترین حالت ممکن نوشته شده و چکیده‌ای از همۀ آنچه است که برای ثروتمند شدن به آن نیاز دارید. کتاب دوم سید رضا حیات‌الغیب معجزه‌گر خاموش است.