نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات علی منتشر کرد:
حافظ اکثر خاطراتشان نفس بود . پسرها معتقد بودند او یادگاری ها را بهتر از خودشان نگاه می دارد. حتی تیله های رنگارنگ دوران شیطنتشان را.
نردبان چوبی را که از بالا پایین انداخت نیم متری با کوچه فاصله داشت. اما سروین آنرا گرفت. نفس انتهایش را محکم به لبه دیوار متصل کرد و سروین پایش راروی اولین پله لرزان آن گذاشت. هر چه مرد جوان بالاتر می آمد دل نفس با شدت بیشتری می زد. صدای جیر جیر بدنه چوبی نردبان و پیچ و تابی که طناب های رنگ نما می خوردند نفس را بی طاقت تر می کرد.
دستهایش بیشتر از پیچش طنابها در هم می پیچید و قلبش بیشتر از چوبها صدا می داد.
یک پله مانده به پایان ، طناب پاره شد و صدای جیغ نفس بلند شد .دو دست خود را روی دهان گذاشت و صدایش را خفه کرد.
سروین دستش را به دیوار گرفت و خود را بالا کشید والا با نردبان سقوط می کرد. وقتی مقابل نفس روی ایوان نشست هردو از سرما و اضطراب سرخ سرخ بودند .اما قلبشان سرختر از گل سرخ و طپشش تندتر از دویدن یوز پلنگ بود.
نگاهشان مبدل به خنده ای دلنشین شد و دلبرانه خندیدند . انگار نه انگار ساعاتی پیش غم عالم به دلشان افتاده بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.