اگر دانش قدرت است، دانستن این که چه چیزی نمی دانیم ، خرد است.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نوین منتشر کرد:
اکثر ما به دانش و تخصصمان افتخار میکنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم. در یک دنیای باثبات، چنین طرز فکری منطقی خواهد بود و ثبات عقیدهی ما، عواید قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. اما مشکل اینجاست که دنیای ما بهسرعت تغییر میکند و باید معادل زمانی که صرف تفکر میکنیم، برای بازنگری و اصلاح تفکراتمان هم وقت بگذاریم.
تجدیدنظر یک مجموعه مهارت و البته یک طرز فکر است. هماکنون خیلی از ابزارهای ذهنی موردنیازمان را در اختیار داریم. فقط باید یادمان باشد که هر از چند گاهی با بیرون آوردن آنها از قفسه، گردوغبار رویشان را پاک کنیم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب دوباره فکر کن جدیدترین کتاب آدام گرانت، روانشناس آمریکایی است و در سال 2021 منتشر شد. این کتاب تبدیل به کتاب شمارۀ یک و پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز شد. آدام گرانت که در سال 2013 کتاب پرفروش دیگرش با نام «بده و بستان» منتشر شده است، در این کتاب به بررسی هنر انتقادی بازاندیشی پرداخته است. اکثر ما به دانش و تخصصمان افتخار میکنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم.
در دنیایی باثبات پایبند ماندن به باورها و عقاید منطقی است اما مشکل اینجاست که دنیای ما به سرعت در حال تغییر است. به عقیدۀ آدام گرانت ما باید معادلِ زمانی که صرف تفکر میکنیم، برای بازنگری و اصلاح تفکراتمان نیز وقت بگذاریم. همۀ ما دارای نقاط کوری در دانش و عقاید خود هستیم. خبر بد این است که آن نقاط کور نمیگذارند بیناییمان را درک کنیم و برای همین نوعی اعتمادبهنفس کاذب دربارۀ قضاوتهایمان داریم و نمیتوانیم تجدیدنظر کنیم. خبر خوب این است که با بهکارگیری صحیحی از اعتمادبهنفس، میتوانیم دیدگاه شفافتری نسبت به خودمون داشته باشیم و دیدگاههایمان را به روز کنیم. نویسنده در این کتاب به شما یاد میدهد که چطور نظرات و عقاید خودتان را زیر سؤال ببرید، دیدگاههایتان را به روز کنید و ذهنتان را باز کنید و پذیرای نظرات و عقاید مخالف باشید. برای آشنایی بیشتر با این کتاب پرفروش و نویسندهاش با ما همراه شوید.
کتاب دوباره فکر کن اثر آدام گرانت با ترجمۀ جمعی از مترجمین نشر نوین یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز است. این کتاب در دستۀ کتابهای خودیاری قرار میگیرد. در کتاب دوباره فکر کن نویسنده تحقیقات و داستان را با هم ترکیب کرده تا به ما کمک کند ماهیچههای فکری و عاطفی بسازیم. برای کنجکاو ماندن در جهان امروز ما به این ماهیچههای فکری و عاطفی نیاز داریم. آدام گرانت متخصص آموزش شفاف ساختن ذهن دیگران و ذهن ماست. کتاب دوباره فکر کن با ایدههای جسورانه و شواهد دقیق ثابت میکند که حتی میتوانید از اشتباه کردن هم لذت ببرید.
به عقیدۀ آدام گرانت در کتاب دوباره فکر کن، ما باید باورهایمان را زیر سوال ببریم اما این کار اصلاً ساده نیست چون باورهای ما روزبهروز ریشهایتر و افراطیتر از قبل میشوند. آدام گرانت در کتاب دوباره فکر کن به شما نشان میدهد که مجبور نیستید هر چیزی که به فکرتان میرسد باور کنید. اگر دانش قدرت است، پذیرفتن ناآگاهی و ندانستن حکمت است. اصولاً انسانها فکر میکنند باهوش بودن بهتر است اما آدام گرانت در کتاب دوباره فکر کن معتقد است که قدرت ذهنی هیچ تضمینی برای چابکی نیست. هر چقدر هم ذهنتان قدرتمند باشد فقدان انگیزه برای تغییر ذهنیت باعث میشود که فرصتهای تجدیدنظر را از دست بدهید. باید مراقب باشید چون هرقدر هوش شما بیشتر باشد بیشتر احتمال دارد تا اسیر کلیشهها شوید. تحقیقات اخیر نشان داده هر قدر باهوشتر باشید، کشمکش بیشتری با بهروزرسانی باورهایتان خواهید داشت.
آدام گرانت کتاب دوباره فکر کن را اینگونه به خوانندگان معرفی کرده است:
«هدفم در این کتاب، بررسی رویکردهای تجدیدنظر است. به دنبال متقاعدکنندهترین شواهد و تعدادی از ماهرترین تجدیدنظرکنندههای دنیا رفتم. تمرکز اولین بخش کتاب بر باز کردن ذهنمان است. همچنین در این بخش خواهید فهمید که چرا یک کارآفرین آیندهنگر در دام گذشته گیر میکند، چرا یک کاندیدای مناصب دولتی سندرم ایمپاستر را مزیت میبیند، چگونه یک دانشمند برندۀ جایزۀ نوبل از اشتباه کردن لذت میبرد، چگونه بهترین پیشبینیکنندگان جهان دیدگاههایشان را به روز میکنند، و چگونه یک فیلمساز برندۀ اسکار مبارزات سازندهای دارد.»
«بخش دوم به بررسی راهکارهای تشویق سایر افراد به تجدیدنظر میپردازد. رویکرد یک قهرمان مناظرۀ بینالمللی برای پیروزی در بحثها و موفقیت یک موزیسین سیاهپوست در ترغیب خودبرترپندارهای سفیدپوست و کنار گذاشتن بیزاریشان از سیاهها را میبیند. قدرت گونۀ خاصی از گوش دادن را خواهید دید که کمکحال یک پزشک برای تغییر ذهنیت والدین نسبت به واکسن شد و به یک قانونگذار کمک کرد تا فرماندۀ ارتش اوگاندا را متقاعد به حضور در مذاکرات صلح کند و اگر هوادار تیم بیسبال یانکیز هستید، میخواهم ببینم آیا میتوانم متقاعدتان کنم که طرفدار رد ساکس شوید.»
آدام گرانت کتابش را با داستان شروع کرده است. در پیشگفتار داستانی دربارۀ چندین آتشنشان تعریف کرده، آتشنشانهایی که از هواپیما بیرون میپرند تا با چتر نجات در محل حادثه فرود آیند و آتشی را که بهخاطر صاعقۀ روز پیش در جنگل آغاز شده خاموش کنند. این آتشنشانها باید در عرض چند دقیقۀ آینده برای حفظ جانشان تقلا کنند. آتشنشانها موفق نمیشوند تا آتش را مهار کنند برای همین رییس گروه داج، به گروهش دستور میدهد که فرار کنند و به بالای دره بروند اما سرعت آتش از آتشنشانها خیلی بیشتر بود! همان لحظه داج کار عجیبی انجام میدهد. به جای تلاش برای جلو افتادن از آتش میایستد و جعبه کبریتی بیرون میآورد، کبریتهایش را روشن کرده روی علفها میاندازد.
در آن لحظه همه فکر میکنند دیوانه شده و ممکن است همۀ آنها را به کشتن دهد! برای همین وقتی به آنها گفت از آن طرف بروند به حرفش اعتنایی نکردند. مأمورها نفهمیدند که داج استراتژیای برای زنده ماندنشان طراحی کرده و آتش فرار ساخته است. در واقع داج با سوزاندن علفهای پیشرو، آن منطقه را خالی کرده بود تا آتش نتواند بیش از این عبور کند. در این حادثه ۱۲ آتشنشان جان باختند و تنها ۳ نفرشان زنده ماندند اما موفقیت داج به خاطر آمادگی ذهنشاش بود.
وقتی بحث آمادگی ذهنی و لازمههای دستیابی به آن پیش میآید همه معمولاً به «هوش» فکر کرده و آن را با توانایی فکر کردن و یادگیری یکی در نظر میگیرند. اما در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است مجموعۀ دیگری از مهارتهای شناختی وجود دارد که ممکن است اهمیت بیشتری داشته باشد. این مهارتهای شناختی بازاندیشی و کنار گذاشتن آموختههای پیشین هستند. در دنیای امروز بیشتر مردم راحتتر هستند تا با عقاید فعلیشان زندگی کنند و تمایلی ندارند که به عقاید خود شک کنند یا آن را زیر سؤال ببرند. شنیدن چیزهایی که باعث شود احساس خوبی به ما دست بدهد را به شنیدن ایدههایی که سخت فکر ما را درگیر کنند ترجیح میدهیم. اختلاف نظر برایمان نوعی تهدید به حساب میآید. اما از نظر نویسنده اختلاف نظر فرصتی برای یادگیری است.
اطرافمان را با آدمهایی پُر کردهایم که با تصمیماتمان موافقاند، اما از نظر نویسنده این اشتباه است. شما باید به سمت افرادی بروید که افکارتان را به چالش میکشند. نتیجۀ تمام اینها این است که باورهایمان خیلی زودتر از استخوانهایمان میشکنند. ما بیشتر شبیه واعظانی هستیم که از اعتقادات مقدسشان دفاع میکنند. شبیه وکیل مدافعانی هستیم که سعی دارند به طرف مقابل ثابت کنند اشتباه میکند و اصلاً شبیه دانشمندان به جستوجوی حقیقت نمیرویم. باهوش بودن درمان نیست و حتی اصلاً شاید یک نفرین باشد. خوب فکر کردن ممکن است باعث شود هیچوقت دوباره فکر نکنیم. هر چه باهوشتر باشیم نسبت به محدودیتهایمان کورتر میشویم.
«یک عامل نه چندان مشهود هم وجود دارد که دید ما نسبت به تواناییهای خودمان را تار میکند: فقدان مهارت فراشناختی یا همان قابلیت اندیشیدن دربارۀ تفکرات خودمان. فقدان شایستگی باعث میشود نتوانیم عدم صلاحیتمان را ببینیم. اگر یک کارآفرین حورۀ فناوری باشید و هیچ اطلاعی از سیستمهای آموزشی نداشته باشید احتمالاً پیش خودتان فکر میکنید که برنامۀ اصلی شما آنها را اصلاح خواهد کرد. اگر خیلی اجتماعی نباشید و از فقدان برخی موهبتهای اجتماعی رنج ببرید، احتمالاً خرامان قدم خواهید زد و پیش خودتان فکر میکنید جیمز باند هستید. وقتی فاقد مهارت و دانش کافی برای دستیابی به تعالی باشیم، گاهی مهارت و دانش کافی برای قضاوت دربارۀ تعالی را هم نخواهیم داشت.»
در سال 2009 گوشیهای هوشمند بلکبری بسیار پرفروش بودند. این شرکت تقریباً 50 درصد از بازار گوشیهای هوشمند را در اختیار داشت و همه از بیل گیتس گرفته تا رئیسجمهور اوباما و اپرا وینفری اعلام کردند که نمیتوانند بدون گوشیهای بلکبری خود زندگی کنند. اما تنها پنج سال بعد سهم این شرکت تنها 1 درصد ارزش داشت. چرا؟ چون مخترع بلکبری حاضر نبود به هیچوجه تغییری در گوشی خود به وجود آورد. در سال 2007 نیز گوشیهای آیفون اپل وارد بازار شد و درصد بالایی از سهام بازار را به دست گرفت اما مخترع بلکبری همچنان بر این باور بود که کاربران فقط دستگاهی میخواهند که بتوانند با آن تماس بگیرند و پستالکترونیکی بفرستند. او به سادگی نمیتوانست دنیایی را تصور کند که مردم در آن گوشیهای بهتر و هوشمندتری بخواهند.
پیام اصلی این است که دنیای ما دائماً در حال تغییر است و باید آنقدر انعطاف داشت که بتوان تغییر عقیده داد، پس قبل از قضاوتکردن مخترع بلکبری، به خودتان فکر کنید و ببینید دقیقاً چند بار همان اشتباه را تکرار کردهاید! چه مدیر باشید یا کارآفرین، احتمالاً بارها بهخاطر پایبند ماندن به نظراتتان به خود بالیدهاید و به اعتقادهایتان وفادار ماندهاید اما مشکل چسبیدن به عقاید این است که جهان امروز خیلی سریعتر از گذشته در حال تغییر است و دسترسی به اطلاعات نیز هر روز راحتتر میشود.
چند بار تا به حال خودتان را در حالی یافتهاید که به ایدهای منسوخ شده چسبیدهاید چون نگه داشتن این ایده و فکر کردن به آن احساس خوبی به شما میدهد حتی اگر شواهد منطقی این ایده را رد کرده باشند. آیا پیش آمده تا به حال نگاهی به عقاید و ایدههایتان بیندازید و آنها را مرور کنید و یا حتی به روزشان کنید؟ آیا تا به حال کنجکاو شدهاید که یک قهرمان مناظرۀ بینالمللی چگونه در بحثها پیروز میشود؟ یا چطور یک موسیقیدان سیاهپوست، سفیدپوستهای متعصب را متقاعد میکند که نفرتشان را کنار بگذارند؟ تا به حال دوست داشتهاید متقاعد کردن دیگران و یا حتی خودتان را یاد بگیرید؟ آدام گرانت در کتاب دوباره فکر کن با داستانهای جذاب و روشی خلاقانه به شما یاد میدهد که چطور افکار خودتان و یا حتی دیگران را تغییر بدهید و عقاید و باورهای منسوخ شدهتان را کنار بگذارید.
آدام گرانت در 31 آگوست سال 1981 و در شهر میشیگان به دنیا آمد. پدرش وکیل و مادرش معلم است. گرانت در نوجوانی شناگر ماهری بود و دلش میخواست بسکتبالیست حرفهای شود. آدام گرانت مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه هاروارد و مدرک دکترایش را از دانشگاه میشیگان دریافت کرده است. وی در سال 2007 استادیار دانشگاه کارولینای شمالی بود و پس از انتشار مجموعهای از مقالات دانشگاهی توانست دانشیار دانشکدۀ وارتون دانشگاه پنسیلوانیا شود.
در سال 2009 و در سن 28 سالگی جوانترین استاد رسمی دانشگاه شد. دانشجویان از سال 2011 تا 2017 او را به عنوان بهترین استاد دانشگاه انتخاب کردهاند. آدام گرنت نویسندۀ پرفروش نیویورک تایمز و یکی از محبوبترین سخنران مجموعه همایش جهانی تِد است. کتابهایش فروش میلیونی داشتهاند و به 35 زبان ترجمه شدهاند. بیش از 25 میلیون بار مردم به تماشای سخنرانیهایش نشستهاند و پادکست WorkLife او در صدر جدول قرار گرفته است.
تحقیقات و کتابهایش باعث شد تا مردم در مورد فرضیههای اساسی، انگیزهها و خلاقیتهایشان تجدیدنظر کنند. مجلۀ تجاری آمریکایی فورچون او را یکی از 10 متفکر تأثیرگذار زیر 40 سال در مدیریت جهان معرفی کرده است. انجمن روانشناسی آمریکا و بنیاد علمی علوم جوایز علمی برجستهای به وی اهدا کردهاند. از جمله کتابهای معروف و پرفروشش میتوان به «ببخش و بگیر یا بده و بستان»، «دوباره فکر کن»، «نوآوران» و «راهحل جایگزین» اشاره کرد. آدام گرانت اکنون با همسر و سه فرزندش در فیلادلفیا زندگی میکند.
برنه براون، استاد پژوهش دانشگاه هوستون و نویسندۀ پنج کتاب پرفروش نیویورک تایمز در مورد کتاب دوباره فکر کن گفت «این کتاب مناسب حال الان ماست. بله، یادگیری نیاز به تمرکز داره. اما فراموش کردن دانستهها و دوباره یاد گرفتن نیاز به شجاعت خیلی بیشتری داره. برای این کار لازمه که از جای امن خودمون بیرون بیاییم. در کتاب دوباره فکر کن، آدام گرنت تحقیقات و داستان سرایی را با هم ترکیب میکند تا به ما کمک کند ماهیچههای فکری و عاطفی را بسازیم تا به قدر کافی در مورد جهان کنجکاو بمونیم تا واقعاً بتوانیم این دنیا را تغییر دهیم. هرگز نسبت به چیزی که نمیدانم تا این اندازه امیدوار نبودم.»
کتاب دوباره فکر کن از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 را دریافت کرده است.
خوانایی کتاب و روان بودن
همۀ ما در خیلی از کارها مبتدی هستیم و لزوماً این حقیقت را نادیده نمیگیریم اما عموماً در مهارتهای مطلوبمان است که خود را دست بالا میگیریم مثلاً فکر میکنیم مهارت خوبی در برقراری گفتمانهای میخکوبکننده داریم. همچنین برخی موقعیتها نظیر رانندگی، تایپ، مسائل پیش پاافتاده و مدیریت احساسات هستند که به سادگی تجربه را در چنین موقعیتهایی با تخصص اشتباه میگیریم و دچار اعتمادبهنفس کاذب میشویم.
کتاب دوباره فکر کن شما را دعوت به کنار گذاشتن ایدههایی میکند که دیگر برایتان مفید نیستند و به شما نشان میدهد چطور ذهنی انعطافپذیر داشته باشید. این کتاب ذهن شما را تغییر خواهد داد. تجدیدنظر و زیر سؤال بردن عقاید موضوعات اصلی کتاب دوباره فکر کن هستند. آدام گرانت به تنظیم دوبارۀ اعتماد به نفس، تشکیل هویت، تجدید نظر بین فردی، تعارضهای سازنده، آزادی انتخاب، تجدید نظر جمعی و فردی و بسیاری موضوعات دیگری در کتاب دوباره فکر کن اشاره داشته است. نویسنده در کتاب دوباره فکر کن سعی کرده تا به شما قدرت بازنگری تفکرات را یاد بدهد و به شما نشان بدهد چطور مثل یک دانشمند فکر کنید. بعد از خواندن کتاب آدام گرانت یاد میگیرید که چطور مثل کارآفرینان چابکی لازم برای تغییر نظر را حفظ کنید.
«یک مطالعه به بررسی این فرضیه پرداخت که آیا نبوغ ریاضی میتواند موجب افزایش توانایی شما در تحلیل داده شود. آنها چنین فرضیهای را تایید کردند، البته در صورتی که آن دادهها دربارۀ یک مسئلۀ معمولی نظیر کشف یک راهکار برای درمان حساسیت پوستی باشند. اما چه میشود اگر همان دادهها متمرکز بر یک مسئلۀ ایدئولوژیک -مثلاً در مورد قوانین حمل سلاح گرم در آمریکا- باشند که احساسات قدرتمند مردم را تحریک میکند؟»
مدت زمانی که طول میکشد بخوانی
اگر سرعت خواندنتان 250 کلمه در دقیقه باشد حدوداً ۴ ساعت طول میکشد تا کتاب دوباره فکر کن را به طور کامل مطالعه نمایید.
اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم کتابهای زیر را نیز مطالعه نمایید.
ـ اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، نگاهی به کتاب هفت عادت مردمان مؤثر نیز بیاندازید. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز اثر استفن کاوی تاجر و سخنران انگیزشی آمریکایی است. او در این کتاب نشان میدهد چطور میتوانید با همت دروازۀ تغییر را به روی زندگیتان باز کنید و طبق قوانین کتاب به رشد، شکوفایی و تکامل برسید.
ـ کتاب روانشناسی تصویر ذهنی اثر ماکسول مالتز جراح زیبایی و نویسندۀ آمریکایی است. دکتر مالتز به قدرت عظیم ذهن در شکل دادن به تصور ما از خود اعتقاد داشت و معتقد بود این تصویر در نهایت رفتارها و اعمال ما را هدایت میکند. او در کتاب روانشناسی تصویر ذهنی چنین استدلال میکند که این تصور ما از خویش است که توانایی ما را برای موفقیت یا شکست هدایت میکند و معتقد بود که با طرز فکر درست میتوانیم به هر چیزی که در ذهنمان است دست پیدا کنیم.
- کتاب چگونه شخصیت سالمتر بیابیم اثری از وین دایر است که تبدیل به یکی از پرفروشترین کتابهای خودیاری تمام دوران شد. اگر گرفتار احساس گناه یا نگرانی شدهاید یا اینکه ناخواسته در الگوهای خودویرانگر افتادهاید، مدام خود را سرزنش میکنید و این احساسها تمام جنبههای مختلف زندگیتان را تحت تأثیر قرار داده و مانعی برای رسیدن شما به موفقیت و خوشبختی شده، وقت آن است که با خواندن کتاب چگونه شخصیت سالمتر بیابیم، زندگی خود را تغییر دهید.
- کتاب توانمندیهای نهان جدیدترین اثر آدام گرنت نویسنده و روانشناس آمریکایی است. آدام گرنت در این کتاب با ترکیب داستان، حکایت و تجربههای شخصی به خوانندگان نشان میدهد که چگونه میتوانند هم خودشان در زندگی به موفقیت و درجات بالاتری برسند و هم دیگران را به موفقیت برسانند و تواناییهای پنهان خود را کشف کنند.
• کتاب کار عمیق اثر کارل نیوپورت استاد علوم کامپیوتر دانشگاه جورج تاون است. او در این کتاب که ترکیبی از انتقاد فرهنگی و توصیههای عملی است، به شما یاد میدهد که چطور میتوانید حواسپرتیها را کم کنید و به کار عمیق بپردازید. او در این کتاب به تفاوت دو مفهوم کار عمیق و کار سطحی پرداخته و توضیح میدهد که کار عمیق چقدر بر روی زندگیتان تأثیر میگذارد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
اگر دانش قدرت است، دانستن این که چه چیزی نمی دانیم ، خرد است.
آدم های نادری هستند که می خواهند چیزی را بشنوند که دوست ندارند بشنوند.
جان استوارت میل فقط آن هایی شاد هستند که ذهن خود را بر چیزی غیر از خوشبختی خودشان متمرکز شده اند.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
کتابی بی نظیر هم از نظر علمی و هم از نظر جذابیت. باید بارها و بارها خواند
یک کتاب فوقالعاده عالی برای اینکه یادمون باشه انقدر سخت به دستاوردهای علمی و خواندههامون نچسبیم چرا که سرعت رشد علم بسیار زیاد شده. گاهی باید مجدد اتفاقات رو بررسی کرد تا مشکلات رو بهتر و سریعتر حل کنیم. مثالهای جالبی هم داره. پیشنهاد میکنم حتماً این کتاب رو مطالعه کنید.
قطعا جزو 5 تا کتاب برتری بود که امسال خوندم. وقتی به باور ها و خط قرمزهایی که برای خودمون ترسیم کردیم بعد یه مدت بدون تعصب نگاه بندازیم، میبینیم خیلیاش دیگه الان موضوعیت نداره و میشه تجدید نظر کرد. خیلی از مطالبش توی کتاب تو آفرینی(همین نویسنده) هم هست ولی بنظرم بسیار شیرین تر و خواندنی تر از کتاب نو آفرینی هست.