بلندی های بادگیر (عشق هرگز نمی میرد)

(2)
نشر:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
100

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب بلندی های بادگیر

انتشارات آتیسا منتشر کرد:
هم اکنون از ملاقات با صاحب خانه ام بازگشته ام، همسایه ای گوشه گیر که گمانم با او به مشکل بخورم. بی تردید، این ناحیه زیباست. به نظرم در تمام انگلستان نمی توانستم مکانی تا این حد دور از هیاهوی شهر بیابم. اینجا، بهشت کامل افراد مردم گریز است. من و آقای هیت کلیف زوج مناسبی برای تقسیم این انزوا هستیم. آقای هیت کلیف به راستی یک نجیب زاده است. زمانی که با اسب به سمتش می رفتم و او نیز از زیر ابروانش، با چشمان سیاهش به من می نگریست و انگشتانش را سایه بان چشمانش کرده بود، از احساسم نسبت به خودش خبر نداشت. هیت کلیف در حالی که انگشتانش را در جیب جلیقه اش فروبرده بود همان جا ایستاد تا ابتدا من صحبت را آغاز کرده و خودم را معرفی کنم.
«آقای هیت کلیف؟»
او فقط با حرکت سر به من پاسخ داد.
«من لاکوود هستم، مستأجر جدید شما. موظف بودم بلافاصله پس از ورود به دیدار شما بیایم. امیدوارم با سماجت برای اجاره عمارت تراش کراس گرانج " باعث ناراحتی شما نشده باشم؛ دیشب شنیدم که شما از این بابت...»
او یکه خورد و گفت: «آقا! تراش کراس گرانج متعلق به من است و تا آنجا که بتوانم به کسی اجازه نمی دهم مرا ناراحت کند... بفرمایید داخل.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی