دلاوران عرب

انتشارات علم منتشر کرد:
همین که هند جامه خود را پوشید، در برابر آیینه ایستاد و گیسو و جامه خود را مرتب و منظم کرد، آنگاه بر روی نیمکت نشست بدون آنکه کلمه ای بر زبان آورد. مادرش نیز در کنارش نشست و خیره به اندام موزون و چهره زیبا و گیرای دختر خود نگریست و سپاس ایزد را به جای آورد که چنان دختر قشنگ و خوش اندام و تندرستی به وی نمود.
اما هند در فکر و اندیشه فرو رفته بود. او حماد در وقایع آن روز را به خاطر آورد. آری در نظر او مسابقه هایی که حماد داد، و بر رقیبان خود بخصوص ثعلبه غلبه کرده بود، مجسم گردید.
هند به خاطر آورد که چگونه ثعلبه پس از شکست در مسابقه نسبت به حماد حسادت و کینه می ورزید. هند اعمال کودکانه ثعلبه را که ناشی از شدت کینه و حسادت او بود، به خاطر آورد و بیشتر از وی متنفر و بیزار گردید و بر عشق و محبتش نسبت به حماد افزوده شد.
از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک