نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات میلکان منتشر کرد:
احساس کردم چیزهای بیشتری درباره ی برنارد هست که باید بفهمم؛ شکافی هست که باید برطرف شود. تفاوت بین تنهابودن و تنها ماندن را می دانم، و برنارد تنها مانده است. علاج دارد. من جذب آواره ها می شوم. گری آواره بود؛ همان لحظه ای که دیدمش فهمیدم. همیشه شوخ، همیشه باهوش، ولی همیشه آواره و دنبال خانه؛ چیزی که من به او دادم و او هم در عوض خیلی چیزهای بیشتری به من پس داد. آخ، جویس، این جا برای آن مرد دوست داشتنی کاملا مناسب بود.
دارم مثل برنارد پرحرفی می کنم، نه؟ خفه خون بگیر جویس. حالا اشک های حسابی مزخرف آمده اند. می گذارم بریزند. اگر آدم هر از گاهی گریه نکند، کارش به جایی می کشد که همیشه گریه خواهد کرد.
- از متن کتاب۔
باشگاه قتل پنجشنبه؛ درست خواندید، باشگاه قتل پنجشنبه.
فقط یک نویسنده ی خلاق مثل ریچارد آزمن می تواند با تعدادی پیروپاتال از کارافتاده، رمان جنایی ای بنویسد و اسمش را بگذارد باشگاه قتل پنجشنبه. خودش در جایی توضیح داده بود برای اینکه این رمان را بنویسد، فقط یک ایده ی خشک و خالی داشته و حسابی می ترسیده نتواند به یک اثر خواندنی تبدیلش کند، اما نتیجه ی تلاش چند ماهه اش، یعنی همین رمان باشگاه قتل پنجشنبه، کتابی از کار درآمده که وقتی آن را می خوانید ناچار پیش خودتان می گویید: «ارزشش را داشت. کی فکرش را می کرد چند آدم پا به سن گذاشته بتوانند همچین داستان جنایی درخشانی خلق کنند!»
این رمان شگفت انگیز از آن کتاب هایی است که لذت خواندنش تا مدت ها همراهتان خواهد ماند. در روند پیشرفت وقایع داستان با چیزهایی آشنا می شوید که لنگه اش را در هیچ داستان جنایی دیگری ندیده اید. ریچارد آزمن برای تان یک سورپرایز واقعی دارد. چهار دوست عجیب در دهکدهای آرام وخلوت، هر پنجشنبه دور هم جمع می شوند تا با هم درباره ی پرونده های جنایی حل نشده صحبت کنند. باشگاه قتل پنجشنبه اسم این دورهمی ها می شود. الیزابت (مأمور مخفی بازنشسته)، جویس (پرستار بازنشسته)، ابراهیم (روانپزشک بازنشسته) و ران (رئیس بازنشسته ی اتحادیه) که همگی بالای هفتاد سال سن دارند اعضای این باشگاه هستند. این ماجرا ادامه دارد تا اینکه در دهکده ی خود آنها کسی به قتل می رسد و بعد قتل دیگری رخ می دهد. اعضای این باشگاه تخصص و انرژیشان را به کار می گیرند تا به دو بازرس جوان به نام های دانا و کریس در به دام انداختن قاتل کمک کنند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
داستان کارآگاهی که برای یک پرونده ی قتل سراغ پیرمردی میره که در کتابفروشی کار میکنه و به حل کردن معماهای کتاب علاقه زیادی داره، اما نمیدونه که خود پیرمرد هم رازی داره. کتابی که اگر صبور باشی درست جایی که انتظار نداری غافلگیرت میکنه