سلام آقای همینگوی

(0)

250,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
102

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب سلام آقای همینگوی

انتشارات سروش منتشر کرد:
من از درخت می آمدم؛ درختی که آنجا وسط میدانچه حی وحاضر ایستاده بود؛ چناری که اهالی به آن «قره آغاج» می گفتند. پدران پدرهایمان آن را به یاد داشتند؛ با تنهای قطور و شاخه های پربرگ انبوه.
دور میدانچه عمواکبر سبزی فروش، اصغر فراری بقالی و آقامرتضی قصابی بود. به همان ترتیب نانوایی و سلمانی و علی آقا باقالی فروش با بطری های دوغ دست سازش. وقتی سرظهر، زنگ مدرسه های «حکمت» و «فیاض» به صدا در می آمد، لشکر بچه ها می ریخت داخل میدانچه. «میری» دکه ای داشت که از پاره حلبی ها ساخته شده و درست چسبیده بود به تنه درخت قره آغاج. میری خروس قندی و شکلات و آدامس و آبنبات می فروخت و اطرافش غلغله می شد. بعضی از بچه های نامرد از کیک ها و خوردنی های میری کش می رفتند. با صدای اذان بلندگوی مسجد میرآقا می دویدیم از سربالایی محله باغ صفا سمت خانه های قوطی کبریتی مان.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی