تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات افق بی پایان منتشر کرد:
کنستانتین سیمونوف نویسنده، شاعر و نمایشنامه نویس در سال 1915 در پتروگراد به دنیا آمد و نخستین اثرش را در سال 1936 به چاپ رساند. سیمونوف زمانی که خبرنگار جنگ بود دست به نوشتن رمان های مهمش زد که به موضوع جنگ می پرداختند. در سال 1963 سیمونوف رمان «شب ها و روزها» را منتشر کرد که این رمان نخستین بخش از سه گانه جنگ جهانی دوم است و به نبرد استالینگراد می پردازد. بخش دوم آن «زندگان و مردگان» (1971 - 1959) برنده جایزه لنین در سال 1976 شد. بخش آخر این سه گانه با نام «مردم سرباز به دنیا نمی آیند» (1996- 1993) بار دیگر به جریان قتل عام استالینگراد باز می گردد. در دهه 1970 او دفتر یادداشت ها را به چاپ رساند که پایه و مبنای رمان های جنگ او بود.
«انسان قبل از مرگ تمام زندگی خود را به یاد می آورد. شاید همین طور باشد، ولی او قبل از مرگ فقط جنگ را به خاطر می آورد. می گویند که انسان قبل از مرگ یک باره به خیلی چیزها می اندیشد. شاید همینطور باشد، ولی او قبل از مرگ فقط در فکر یک چیز بود، در فکر جنگ. و وقتی که ناگهان در حالت نیمه بیهوش صداهایی شنید و با چشمانی خون آلود هیکل هایی را دید که به او نزدیک می شدند باز هم چیزی جز جنگ به یاد نیاورد.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نقد و بررسی تخصصی
کنستانتین سیمونوف، نویسنده، شاعر و خبرنگار روسی را بیش‌تر به خاطر شعر «منتظر من بمان» که یکی از بهترین اشعار حماسی روسی دربارۀ جنگ جهانی دوم است می‌شناسند. او این شعر را در سال 1941 پس از آن‌که معشوقه‌اش را به قصد حضور در جبهه ترک کرد، سرود.
سیمونوف طی سال‌های جنگ و پس از آن به کار نوشتن یک رمان سه‌جلدی دربارۀ جنگ مشغول بود. جلد اول رمان را که به نبرد استالینگراد می‌پرداخت با عنوان «شب‌ها و روزها» در سال 1943 به چاپ رساند و دو جلدی بعدی را تا سال 1970 به اتمام رساند. جلد دوم این مجموعه با عنوان «زندگان و مردگان» در سال 1974 برندۀ جایزۀ لنین شد. آخرین جلد این مجموعه «مردم سرباز به دنیا نمی‌آیند» نام داشت و سیمونوف در این جلد باز هم به جریان قتل عام استالینگراد پرداخته بود.
سیمونوف در دهۀ 1970 «دفتر یادداشت‌ها» را به چاپ رساند که پایه و مبنای رمان‌های جنگی او بود.
کتاب زندگان و مردگان اثر کنستانتین سیمونوف با ترجمۀ احسان خانقاهی را نشر افق بی‌پایان منتشر کرده است. زندگان و مردگان جلد دوم سه‌گانۀ سیمونوف و شاید بزرگ‌ترین اثر او است.
عملیات بارباروسا نام یورش نظامی گسترده‌ای بود که در ژوئن 1941 اتفاق افتاد و طی آن نیروهای ارتش شوروی مورد حملۀ مرگبار آلمانی‌ها قرار گرفتند. این عملیات نقطۀ اوج جنگ جهانی دوم بود و طی آن نیروهای آلمانی پیروزی‌های بسیاری به‌دست آوردند و تلفات سنگینی را به ارتش شوروی تحمیل کردند. در پاییز و زمستان سال بعد نبرد استالینگراد، سرنوشت‌سازترین نبرد جنگ جهانی دوم درگرفت و طی آن نیروهای آلمان که به منظور تسلط بر شهر استالینگراد به آن یورش برده بودند بعد از چند ماه درگیری خونین به محاصرۀ ارتش سرخ شوروی درآمدند و تسلیم شدند. این شکست ضربۀ سنگینی به بدنۀ ارتش آلمان وارد آورد.
سیمونوف تحت تاثیر این وقایع سه‌گانۀ زندگان و مردگان را نوشت که به دلیل صداقت در روایت و اطلاعات درست و کاملش مورد توجۀ بسیاری قرار گرفت. او در این سه‌گانه و در کتاب مردگان و زندگان تهاجم وحشیانۀ نازی‌ها و قهرمانی سربازان روسی و غیرنظامیان را به تصویر کشیده است. او همچنین عدم آمادگی کامل شوروی برای جنگ و شرمساری بزرگ مسکو در 16 اکتبر را روایت کرده است. زمانی که بسیاری از مردم مسکو، از جمله اعضای بلندپایۀ حزب به بهانه‌های مشکوک شهر را ترک کردند. مردمی که کمی باهوش‌تر بودند شروع به ساختن سنگر در داخل شهر کردند و منتظر ماندند تا آلمانی‌ها روز بعد به شهر برسند.
سیمونوف در زندگان و مردگان خط مقدم شوروی و دفاعش از مسکو در برابر نازی‌ها در جنگ جهانی دوم را شرح داده است. مردگان و زندگان یک داستان دقیق از هیجان نبردها، عقب‌نشینی‌ها و محاصره‌های دوران جنگ است.
سینتاسف روزنامه‌نگار نظامی جوان و قهرمان داستان است که خانواده و پسر سه ساله‌اش را ترک می‌کند تا برای مبارزه به صف‌های مقدم جنگ بپیوندد و تقریباً وقتی که سعی می‌کند محاصره را بشکند و به مسکو برگردد به شدت مجروح و اسیر می‌شود. او تصمیم می‌گیرد حتی شده به قیمت جانش فرار کند در حالی‌که کارت حزب کمونیست و اوراق هویتش نیز نابود شده است. او مجبور می‌شود برای پس گرفتن هویت و موقعیتش تلاش کند اما هرگز به پیروزی کشورش شک نمی‌کند اما طی حوادث مختلفی که از سر می‌گذارند از انسانیت ناامید می‌شود.
«سینتاسف از فرط ترس، روی کف کامیونِ آغشته به بوی بنزین دمرو افتاده بود. وقتی حالش جا آمد با تعجب تخته یک وجبی تیزی که پیراهن نظامی‌اش را سوراخ کرده و در شانه‌اش فرو رفته بود، از تنش خارج کرد. بعد معلوم شد که بنزین کامیون سه تُنی، دارد تمام می‌شود. آن‌ها قبل از این‌که به جست‌وجوی رئیس پادگان بروند در جاده شوسه به سمت مینسک حرکت کردند تا در انبار بنزین شهر بنزین بگیرند. در آن‌جا، منظرۀ عجیبی دیدند؛ یک ستوان دوم که رئیس انبار بنزین بود و یک استوار، به روی سرگردی که اونیفورم مهندس ارتش به تن داشت اسلحه کمری کشیده بودند. ستوان دم فریاد می‌زد که اول سرگرد را با تیر می‌زند بعد به او اجازه می‌دهد که انبار بنزین را منفجر کند.»
اگر به داستان‌های جنگی و به‌خصوص تاریخ جنگ جهانی دوم علاقه‌مند هستید خواندن این کتاب برایتان خالی از لطف نخواهد بود.
کنستانتین میخائیلوویچ سیمونوف در سال 1915 به دنیا آمد و در سال 1979 از دنیا رفت. او نویسنده، شاعر جنگی، نمایشنامه‌نویس و خبرنگار دوران جنگ بود. مادرش شاهزاده و پدرش افسر ارتش تزار بود که پس از انقلاب 1917 روسیه را ترک کرد و مدتی بعد در سال 1921 در لهستان درگذشت. مادرش در روسیه ماند و در سال 1919 با یک افسر ارتش سرخ و جانباز جنگ جهانی اول ازدواج کرد. کنستانتین در کنار مادر و ناپدری‌اش در ریازان زندگی می‌کرد و پس از اتمام تحصیلات اولیه در سال 1930 به کارخانه رفت تا تراشکار شود. در سال 1931 خانواده‌اش به مسکو نقل‌مکان کردند و سیمونوف پس از گذراندن دورۀ مهندسی تا سال 1935 آن‌جا ماند و در کارخانه کار کرد.
سیمونوف اولین شعرش را در سال 1936 سرود که این شعر در مجلات گارد جوان و اکتبر منتشر شد. سیمونوف پس از پایان تحصیلاتش در مؤسسۀ ادبیات ماکسیم گورکی در سال 1938، به مؤسسۀ تاریخ، فلسفه و ادبیات مسکو رفت. او مجبور شد تحصیلاتش را نیمه‌کاره رها کند چون در سال 1339 به مغولستان اعزام شد تا بین ماه‌های می و سپتامبر به عنوان خبرنگار جنگی نبرد «خالخین گل» را پوشش بدهد. سیمونوف همان سال به مؤسسه بازگشت. او اولین نمایشنامه‌اش را با نام «تاریخ عشق» در سال 1940 نوشت که این نمایش در تئاتر یادبود لنین بر روی صحنه رفت و دومین نمایشنامه‌اش را در سال 1941 نوشت. در همان سال تحت تأثیر مقاومت شوروی قرار گرفت که طی آن 39 تانک آلمانی را در یک روز منهدم کردند و او این روز را در بخشی از سه‌گانۀ مردگان و زندگان شرح داد.
در آغاز جنگ جهانی دوم سیمونوف در روزنامۀ رسمی ارتش مشغول به کار شد. او پس از جنگ سرهنگ شد و طی سال‌های جنگ نمایشنامه‌های «مردم روسی»، شعر «منتظر من بمان» و رمان کوتاه «روزها و شب‌ها» را نوشت. شعرش با نام «منتظر من بمان» دربارۀ سربازی در جنگ است که از معشوقش می‌خواهد منتظر بازگشتش بماند، این شعر یکی از شناخته‌شده‌ترین اشعار ادبیات روسیه است. او این شعر و بسیاری از اشعارش را خطاب به همسر آینده‌اش والنتینا سرووای که بازیگر تئاتر بود سروده است. سیمونوف به عنوان خبرنگار در جنگ‌های رومانی، بلغارستان، یوگسلاوی، لهستان و آلمان خدمت کرد و در نبرد برلین نیز حضور داشت. او از سال 1958 تا 1960 خبرنگار آسیای مرکزی بود و برای پراودا کار می‌کرد. از دیگر آثار کنستانتین سیمونوف می‌توان به «خاطرات و مقالات در گذر از خطرات» اشاره کرد.
کتاب مردگان و زندگان از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4.3 از 5 را به دست آورده است.
فیلمی به نام Retribution (مجازات) در سال 1969 بر اساس کتاب مردگان و زندگان در روسیه ساخته شد.
خوانایی کتاب و روان بودن
کتاب مردگان و زندگان رمانی بر اساس وقایع و مستندات جنگ جهانی دوم در ماه‌های اول در جبهۀ غربی روسیه هم‌زمان با پیشروی بی‌امان آلمانی‌ها به سمت مسکو است. سینتاسف، شخصیت اصلی داستان، با وجود ایمان و ناکامی‌هایش، تنها یک نفر است؛ این ارتش روسیه و حامیان آن هستند که قهرمان واقعی داستان مردگان و زندگان می‌شوند. سیمونوف در زندگان و مردگان مجموعه‌ای عظیم از شخصیت‌ها و رویدادهای واقعی و آن غبار گریزانی را توصیف کرده است که بر روی مردم در حال جنگ می‌نشیند. مردگان و زندگان کتابی طولانی اما غنی است.
شرایط تهیه کتاب
می‌توانید کتاب مردگان و زندگان را با تخفیف ویژه از فروشگاه اینترنتی کتاب 30بوک تهیه نمایید.
نشر افق بی پایان
