%10


دفعات مشاهده کتاب
149
علاقهمندان به این کتاب
1
میخواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد میکنند
0
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات شهید کاظمی منتشر کرد:
بعضی شب ها در حیاط روبه روی حرم می نشستیم و با هم درس های کلاس اخلاق را مباحثه می کردیم.
به من می گفت: از امام چیزهای دنیایی نخواه!
بگو آقاجان، معرفت خودت رو به من بده!» آنقدر دوستش داشتم که هرچه می گفت، برایم حجت بود.
چشمانم را بستم و همین ها را تکرار کردم.
یک دفعه یاد چیزی افتادم و گفتم: « راستی محمد! همه از اینجا برای خودشون کفن خریدن. ما هم بگیریم و بیاریم حرم برای طواف!»
طفره رفت و گفت: «ای بابا! بالاخره وقتی مردیم، په کفن پیدا می شه ما رو بذارن توش.»
اصرار کردم که این کارو بکنیم.
غمی روی صورتش نشست. چشمانش را از من گرفت و به حرم دوخت. گفت: «دوتا کفن ببریم پیش یه بی کفن؟!»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9786229978801
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
390 صفحه
نوبت چاپ
8
وزن
406 گرم
سال انتشار
1403
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده














252٬000 تومان
280٬000
%10