نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر نی منتشر کرد:
کتابی که در دست دارید حاصل تجربیات دو مادر است که به مدت پنج سال در یک گروه تربیت کودک شرکت کردند تا بتوانند فرزندانشان را با روشهای بهتری پرورش دهند. از آنجا که نویسندگان کتاب روانشناس حرفهای نیستند، در این کتاب از اصطلاحات دشوار و فنی خبری نیست و نویسندگان با سادهترین زبان، تجربیات خود را در مقام مادر در دسترس خواننده قرار دادهاند. آنها حاصل یک دورهی پنجسالهی کار گروهی زیر نظر دکتر جینات را در این کتاب گرد آوردهاند و با طرح شکستها و موفقیتهایشان نشان میدهند که تربیت کودک، کاری ساده و پیشپاافتاده نیست. خانم ادل فیبر دارای درجهی لیسانس در رشتهی تئاتر و فوقلیسانس علوم تربیتی از دانشگاه نیویورک است. او مادر سه فرزند است و در مدارس نیویورک تدریس میکند. خانم ایلین مزلیش دارای درجهی لیسانس در رشتهی تئاتر است و در مؤسسات پرورش کودکانی که مشکل تربیتی دارند، مشغول به کار است. او نیز مادر سه فرزند است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کودک، خانواده، انسان از سایت گودریدز امتیاز 4.4 از 5 را دریافت کرده است.
کودک، خانواده، انسان از سایت آمازون امتیاز 4.8 از 5 را دریافت کرده است.
کودک، خانواده، انسان از آدل فیبر و ایلین مزلیش در سال 1974 منتشر شد. این کتاب روش تربیت کودک بر اساس نظرات دکتر هایم جینات، روانشناس مشهور کودک است. آنها در این کتاب نشان میدهند که چگونه نظریههای دکتر هایم جینات، الهامبخش تغییرات مؤثری بودند که در روابط خود با فرزندانشان ایجاد کردند.آدل فیبر و ایلین مازلیش هر دو عضو گروهی از پدران و مادرانی بودند که در جلساتی تحت نظارت روانشناس، نویسنده و سخنور شهیر، دکتر هایم جینات، شرکت میکردند. دکتر جینات یک معلم فوقالعاده بود که میتوانست مشکلترین مفاهیم را بسیار واضح توضیح دهد. او مطالب را آنقدر تکرار میکرد که برای همه قابل درک باشد و این دو نویسنده دائماً از ایدههای او بهره گرفتند و آن را در خانواده و در رفتار با فرزندانشان به اجرا گذاشتند و در نهایت تصمیم گرفتند آموختههایشان را به همراه تجربیات خود و سایر والدین، با مخاطبین دیگر در میان بگذارند و بنابراین کتاب کودک، خانواده و انسان را نوشتند.
آدل فیبر و ایلین مازلیش با خرد، شوخطبعی و توصیههای عملی کتابهای خود، سهم عمدهای در ثبات خانوادههای امروزی داشتهاند. آنها در کتاب کودک، خانواده، انسان به مخاطبین نشان میدهند که چطور آموزهای دکتر هایم جینات، برای فرزندانشان مفید واقع شده و حالا شما نیز میتوانید از این آموزهها بهره ببرید. سادگی زبان کتاب کودک، خانواده، انسان و محتوای غنی آن هر والدی را جذب میکند. تجربیات ادل فیبر و ایلین مازلیش برای هیچ والدی بیگانگی ندارد و مثالهای کتاب عموماً برای مادرهای اکثر نقاط دنیا آشناست. با مطالعۀ کتاب کودک، خانواده، انسان با دنیای جدیدی در زمینۀ چگونگی پرورش کودک آشنا میشوید. با این کتاب زبان جدیدی برای ایجاد رابطه با فرزندانتان خواهید آموخت.
«اگر هر کار میکردم درست بود، پس چرا هنوز این همه مشکل وجود داشت؟ شک نداشتم که اگر از بچههایم تمجید و تعریف میکردم ـ یعنی به آنها میفهماندم که چقدر برای تلاشهایشان ارزش قائلم ـ آنها خودبهخود متکی به نفس بار میآیند. پس چرا دختر کوچکم جیل این همه به خود بیاعتماد بود؟ اطمینان داشتم که اگر با بچهها با دلیل و منطق صحبت کنم، یعنی همهچیز را آرام و با دلیل توضیح دهم، آنها نیز واکنشی معقول خواهند داشت. پس چرا هر بار که چیزی را برای پسرم دیوید توضیح میدادم او شروع به جروبحث میکرد؟ من اعتقاد داشتم که اگر بگذارم بچهها، خود کارهایشان را انجام دهند، یاد میگیرند که متکی به خود باشند. پس چه میشد که پسر کوچکم اندی مدام به من آویزان میشد و نق میزد؟ دیگر همه اینها اعصابم را خرد میکرد. ولی رفتار خودم این اواخر بیش از همه نگران کننده بود. بامزه بود: من که قصد داشتم مادر نمونه قرن بشوم و همواره خود را از آن مادران پرسروصدایی که فرزندشان را در فروشگاهها با تغیر به دنبال خود میکشیدند برتر میدانستم؛ من که مصمم بودم هرگز اشتباهات پدر و مادرم را در مورد فرزندانم تکرار نکنم؛ من که تصور میکردم چیزهای زیادی از قبیل محبت، صبر، شور زندگی و ... میتوانم به فرزندانم تقدیم کنم؛ بله، همین من، صبح وقتی وارد اتاق بچهها شدم با دیدن کمی رنگ که کف اتاق ریخته بود، چنان فریادی کشیدم که خریداران پرسروصدای داخل فروشگاههای بزرگ در مقابلم مانند فرشتهای بودند.»
«زبانی که من بهکار میبرم ارزیابی نمیکند. من از کلماتی که شخصیت و توانایی بچه را مورد قضاوت قرار میدهد پرهیز میکنم. من از کلماتی مانند «احمق، چلفتی، بد» و حتی کلماتی مانند «قشنگ، خوب، عالی» نیز دوری میکنم، به خاطر اینکه کمکی به کارها نمیکنند. این کلمات راه را بر کودک میبندند. در عوض، من از واژههایی استفاده میکنم که توصیف میکنند. من چیزهایی را که میبینم توصیف میکنم. آن چیزی را که حس میکنم توصیف میکنم. چندی پیش دختربچهای نقاشیای به دستم داد و پرسید: «قشنگ است؟» به آن نگاه کردم و پاسخ دادم: «من اینجا یک خانه بنفش، یک خورشید قرمز، یک آسمان راهراه و یک دنیا گل میبینم.» دخترک لبخندی زد و گفت: «الان یکی دیگر میکشم!» حالا تصور کنید اگر پاسخ میدادم: «خیلی زیباست، تو هنرمند بزرگی هستی!» مطمئناً آن نقاشی آخرین کار آن روز او میشد. آخر از «عالی» و «بسیار زیبا» به کجا میتوان رفت؟ کاملاً مطمئن هستم که کلماتی که ارزیابی میکنند، جلو پیشرفت کودک را میگیرند. اما کلماتی که توصیف میکنند، بچه را آزاد میگذارند. من کلمات توصیفی را به این دلیل میپسندم که آنها کودک را به حل مسائل خود دعوت میکنند. بگذارید مثالی بزنم: اگر کودکی یک لیوان شیر را روی زمین بریزد، به او میگویم: «میبینم که شیر ریخته است.» سپس یک تکه پارچه یا یک ابر به او میدهم. بهاینترتیب من از سرزنشکردن پرهیز میکنم؛ بر آن چیزی که باید تأکید میکنم و کاری را که باید کرد، مشخص میکنم.»
«دوم، اصل احساس آزادی عمل و گفتار بود. مدتها بود که نگران بودیم رفتارمان با بچهها طبیعی نباشد. آیا تا آخر عمر باید حرفهایمان را قبل از گفتن، سبک و سنگین میکردیم و نگران تأثیر هر کلمه میشدیم؟ از نظر عقلانی به این مسئله رسیده بودیم که یادگیری هر روش نو، مدت کوتاهی رفتار تصنعی در پی خواهد داشت. با این همه، نگران این وضع بودیم و حرص میخوردیم. در روابط نزدیک خانواده خیلی مشکل است که انسان، طبیعی و خودجوش نباشد. بنابراین، مدتی بعد که احساس کردیم با روشی طبیعی و راحت با فرزندانمان برخورد میکنیم، احساس آرامش فوقالعادهای کردیم. خطر را به جان خریدیم که ابداع کنیم و بیازماییم. دیگر سخنانمان، مثل یکدیگر یا دکتر جینات نبود. واقعیت این است که همه از همان مهارتهای اصلی استفاده میکردیم، ولی درعینحال، هر کدام، خصلتهای خاص خود را در آن منعکس میکردیم. سرانجام جلسات به پایان رسید. تعطیلات تابستانی فرارسیده بود، ولی همه قول دادند در پاییز آینده دوباره دور هم جمع شوند. تابستان آمد و رفت و همراه با آن، مقداری از تخصص و مهارت ما هم از بین رفت. یک تابستان آزگار با بچهها، و فقط با بچهها، واقعاً حال همهمان را جا آورده بود. ما که در آخر بهار آوای لطیف موسیقی سر داده بودیم، در پاییز صداهای ناهنجار درآوردیم. متوجه شدیم که زندگی مداوم با بچهها ـ اگرچه دارای مهارت و ذوق باشیم ـ کاری بس دشوار است که طبیعتاً مشکلات و مصائب متعددی را دربردارد.»
روانشناس نامی کودک دکتر هایم جینات، عمرش را صرف مطالعه و تحقیق در مورد کودکان کرده است و سپس با تشکیل جلسههای متعدد، تجربیاتش را در زمینۀ تربیت و پرورش کودکان در اختیار علاقهمندان قرار داده است. ادل فیبر و ایلین مازلیش نیز در این جلسهها شرکت کردند و سپس با طرح شکستها و موفقیتهایشان در جریان پنج سال کار مداوم و عملی با فرزندانشان در کتاب کودک، خانواده، انسان نشان میدهند که تربیت کودک، یک کار ساده و پیشپاافتاده نیست و به دانش، تجربه و مهارت مخصوص نیاز دارد. اما آدل فیبر و ایلین مزلیش روانشناسهای حرفهای نیستند و برای همین در کتاب از اصطلاحات مشکل و فنی استفاده نکردهاند و تجربیاتشان را در مقام مادر با زبانی ساده و امروزی در کتاب کودک، خانواده، انسان با والدین در میان گذاشتهاند.
۱. «... و در آغاز کلام بود»
۲. احساسات کودکان برای آنها واقعی است
۳. احساسات و جلوههای مختلف آن
۴. وقتی کودک به خود اعتماد میکند
۵. رها شدن بحثی دربارۀ استقلال
۶. «آفرین!» کافی نیست: روش جدید تمجیدکردن
۷. نقشهایی که به کودکان تحمیل میکنیم
۸. شخصیت را تغییر ندهید: حالت را عوض کنید
۹. هر چه احساس میکنیم، واقعی است
۱۰. حمایت از من، از آنها ـ از همگی ما
11. احساس گناه و عذاب
۱۲. خشم
۱۳. چهرۀ نوین یک والد
• کتاب نقش بازی در رشد کودک اثر دیوید الکایند، استاد رشتۀ رشد کودک است. دکتر دیوید الکایند استاد رشته رشد کودک در دپارتمان الیوت-پیرسون در دانشگاه تافتز است. او از طریق نوشتارها، حضور در رسانه ها و سخنرانی های خود در آمریکا و خارج از کشور، به عنوان یکی از مدافعان پیشرو برای حفظ «کودکی» شناخته می شود. او در این کتاب به مهارتهایی پرداخته است که کودکان میتوانند از طریق بازی بیاموزند.
• کتاب آموزش تفکر به کودکان و نوجوانان اثر دارلین سوییت بند و ران استولبرگ، که با زبانی ساده و خواندنی به شما میآموزند که کودکان و نوجوانان چطور فکر میکنند و راهکارهایی جهت بهبود شیوههای تربیتی در این کتاب ارائه کردهاند. در این کتاب، دکتر دارلین سوییت لند و همسرش دکتر ران استولبرگ به توضیح چالشهای اجتماعی، احساسی و عصبی مختص به نسل امروز و شیوههای پیشگیری یا درمان آنها می پردازند. نویسندگان، پنج تلهٔ رفتاری را شناسایی میکنند و معتقدند گرفتاری در این دامها موجب اقداماتی از سوی والدین میشود که به عدم استقلال فرزندان دامن میزند.
• کتاب به بچهها گفتن، از بچهها شنیدن اثر دیگری از ادل فیبر و ایلین مازلیش است که در این کتاب خودیاری به والدین یاد میدهند که چطور با کودکان صحبت کنند، با آنها ارتباط برقرار کنند، چطور درکشان کنند و به سخنان آنها گوش فرا دهند. نویسندگان در نخستین کتابشان با نام «فرزندان آزاد، والدین آزاد» کوشیدند نه به والدین چیزی بیاموزند نه برایشان موعظه کنند. آنها سعی داشتند که تجربیات و مهارتهایشان را با والدین دیگر در میان بگذارند تا آنها بتوانند بهترین راه را برای کنار آمدن با فرزندانشان پیدا کنند.
ادل فیبر در سال 1928 در نیویورک به دنیا آمد. او دو مدرک کارشناسی در رشتۀ تئاتر و هنرهای نمایشی دارد و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشتۀ علوم تربیتی از دانشگاه نیویورک دریافت کرد. او سه فرزند دارد و در مدارس نیویورک تدریس میکند. ایلین مزلیش مدرک کارشناسیاش را در رشتۀ تئاتر دریافت کرد و در مؤسسات پرورش کودکانی که دارای مشکل تربیتی هستند مشغول به کار است. او نیز سه فرزند دارد. ادل فیبر و ایلین مزلیش به همراه هم چندین اثر در مورد روابط والدین و فرزند نوشتهاند. بیش از پنج میلیون نسخه از آثار این دو نویسنده در سراسر جهان به فروش رفته و آثارشان به بیش از سی زبان ترجمه شده است. برنامهها و ویدیوهای کارگاههای آموزشیشان را هزاران والدین و معلم در سراسر جهان تماشا کردهاند. آدل فیبر و ایلین مازلیش علاوه بر سخنرانیهایی در سراسر ایالات متحده و کانادا در چندین برنامۀ گفتوگو با اپرا وینفری و صبح بهخیرآمریکا شرکت کردهاند. از دیگر آثار این دو نویسنده میتوان به «چشم و هم چشمی در کودکان»، «چگونه صحبت کنیم تا نوجوانان گوش کنند»، «چگونه صحبت کنیم تا کودکان گوش کنند»، «به نوجوانان گفتن، از نوجوانان شنیدن»، «به بچهها گفتن از بچهها شنیدن» و « چگونه با فرزند خود گفتگو کنیم» اشاره کرد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
این کتاب برای همهء افرادی که به نوعی با کودک در ارتباط هستند کتاب بسیار خوبیه. متن کتاب روان و سادهست و موضوعات بسیار خوب و کاربردی رو برای رفتار با کودک عنوان کرده و جالب اینکه نویسندگان اگر در روند تجربیاتشون اشتباهاتی کردند و شکست خوردند اونها هم ذکر شده.
کتاب خیلی خوبی بود . به شما یک انگیزه و تصویری برای اینکه یک انسان رو پرورش بدین میده . و نگاهتون رو به بچه داری تغییر میده . به کسانی توصیه میکن که تصمیم دارند بچه دار بشن . و یا در شرف به دنیا اومدن بچه هستند .
توصیه میکنم همه والدین بخونن. از زبان دو مادر و بسیار ساده و کاربردی است