نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات کوله پشتی منتشر کرد:
همۀ آدمها برای خود رازی دارند، ولی آیا محرماسراری هم هست؟
سلنا مورفی در مسیر برگشت از محل کار به خانه، در قطار با زنی اسرارآمیز به نام مارتا همصحبت میشود و زن پیش او اعتراف میکند که با رئیسش رابطه دارد. درمقابل سلنا هم راز خود را با او در میان میگذارد و به رابطۀ همسرش با پرستار بچهها اشاره میکند.
با رسیدن سلنا به مقصد، از هم خداحافظی میکنند و او اصلاً انتظار ندارد که دوباره با آن زن ملاقات کند. تااینکه پیامی با این مضمون دریافت میکند: «میشه یه قرار بذاریم و با هم صحبت کنیم؟ مارتا هستم، توی قطار هممسیر بودیم.»
ولی سلنا که به خاطر ندارد به او شماره داده باشد، پیامش را پاک میکند... تااینکه چند روز بعد پرستار بچههایش ناپدید میشود و سلنا کمکم به این فکر میافتد که نکند این دو ماجرا به هم ربطی داشته باشد. واقعاً مارتا که بود؟ از سلنا چه میخواست؟
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
گاهی داستان جلو و عقب میشد و این یکم گیج کننده بود پلات توییست خوبی داشت پیشنهاد میشه
این کتاب همه معادلات ذهنیتونو بهم میزنه و خیلی جذابه داستان درباره سلناس که متوجه شده همسرش با پرستار بچه ها بهش خیانت کرده و توی قطار بازنی اسرار امیز به نام مارتا درو دل میکنه اما...
موضوع جالب و جذابی داشت ، من دوسش داشتم