سه بامداد

(0)

1,500,000ریال

1,350,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
443

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب سه بامداد

انتشارات نگاه منتشر کرد:
پدرم به تنهایی پیانو مینواخت. این را حتی به خودم هم اعتراف نمی کردم، ولی مغرور و مفتخر بودم. دلم می خواست به کسی که در کنارم نشسته بود بگویم آن مرد بلندبالا، لاغراندام و آراسته که پشت پیانو نشسته، پدر من است
. وقتی قطعه آخر را با تمام شور و حالش نواخت و دوباره تکرار کرد و به پایان رساند، صدای کف زدن ها و تشویق بلند شد. من هم کف زدم و تشویق کردم، تا جایی که مطمئن بشوم او مرا دیده است، چون فهمیده بودم بین ما س وء تفاهمی وجود دارد و می خواستم در آن لحظه پنهان بماند.)
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی