نمی خوام وقتی اتومبیلی زیرم کرده و افتاده م توی جوب و دارم جون میدم آرزو کنم ای کاش چند تا سیگار بیشتر کشیده بودم.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چشمه منتشر کرد:
چشم در چشم بیماری، زمان و مرگ. آخرین کتاب حمیدرضا صدر، که وصیت کرده بود بعد رفتنش منتشر شود، روایتی است بیوقفه و پرشتاب از جنگیدن با بیماری، هراسها و امیدها و البته تصویر مردی که سرخوشانه به زندگی آری میگوید، حتی در سختترین و نزدیکترین لحظهها به مرگ. از قیطریه تا اورنج کانتی مملو از کلماتی است که تاریخ وجود یک ذهن شگفت را روایت میکنند، ذهن مردی که میخندد...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نمی خوام وقتی اتومبیلی زیرم کرده و افتاده م توی جوب و دارم جون میدم آرزو کنم ای کاش چند تا سیگار بیشتر کشیده بودم.
احساس میکنم زندگی به دو بخش هولناک و مصیبت بار تقسیم شده بخش هولناک به بیماران لاعلاج تعلق داره به کورها و چلاق ها که نمیدونم واقعاً چه جوری زندگی میکنن. بخش مصیبت بارش شامل زندگی سایر آدمهاست. بنابراین باید خدا رو شکر کنی مصیبت زده ای و نه بیمار آره واقعاً خوش اقبالی
آیت الله سید محمد باقر حکیم، رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در اواخر عمرش به سرطان مبتلا شد و برای مداوا به ایران آمد و جرج دبلیو بوش پسر اجازه داد یک دستگاه پت اسکن اجازه ی ورود به ایران پیدا کند آن دستگاه پس از پیمودن مسیر اداری ای طولانی در 15 اسفند 1391 در بیمارستان مسیح دانشوری نصب و راه اندازی شد
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
قلم قوی و احساسی و در نهایت تلخ
تصور و قلم قدرتمند به همراه احساس جاودانه ی استاد، برای همیشه ایشان را در دل و ذهن ما ماندگار خواهد کرد.
وقایع نگاری پیش از مرگ و درگیری استاد با بیماری از زبان خودشان که البته فصل های انتهایی از زبان دخترشان است. بی نظیر و البته تلخ