معرفی کتاب دفترهای زندان (دفترهای اول و دوم) اثر آنتونیو گرامشی
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
کتاب دفترهای زندان از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
کتاب دفترهای زندان از سایت آمازون امتیاز 4.8 از 5 را دریافت کرده است.
معرفی کتاب دفترهای زندان:
آنتونیو گرامشی کتابی از خود به یادگار نگذاشت. او در سال 1926 توسط رژیم فاشیستی ایتالیا زندانی شد و دفترهای زندان مجموعهای از مقالات اوست که آنها را بین سالهای 1929 و 1935 و زمانی نوشت که به دلیل بیماری از زندان به یک مرکز پزشکی منتقل شد. دفترهای زندان ضمن آنکه تلاشی است برای کنکاش در پیروزی فاشیسم و شرحی است بر تاریخ بخش بزرگی از جهان در یکی از پیچیدهترین دورهها، داستانی جذاب است از مردان و زنان عادی که آرامآرام در چنبرۀ تمدن سرمایهداری گرفتار میشوند: تبیینی پر نقشونگار از مبارزات، پیروزیها، شکستها و سازشها. سالهای متمادی در سراسر جهان، یگانه منبع اطلاعات دربارۀ گرامشی تنها جُنگها و نامههای گرامشی از زندان بود اما این وضعیت در ربع آخر قرن بیستم رفتهرفته تغییر کرد و مجموعۀ دفترهای زندان به زبانهای آلمانی و فرانسوی منتشر شدند. با وجود تأثیر عمیق گرامشی در متفکران انگلیسیزبان، فقط گزیدههایی از دفترهای زندان به زبان انگلیسی منتشر شد. اما خوشبختانه در سالهای 1992، 1996 و 2007 سه مجلد شامل دفاتر اول تا هشتم از دفترهای زندان منتشر شد.
واکنشهای جهانی به کتاب دفترهای زندان:
«دفترهای زندان نشاندهندۀ یک دستاورد بزرگ علمی و سیاسی است. کتابی که به میراث بشری تبدیل خواهد شد.» - جوئل وین رایت، نویسندۀ کتاب مارکس و بررسی فلسفی
چرا باید کتاب دفترهای زندان را بخوانیم؟
کتاب دفترهای زندان تأثیر بسزایی بر تاریخنگاری اجتماعی یا تاریخنگاری از پایین گذاشت، سبکوسیاقی در تاریخنگاری که در آن، برخلاف سنت رایج، از زبان بازیگران واقعی و مردم کوچهوبازار، رویدادهایی که در زندگیشان اثر گذاشته است توصیف و تشریح میشوند. تأثیر گرامشی در همۀ مورخان این سنت جای چونوچرا ندارد. گرامشی در دفترهای زندان نه فقط ایتالیا، بلکه چهرههای رنگارنگ جهان بین دو جنگ را با چیرهدستی شگفتانگیزی ترسیم میکند.
جملات درخشانی از کتاب دفترهای زندان:
«آنتونیو گرامشی درست پیش از سپیدهدم 27 آوریل 1937 در درمانگاه کویزیزانا در رُم درگذشت؛ او 46 ساله بود. خواهر همسرش، تاتیانا شوخت، تنها کنار بستر او نشسته بود. مراسم خاکسپاری فردای آن روز با شتاب زیر چشمان مراقب پلیس انجام شد و رئیس پلیس ایالت این رخداد را چنین ثبت کرد: «گزارش میدهم که انتقال جدسی که معروف به آنتونیو گرامشی است، فقط به همراهی خویشاوندان، امروز عصر ساعت 19:30 انجام شد. اتومبیل نعشکش از درمانگاه به گورستان ورانو رفت و در آنجا جسد برای مراسم خاکسپاری تحویل داده شد. مأموران پلیس و عوامل امنیتی در واقع بسیار بیشتر از دو عزادار حاضر در مراسم، تاتیانا شوخت و کارلو برادر کوچکتر گرامشی، بودند. بقیهی خویشاوندان در دسترس نبودند: یولیا شوخت، همسر گرامشی و دو پسرش، دلیو و جولیانو (که هرگز پدرش را ندید)، در مسکو زندگی میکردند؛ جنارو، برادر بزرگترش، در اسپانیا با فرانکو میجنگید؛ ماریو، برادر کوچکش، با ارتش ایتالیا در افریقا بود؛ این در حالی که بقیهی اقوام ساردینی خانواده، عمدتاً جرئت نکرده بودند از منطقۀ نسبتاً منزوی جزیرهی بومیشان دور شوند. پییرو سرافا، دوستی وفادار و بخشنده، که منبعِ تأمین عملاً نامحدودِ کتابها و نشریات برای گرامشی محسوب میشد، از طریق مکاتبهی منظم با تاتیانا شوخت پیوند بسیار نزدیکی را با گرامشی حفظ کرده بود و گهگاه در زندان به ملاقات او میرفت؛ او کمابیش به طور دائمی در کمبریج انگلستان سکنی گزیده بود.»
«در روزهای ورود به توری دی باری، گرامشی، که از لحاظ جسمانی بر اثر سفری بهشدت کُند و آهسته و توانفرسا از رُم از پا افتاده بود، شروع به تحقیق دربارهی جوازهایی کرد که برای اختصاص دادن یک سلول به او و نیز اجازهی نوشتن میبایست داشته باشد. یک ماه از حضورش در زندان جدید گذشته بود که در 13 اوت 1928 نامهای به برادرش کارلو نوشت و از او تقاضا کرد که «عریضهای به وزارتخانهی مربوطه، به نام خانوادهام (به نام مادر و خودت) بنویس تا قدمهایی برداریم که من بتوانم سلولی از آن خودم داشته باشم... در تقاضای خودت کار گذشتهام را به عنوان یک روشنفکر ذکر کن که برایش مطالعه کردن و خواندن در اتاقی پُر از افراد بیمار بسیار دشوار است؛ و علاوهبراین تقاضا کن که چون من تنها خواهم بود، به من اجازه دهند قلم و مرکب داشته باشم تا بتوانم به نوشتن مطالبی با ماهیت ادبی و مطالعهی زبانها مشغول شوم.» خیلی طول نکشید که او را به سلولی انفرادی انتقال دادند. در نامههایش همچنان به کارلو اصرار میکند که به درخواست برای گرفتن اجازهی نوشتن در سلول ادامه دهد. در این میان، گرامشی ترتیباتی داد تا کتابهای پراکندهاش گردآوری شوند و مجلاتی که مشترکشان بود به آدرس جدیدش در توری ارسال شوند.»
«میخواست نظمی به یادداشتهایش بدهد، کنترلی بر تکثیر ایدهها و مطالب که در چند دفتر پراکنده شده بود اعمال کند. با اینهمه، همهنگام بهواقع بیش از هر چیز نگران بود که تنظیم دفترها براساس درونمایه با دادن ظاهری از نظم و انسجام به محتوایشان سبب شود که این دفترها کاری کامل یا نیمهکامل تلقی شوند. بیگمان تصادفی نیست که این دلمشغولی گرامشی باید خود را چنین آشکار در زمانی نشان دهد که در حال بازنگری رویههای یادداشتبرداری و بازارزیابی کل شکل، جایگاه کنونی و جهتگیری آیندۀ پژوهشش بود، و درست در زمانی که آمادهی آغاز تنظیم مطالب معینی در برخی دفترها با مشخصات درونمایهایِ خاص بود. وسواس متن شناختیاش بیشک منبع اصلی این دلمشغولی بود. اما وی همچنین با تلهی متنهای سرسری در هنگام مطالعهی مارکس روبهرو بود که هرگز قصد انتشارشان را نداشت و احتمالاً این علت دیگر احتیاطش در مورد نوشتههایش قلمداد میشود (از سوی دیگر، علت شاید این باشد که تجربههای خود گرامشی در تألیف دفترها او را بهشدت به خصلت بغرنج متون انتشارنیافتهی مارکس یا متونی که پس از مرگش انتشار یافته بودند حساس کرده باشد).»
تحلیلی بر کتاب دفترهای زندان:
گرامشی در فرایند قدرتگیری فاشیسم و استحکام آن در دوران پس از جنگ جهانی اول به زندان افتاد. پیروزی فاشیسم فقط پیروزی سهل و سادۀ یک جنبش ضدانقلابی با رژۀ سیاهجامگانی نبود که از سراسر کشور عازم رُم شدند و با نمایشی از قدرت، دولت موجود را ساقط کردند. فاشیسم ایتالیا مظهر چرخشی بزرگ در برآیند نیروهایی بود که از دل جنگ جهانی اول ظهور کردند. آسمان آفتابی انقلاب جهانی پس از پیروزی انقلاب اکتبر 1917، انقلاب مجارستان و آلمان، جنبش شوراهای کارگری تورینو در ایتالیا و جنبشهای استقلال طلبانۀ ایرلند، چین، ایران و مکزیک چنان درخشان بود که کمتر کسی از لکههای سیاه ابر دلنگرانی داشت. پیروزهای ضدانقلاب در این چارچوب جهانی کماهمیت مینمود و سپس ضربات کارساز ضدانقلاب جهانی یکی پس از دیگری وارد میشد. فاشیسم همچون بهمنی که شتاب و حجمش با حرکت آن دمادم افزوده میشود، نهتنها تمامی سازمانها، تشکیلات، اعضا و کادرهای احزاب چپ و لیبرال را در هم کوبید، خود جامعۀ ایتالیا را نیز از بنوریشه زیرورو کرد. پرسش اساسی این بود که چرا فاشیسم از درون جامعهای لیبرالی و از پی جنگی مخوف سر برآورد، چگونه احزاب و شخصیتهای گوناگون در طیف سیاسی ایتالیا از سندیکالیستها تا ناسیونالیستها و سوسیالیستها و افراطیون دستراستی در آغوش آن رفتند، سازوکار رشد آن و عدممقاومت بخشهای گوناگون جامعه در مقابل این گرداب معلولِ چه بود؟
در کتاب دفترهای زندان چه میخوانیم؟
گرامشی غرق در گذشتۀ دور و نزدیک شد و لایهبهلایه عقبتر رفت و در حیطههای گوناگون نظیر فرهنگ عامه، تأثیر جنبش وحدت ملی ایتالیا در تودههای مردم و تأثیر آن در نحوۀ تفکیک طبقاتی، تأثیر قلمروهای مختلف فرهنگی در جامعۀ ایتالیا، رابطۀ کلیسا با جامعۀ مدنی و دولت، نقش روشنفکران، معنای دولت و کارکردهای ایدئولوژیکش در دوران معاصر تأمل کرد. او با بررسی همهجانبۀ تاریخ دوران مدرن ایتالیا از جنبههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و با تمرکز بر نیروهای درگیر در آن، شیوۀ شکلگیری و توسعۀ طبقات اجتماعی، تأثیر عمیق این توسعه در ساخت اجتماعی شهر و روستا، تغییرات گوناگون جمعیتی، برهم کنش عمیق روبنا و زیربنا را نشان داد و با شکافتن جنبههای گوناگون روبنا توانست بخش زیادی از شیوۀ تکوین زیربنا یا به عبارت دیگر، شکلگیری و توسعۀ سرمایهداری در ایتالیا را که منجر به ظهور فاشیسم شد، روشن کند. در دفترهای زندان با خطی از تفکر و معقولات معینی همچون هژمونی، روشنفکر ارگانیک، جنگ مانوری، جنگ موضعی و نظایر آن مواجه هستیم که ریشههای رخدادهای تاریخی معاصر ایتالیا در نهادهای مختلف این جامعه و از آن مهمتر در زندگی روزمرۀ طبقات گوناگون مردم آن کشور را دنبال میکند. تمامی جنبههای زندگی ایتالیاییهای سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم در این عرصه بررسی میشوند و این همان روندی است که فقدانش در اغلب نظریههای گوناگون دربارۀ فاشیسم به وضوح به چشم میخورد.
فهرست مطالب کتاب دفترهای زندان
• مقدمهی مترجم
• پیشگفتار
• سپاسگزاریهای
• دفترهای زندان. جلد اول. مقدمه و گاهشماری
• مقدمه
• گاهشماری
• آنتونیو گرامشی. دفترهای زندان. مجلد اول
• دفتر ۱. 1930ـ1929. دفتر نخست
• دفتر نخست (8 فوریهی 1929). یادداشتها و توضیحات
• دفتر 2. 1933ـ1929. متفرقهی 1
• متفرقهی 1
• آنتونیو گرامشی. نمونهی کارها
• یادداشتها
• دفتر ۱ (1930ـ1929)
• دفتر 2 (1933ـ1929)
• ترتیب یادداشتها. بنابه عنوان یا عبارت آغازین
• نمایه
اگر از خواندن کتاب دفترهای زندان لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
•
علیه فاشیسم گزیدۀ مقالات پیش از زندان آنتونیو گرامشی است. این مقالهها همگی به دوران تولد فاشیسم در ایتالیا مربوط میشوند، دورانی که بنتیو موسولینی در حال قدرتگیری بود و چپ هیچ برنامۀ منسجمی برای مبارزه با این موج جدید در چنته نداشت.
•
فلسفۀ پراکسیس یکی از دیگر مقالات آنتونیو گرامشی است که در آن به مقولۀ مکتب پراکسیس و نظریههای آن پرداخته است. این بخش از دفترهای فلسفی گرامشی شامل دو بخش است. بخش اول چند شاخص مقدماتی با طرح مفاهیم رویکرد تاریخیگرای مارکسیستی دربارۀ فعالیت فلسفی آغاز میشود. بخش دوم شامل فلسفه و تاریخ و تعدادی از یادداشتهای دفترهای گرامشی است.
•
گرامشی و انقلاب مقالاتی پیرامون انقلاب اکثیر از آنتونیو گرامشی است. این کتاب شامل بخشی از مقالات گرامشی در سالهای توفانی 1917 تا 1920 است که بهخوبی نگاه پرشور و همدلانهاش را به انقلاب اکتبر روسیه نشان میدهد.
دربارۀ آنتونیو گرامشی: فیلسوف و نویسنده
![دفترهای زندان]()
آنتونیو فرانچسکو گرامشی در سال 1891 به دنیا آمد و در سال 1937 درگذشت. او فیلسوف، روزنامهنگار، زبانشناس، نویسنده و سیاستمدار مارکسیستی اهل ایتالیا بود که آثار زیادی در مورد فلسفه، نظریههای سیاسی، جامعهشناسی، تاریخ و زبانشناسی نوشت. او یکی از بنیانگذاران و زمانی رهبر حزب کمونیست ایتالیا بود. او منتقد سرسخت بنیتو موسولینی و فاشیسم بود که در سال 1926 زندانی شد و تا زمان مرگش در سال 1937 در زندان ماند. گرامشی در دوران زندانش بیش از 30 دفتر و سههزار صفحه تاریخ و تحلیل نوشت. دفترچههای زندان او کمکی بسیار بدیع به نظریۀ سیاسی قرن بیستم محسوب میشوند. گرامشی نه تنها با ایده گرفتن از مارکسیستهای دیگر بلکه با بررسی متفکرانی همچون نیکولو ماکیاولی، ویلفردو پارتو، ژرژ سورل و بندیتو کروچه به بینشهای متفاوتی رسید. دفترچههای زندان او طیف وسیعی از موضوعات از جمله تاریخ ایتالیا و ناسیونالیسم ایتالیا، انقلاب فرانسه، فاشیسم، تیلوریسم و فوردیسم، جامعۀ مدنی، فولکلور، مذهب، فرهنگ عالی و عامه را در برمیگیرد. گرامشی را بیشتر بهخاطر نظریۀ هژمونی فرهنگیاش میشناسید که در آن توصیف میکند چگونه دولت و طبقۀ سرمایهدار حاکم یا همون بورژوازی، از نهادهای فرهنگی برای حفظ قدرت در جوامع سرمایهداری استفاده میکنند. بهنظر گرامشی، بورژوازی با استفاده از ایدئولوژی بهجای خشونت، نیروی اقتصادی یا اجبار، فرهنگ هژمونیک را توسعه میدهد. او همچنین تلاش کرد تا از جبر اقتصادی اندیشۀ مارکسیستی ارتدوکس جدا شود و از این رو گاهی او را یک نئومارکسیست مینامند. او درک انسانگرایانهای از مارکسیسم داشت و آن را فلسفۀ پراکسیس و تاریخگرایی مطلق میدانست که فراتر از ماتریالیسم و ایدهآلیسم سنتی است.