30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
داستان کوتاه خارجی
با آن‌ها از جنگ‌ها شاه‌ها و فیل‌ها بگو

با آن‌ها از جنگ‌ها شاه‌ها و فیل‌ها بگو

(0)
نویسنده:

1,090,000ریال

872,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
830

علاقه مندان به این کتاب
17

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها شاه‌ها و فیل‌ها بگو

انتشارات خوب منتشر کرد:
ماتیاس انار رمان نویس فرانسوی است . او زبان فارسی و عربی را فراگرفته و مدتی در خاورمیانه، از جمله تهران، سکونت داشته است. او موفق به دریافت جوایز متعددی شده که از مهم ترین آنها می توان به جایزه گنکور اشاره کرد که در سال 2015 برای آخرین رمانش با نام قطب نما موفق به دریافت آن شد.
در سال 1506 میکل آنژ، مجسمه ساز جوان اما پرآوازه، توسط سلطان عثمانی، بایزید دوم، به قسطنطنیه دعوت می شود تا پلی بر روی مدخل رود شاخ طلایی بسازد. بایزید به میکل آنژ بلندپرواز وعده ثروت، شهرت و حتی جاودانگی می دهد، چرا که طرح لئوناردو داوینچی شهیر مقبول سلطان نیفتاده و میکل آنژ فرصت دارد تا در جایی که داوینچی شکست خورده پیروز شود و از او پیشی بگیرد. پیشنهاد وسوسه برانگیزی است و میکل آنژ برای قبول این پیشنهاد باید ساخت کلیسایی را که پاپ ژولیوس دوم به او سپرده است رها کند، هرچند مطمئن است اگر به قسطنطنیه برود و کار را رها کند پاپ ژولیوس را خشمیگن خواهد کرد. با این حال از رم می گریزد و با ورود به قسطنطنیه و دیدن شگفتی های این امپراطوری عظیم، فصل جدیدی در زندگی او رقم می خورد؛ فصلی که پر است از تجربیات تازه و حیرت انگیز. کتاب حاضر، داستان بلندی ست درمورد اینکه چرا قصه ها گفته می شوند، چرا پل ها ساخته می شوند و چگونه بخش های به ظاهر بی ربط دو تمدن کاملا متفاوت می توانند آینه یکدیگر باشند.
نویسنده نشریه گاردین معتقد است که یکی از دغدغه های مهم انار به چالش کشیدن دوگانه شرقی و غربی است. او در این کتاب به پلی اشاره می کند که نمادی ست بین دو فرهنگ.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو اثر ماتیاس اِنار

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو از سایت آمازون امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.

جوایزی که با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو از آن خود کرده است:

• برندۀ جایزۀ Goncourt des Lycéens در سال 2010
• کتابِ سال 2018 فایننشال تایمز

معرفی کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو:

با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو رمانی از نویسندۀ فرانسوی ماتیاس انار است. این کتاب داستان سفر میکل‌آنژ مجسمه‌ساز و پیکرتراش ایتالیایی، به قسطنطنیه در دوران پادشاهی عثمانی است. انار در ابتدا می‌خواست این داستان را به صورت حکایتی کوتاه در رمان خود بگنجاند اما احساس کرد که این داستان خود سزاوار کتابی جداگانه است و بنابراین این داستان را در کتابی مجزا منتشر کرد. داستانِ این کتاب ترکیبی از خیال و واقعیت است.

واکنش‌های جهانی به کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو:

• نیویورکر ترجمۀ کیفیت ترجمۀ انگلیسی این کتاب را تحسین کرد.

• سام ساکس نیز در نقدی در وال استریت ژورنال ترجمۀ انگلیسی این کتاب را ستود.

«رمان با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو بسیار باشکوه و برازنده است.» - ژولی اتین، لومون

«انگیزۀ بی‌وقفه برای غلبه بر تفاوت‌ها، باعث خلق داستانی عجیب شده است..» - آرتِ آمریکا

«داستان دعوت سلطان بایزید دوم از میکل‌آنژ برای طراحی پلی بر روی شاخ طلایی بسیار زیبا نوشته شده است. این کتاب روایتی کاملاً آهنگین و دراماتیک دارد و نثر فشردۀ انار خواننده را با سرعتی رضایت‌بخش به پیش می‌برد.» - ایرلند تایمز
«در نثر انار شکوهی عظیم نهفته است. او طوری سفرهای این هنرمند را دنبال می‌کند که انگار همه چیز واقعی بوده است و در تاریخ غوطه‌ور شده است.» -نیویورک تایمز

چرا باید کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو را بخوانیم؟

خواندن این رمان را به علاقه‌مندان به کتاب‌های تاریخی-تخیلی و کسانی که به داستان‌های قدیمی با درون‌مایۀ شرقی علاقه دارند پیشنهاد می‌کنیم.

جملات درخشانی از کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو:

«سه محموله خزسمور سیبری و جنگلی، صد و دوازده کلاف پشمی، نُه قواره ساتن برگامو، همان تعداد مخمل زرین فلورانس، پنج بشکه شوره (نیترات پتاسیم)، دو صندوق آینه و یک صندوقچۀ جواهرات کالاهایی‌اند که در تاریخ سیزدهم مه 1506، پس از پایین‌آمدن میکل‌آنژبوئوناروتی، در بندر قسطنطنیه تخیله می‌شوند. همین که کشتی جنگی لنگر می‌اندازد، پیکرتراش پس از شش روز دریانوردی مشقت‌بار برزمین می‌پرد. نام مترجم یونانی را که انتظار او را می‌کشد نمی‌دانیم. بیایید مانوئل صدایش کنیم. برعکس، نام تاجری را که همراهی‌اش می‌کند می‌دانیم؛ جووانی دی فرانچسکومارینگی، اهل فلورانس که از پنج‌سال پیش در قسطنطنیه مستقر شده است. کالاها متعلق به اوست. مردی است مهربان و خو‌ش‌رو. خوشحال است که پیکرتراش دواد، این قهرمان جمهوری فلورانس، را ملاقات می‌کند. البته استانبول آن دوره شهری بسیار متفاوت بود؛ آن را بیشتر به نام قسطنطنیه می‌شناختند؛ هنوز مسجد آبی ساخته نشده بود و ایاصوفیه به‌تنهایی بر فراز قسطنطنیه حکمرانی می‌کرد. کرانۀ شرقی بوسفور غیرمسکونی و دلگیر بود، بازاربزرگ هنوز آن تارعنکبوت عظیمی نشده بود که گردشگرانی از تمام جهان را در هزارتوی خود گم کند و فروشندگانش مردمان را غارت کنند. امپراتوری دیگر رومی نبود و هنوز امپراتوری جدید شکل نگرفته بود و شهر میان عثمانی‌ها، یونانی‌ها، یهودی‌ها و رومی‌ها تقسیم شده بود؛ نام سلطان، بایزید دوم بود و به او لقب مقدس، پرهیزکار و عادل داده بودند.»

«خدمتکارش کاسه‌‌ای شوربای بدون گوشت برایش می‌آورد. میکل‌آنژ در دل خودش به برامانت معمار و رافائل نقاش، یعنی حسودهایی که فکر می‌کند نزد پاپ بدگویی او را کرده‌اند، بدوبیراه می‌گوید. پاپ یولیوس دلّارووِر خود انسان خودخواهی است؛ خودخواه و زورگو و بدحساب. هنرمند باید بهای سنگ‌های مرمری را که رفته بود و برای ساخت آرامگاه پاپ انتخاب کرده بود از جیب خودش می‌پرداخت؛ بنای غول‌آسایی که قرار بود در وسط کلیسای جدید بنا شود. میکل‌آنژ آه می‌کشد. پیش‌پرداخت قرارداد امضاشده با پاپ، خرج تداراکات، جابه‌جایی‌ها و دستمزد نوآموزان برای برش سنگ‌ها شده بود. پیکرتراش، خسته از سفر و به ستوه آمده از نگرانی‌ها، با خوردن شوربا کمی جان می‌گیرد. خود را در تختخواب محقرش چاله می‌کند و نشسته، تکیه‌داده بر بالشی، می‌خوابد؛ از حالت درازکش که تصویر مرگ را برایش تداعی می‌‌کند می‌ترسد. فردای آن روز، منتظر پیام پاپ می‌ماند. وقتی به این فکر می‌کند که پاپ عالی‌مقام، شب عزیمت او، حتی این زحمت را به خود نداد که وی را به ملاقات بپذیرد، از خشم بر خورد می‌لرزد. برامانت معمار یک احمق است و رافائل نقاش یک پرمدعای متکبر. دو کوتوله که تملق پاپ و هر رداپوش ارغوانی را می‌گویند. سپس یکشنبه می‌رسد. میکل‌آنژ برای اولین بار پس از ماه‌ها با کباب بره‌ای که همسایۀ نانوایش پخته، دلی از عزا در می‌آورد.»

«میکل‌آنژ، نشسته بر قایقی بر دریای آدریاتیک، در جریان باد به پیش می‌رود و پشیمان است. معده‌اش به هم می‌پیچد، گوش‌هایش وزوز می‌کند و می‌ترسد. این طوفان انتقام الهی است. وقتی از جلوی شهر راگوسا و بعد دهستان موره می‌گذرد، گفتۀ پولس رسول به یادش می‌آید: «برای آموختن دعا باید به دریا زد.»
و آن را با تمام وجود درک می‌کند. عظمت پهنۀ آب او را می‌ترساند. جاشوها با زبان محلی تودماغی وحشتناکی سخن می‌گویند که او فقط نیمی از آن را می‌فهمید. پس از شش روز تردید، در اول ماه مه، فلورانس را ترک می‌گوید تا به آنکونا برود. فرانسیسی‌ها سه بار دیگر آمده بودند و هر سه بار به آن‌ها گفته بود منتظر تصمیمش بمانند. نامۀ سلطان را می‌خواند و دوباره می‌خواند؛ به این امید که در این فاصله نشانه‌ای از پاپ بیابد و بر تردیدهایش پایان دهد. یولیوس دوم می‌بایست حسابی درگیر کلیسا و تدارک مقدمات جنگی جدید باشد. بالاتر از همه، خدمت به سلطان قسطنطنیه انتفامی سخت از پاپ برخاش جوست که او را مانند گدایی بیرون انداخته بود. مبلغ پیشکشی سلطان باورنکردنی و از حد بیرون است؛ پنجاه هزار دوکات، فقط برای یک ماه؛ پنج برابر مبلغی که پاپ برای دو سال کار به او پرداخت کرده بود. این همۀ چیزی است که بایزید طلب می‌کند. یک ماه برای نقشه‌کشی، طراحی و راه‌اندازی کارگاهِ ساخت پلی میان قسطنطنیه و غلاتیه در حومۀ شمالی شهر؛ پلی عبوری که آن را شاخ طلایی، یا آن‌چنان که اهالی بیزانس می‌گویند، خروسوکراس می‌نامند.»

تحلیلی بر کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو‌:

با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو شرحی از سفر خیالی میکل‌آنژ در ماه مه 1506 به قسطنطنیه به درخواست سلطان بایزید دوم (سلطان امپراتوری عثمانی) است. سطان بایزید دوم از میکل‌آنژ دعوت می‌کند تا کار بر روی مقبرۀ پاپ ژولیوس دوم را رها کند و در عوض پل شاخ طلایی را طراحی کند که دریای قسطنطنیه را از ناحیۀ پرا در تنگۀ بسفر از هم جدا می‌کند. درواقعیت، میکل‌آنژ در یک دورۀ پرتنش بین خودش و پاپ ژولیوس، دعوت سلطان بایزید را دریافت کرد اما این دعوت را نپذیرفت. لئوناردو داوینچی طرحی برای پل ارائه کرد اما با توجه به محدودیت‌های مهندسی آن دوران، امکان ساخت آن فراهم نشد.

خلاصۀ داستان با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو

میکل آنژ درخواستی از بایزید دوم دریافت می‌کند که از او خواسته شده به قسطنطنیه سفر کرده و پلی برای امپراتوری عثمانی طراحی کند. او که از بدرفتاری پاپ ژولیوس دوم به تنگ آمده، و بدش نمی‌آید با طراحی ارائه شدۀ لئورناردو داوینچی که استفاده نشد رقابت کند، این دعوت را می‌پذیرد. البته سطان به میکل‌آنژ بلندپرواز وعدۀ ثروت، شهرت و حتی جاودانگی نیز داده است. میکل‌آنژ در ابتدا غرق وظایفش می‌شود و نقشه‌کش‌ها و مهندسانی که علی پاشا و سلطان برای او می‌فرستند، رد می‌کند. این هنرمند روزها با همراهی شاعری از پریشتینا که تحت حمایت علی پاشا است در شهر گردش می‌کند. این هنرمند به تدریج با این شاعر دوستی عمیقی برقرار می‌کند. میکل‌آنژ با فشار دربار و نگرانی‌های مالی و تمایل به بازگشت به ایتالیا مقابله کرده و سرانجام طرحی را برای پل تهیه می‌کند که سلطان آن را می‌پذیرد. بااین‌حال متوجه می‌شود تا زمانی که مقدار قابل‌توجهی از کار روی پل تکمیل نشده باشد، پولی دریافت نخواهد کرد و این او را عصبانی می‌کند. پس از مدتی شاعر متوجه می‌شود کسی قصد جان میکل‌آنژ را دارد و اعضای دربار عثمانی تصمیم گرفته‌اند او را بکشند تا جلوی ساخت پل طراحی شده به دست یک کافر را بگیرند.

اگر از خواندن کتاب با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد

:

• خداوند الموت اثر پل آمیر با ترجمۀ ذبیح‌الله منصوری، داستان جذاب یکی از حساس‌ترین برهه‌های تاریخ ایران یعنی دوران رهبری حسن صباح بر فرقۀ «باطنی» از مذهب اسماعیلیه است. پل آمیر در این کتاب به روایت جزئیات آن دوران پرداخته است.

• یک سال در میان ایرانیان اثر ادوارد گرانویل براون شرق‌شناس بریتانیایی است. او در اواخر قرن نوزدهم سفری پرماجرا به ایران داشت و در این کتاب از سفرش به ایران و تاریخ و فرهنگ آن در آن دوران می‌گوید. او در این کتاب ایرانِ عصر قاجار را از دید ناظری دقیق و تیزبین روایت کرده است.

دربارۀ ماتیاس اِنار‌: نویسندۀ فرانسوی

با آن‌ها از جنگ‌‌ها شاه‌ها و فیل‌ها بگو

ماتیاس انار در سال 1972 به دنیا آمد. او رمان‌نویس فرانسوی است که فارسی و عربی را آموخته و دوره‌های طولانی را در خاورمیانه و همچنین تهران گذرانده است. او در ترکیه، لبنان و سوریه نیز زندگی کرده است و پس از آن به بارسلونا رفت. این نویسندۀ فرانسوی کتاب «میرزا حبیب اصفهانی» را نیز از فارسی به فرانسوی برگردانده است و کاملاً به زبان فارسی و عربی مسلط است و چندین مصاحبۀ مفصل در داخل و خارج از ایران دارد. او جوایز متعددی دریافت کرده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به جایزۀ گنکور اشاره کرد که در سال 2015 برای آخرین رمانش به نام «قطب نما» موفق شد آن را دریافت کند.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی