تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نصیرا منتشر کرد:
شیطنت هایم کم نبود و مثل مارمولک های دیوار حیاطمان، بلد بودم از دیوار راست بالا بروم، ولی باز هم به پای مسعود نمی رسیدم و همین نقطه ی قوتی برایم محسوب می شد. همان سال، خلعتی سیل به مردم اهواز رسید. از پل سیاه، خروشان ترین قسمت کارون، دیوار سنگی سه متری کشیده شد تا حوالی گاومیش آباد. مردم سر از پا نمی شناختند. نه تنها خطر دوباره ی سیل از سر شهر باز شده بود، که تفرجگاه عریض و طویلی هم برای مردم به وجود آمده بود. تا قبل از ساختن دیوار ساحلی، آب به قدری زیاد بود که باله های خاکستری کوسه ها در تلاطم شط به راحتی دیده می شد و آرامش مردم را تهدید می کرد. هر کسی جرأت نزدیک شدن به شط را نداشت و خیلی ها در همان حوالی، دست و پایشان را در دهان کوسه ها جا گذاشته بودند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر نصیرا
کتابی که باید تمام شود تا بتوان آن را زمین گذاشت... عالی
خیلی متن روان و داستان جذابی بود. اینکه تمام وقایع مستند بودن حیرت آوره.