نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آنیما منتشر کرد:
فرداش با چند تا از بچه ها رفتیم به دیدنش. هرچی ریختیم خورد و شنگول نشد. وسطای صحبت به یه گوشه خیره می شد و حرفای نامربوطی می زد. آخر شب که بچه ها در حال رفتن بودن؛ مچ دستمو گرفت و آروم گفت؛ «می شه امشب پیشم بمونی؟ می ترسم...»
نصف شب با صدای خش خش از خواب پریدم. توی تاریکی زانوهاشو بغل کرده بود و به گوشه ای از اتاق نگاه می کرد.
گفتم: «بگیر بخواب رضا. دیوونه بازی در نیار.»
برگشت و به صورتم زل زد. چشماش مثل چشای یه گربه سیاه توی تاریکی برق می زد. یکهو ترس افتاد به جونم. دستشو گرفتم و اروم گفتم:
«بخواب رضاجان. هیچی نیست.»
دستشو کشید و با صدای لرزون گفت:
« نمی بینیش؟ لباس سفید تنشه. همین جاس. جلومون وایساده...»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
من تو حال خرابی ترین روزهایی که تا الان تجربه کردم داشتم این کتاب رو میخوندم و تو هر داستان خودمو جای کاراکتر اصلی تصور میکردم و این کتاب با گوشت و خون و استخوانم درک کردم بینظیر بود قلمتون سبز جناب ابراهیم پور عزیز❤️
از جناب ابراهیم پور عزیز جز این انتظار نمی رفت. کتاب را در یکی از شبهای سرد زمستان که جنوب،کمتر به خودش میبیند خواندم .. در حیاط یک کافه ی کوچک..لذت بردم.. و به عبارتی شبِ خودمانی بود، من و ناجورها..🌱
برای حامد ابراهیم پور دغدغه مند عزیز قلمت استوار و تنوردلت گرم مرد شریف کاش همه ما ذره ای چون تو دچار دغدغه های هم بودیم سبز باشی و سبز بمانی و هر روز جوانه بزنی. بی گزند هیچ تبری ارادتمند وحیده باغبانی (بهار)