نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آرایان منتشر کرد:
ما انسانها در روزگاری زندگی میکنیم که نمیتوانیم مشکلات حال، دردهای گذشته و دلواپسیهای آینده را کنار بگذاریم. در نتیجه، خودخوریها و گفتگوهای رنج آور درونیمان به اوج میرسد. ناگهان لحظهای به خود میآییم که این وراج درونی، گریبانمان را گرفته و رهایمان نمیسازد.
با خود حرف میزنیم، به گفتههای خود گوش میدهیم و سرانجام، روزی فرا میرسد که در لبه پرتگاه نابودی قرار میگیریم. برای شکست دادن وراج درون، لازم نیست جریان این گفتگو را قطع کنیم، بلکه تنها کافیست با خواندن این کتاب، دریابیم که چگونه میتوانیم ابعاد منفی این گفتگو را مهار ساخته و اثرگذاری مطلوب آن را افزایش دهیم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
وراجی ذهن از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
وراجی ذهن از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
وراجی ذهن کتابی از اتان کراس پروفسور روانشناسی است و در سال 2021 منتشر شد. این کتاب اولین و تنها کتاب این محقق و پرفسور است. وراجی ذهن دربارۀ صدای درون سر ما است، چرا این صدا مهم است و چگونه میتوانید به راحتی این صدا را مهار کنید. کتاب وراجی ذهن برای وضوح سیستماتیک و توضیحات شفافش مورد تحسین قرار گرفت. در این کتاب نویسنده توضیح میدهد که دیالوگهای بیصدای درون سر ما اتفاقی کاملاً طبیعی است و در کتاب وراجی ذهن توصیههایی در مورد چگونگی اجتناب از این گفتوگوهای ذهنی غیرمولد (منتقد درونی)، استفاده از گفتوگوهای درونی برای تأمل در شرایط زندگی و دستیابی به قضاوتهای درست برای تصمیمگیری ارائه میدهد.
حتماً برای شما هم پیش آمده که ساعتها بشنید و به نقطهای خیره شوید و درون ذهنتان با خودتان حرف بزنید، این اصلاً بد نیست و بسیار طبیعی است اما مهم است که بدانید چطور این صدا را به نفع خودتان برگردانید تا منتقد درونیتان تمام انرژی شما را مصرف نکند. اتان کراس در وراجی ذهن با بحثهای درخشان، تحقیقات ماهرانه و داستانهایی قانعکننده به ما این قدرت را میدهد که مهمترین مکالمات هر روزهمان یعنی همان مکالمه با خودمان را تغییر دهیم. این کتاب در مدیریت و کنترل گفتگوهای ذهنیتان به شما کمک میکند.
«پیادهروهای شهر نیویورک، بزرگراههای غریبگی هستند. هر روز میلیونها انسان مصمم با گامهای بلند از این پیادهروها عبور میکنند و چهرهشان مثل نقابهایی است که از درونیاتشان، هیچچیز بروز نمیدهد. همین صحنهها در قطارها و ایستگاههای مترو نیز قابل مشاهده است. مردم مطالعه میکنند، با گوشی تلفنشان مشغول میشوند یا به افق نامعلومی در دوردستها چشم میدوزند. به هر حال، از آنچه در ذهنشان میگذرد، چیزی بر چهرهشان نمایان نمیشود. چهرهٔ نیویورکیها، دیوار بلندی است که دنیای درونشان را از نگاه رهگذران پیرامونشان پنهان میکند و اجازه نمیدهد کسی به گفتوگوهای شلوغ و داغ درونشان که مملو از وراجی درون است، پی ببرد. بهعنوان یک نیویورکی، مفتخرم بگویم مردم این شهر به غرورشان مشهورند؛ ولی باید اعتراف کنم ناخوشیهای روحی و روانی نیز میان آنها، به همان میزان شایع است. فقط تصور کنید اگر بهنحوی، آن نقابی را که به چهره گذاشتهاند کنار بزنیم و صدای درونشان را بشنویم، چهچیزها که آشکار نمیشود! البته، شاید هم به تصور کردن نیازی نباشد، زیرا یک انسانشناس بریتانیایی بهنام اندرو ایروینگ در سال 2010، مطالعهای روی بیش از صد نفر از شهروندان نیویورکی انجام داد که تقریباً چهارده ماه بهطول انجامید. او در این مطالعه، صدای ذهن آنها را بررسی کرد. ایروینگ امیدوار بود به زندگی کلامیای که در ذهن آدمی جریان دارد، نگاهی اجمالی بیندازد و بتواند نمونهای از آن صدا را بشنود. هدف او در این مطالعه، بررسی این مطلب بود که آنها چگونه با آگاهی از مرگ، با آن برخورد میکنند.»
«همانطور که ملاحظه کردید، مردیت داشت ترس خود را بهدلیل ازدستدادن یک دوست پردازش میکرد. در همین هنگام، آقایی بهنام تونی، شکل دیگری از اندوه را ابزار کرد. او نگران کمرنگی رابطهاش و حتی از دسترفتن آن بود. یک کیف دوشی از شانهاش آویخته بود، از پیادهروی نسبتاً خلوتی میگذشت و در همین حال، خطاب به خودش میگفت: «ولش کن... ببین، هر چهقدر هم تلخ باشه، یا باید قبولش کنی یا بگذاری و بری. فقط ولش کن. میدونم هر چیزی رو به هر کسی نباید گفت؛ ولی من که هر کسی نیستم. بچهتون تا چند وقت دیگه بهدنیا میآمد. تلفنزدن که عیبی نداشت...» تونی در مرکز سردرگمی و پریشانی، بین تلاش برای یافتن راهحل و دردی که او را از حرکت سازنده بازمیداشت، به دام افتاده بود. سپس گفت: «واضحه، کاملاً واضحه. فقط ادامه بده.» بدین ترتیب از قدرت کلامش، هم برای بیان عواطف استفاده میکرد و هم بهدنبال این بود که وضعیت موجود را حلوفصل کند. از این رو، ادامه داد: «من رو از خودشون ندونستن. اونها داشتن بچهدار میشدن و به من نگفتن. حس میکنم با اونها غریبهام و من رو کنار گذاشتن؛ ولی خب، عیبی نداره. شاید فرصتی برای فکر کردن باشه. عصبانی بودم؛ ولی باید حقیقت رو بپذیرم و دیگه عصبانی نباشم. شاید اینطور برایم بهتر باشه.» پس از این جملات، آهی کشید.»
«آن چه گفتیم، در همهٔ نیویورکیها مشترک بود. با وجود این، تکگوییهایشان بر یک موضوع فراگیر در همهٔ انسانها تأکید میکرد؛ اینکه «صدای درونی» همیشه حرفی برای گفتن دارد، نیاز اجتنابناپذیرمان به استخراج معنا از درون تجربیات را یادآور میشود و نقش زبان در انجام این کار را خاطرنشان میکند. ما بیشک افکار و احساساتی داریم که به کلام نمیآیند. هنرمندان، مجذوب هنرهای بصری و موسیقیدانها مجذوب همین نمودهای ذهنی هستند؛ ولی در عین حال، زندگی آدمی در دنیای واژه و کلام جریان دارد. هر چند زبان صورت و بدن نیز نوعی ابزار ارتباطی است، تقریباً همیشه این واژهها هستند که نحوهٔ ارتباط ما با خودمان و دیگران را تعیین میکنند. تمایل ذاتی مغز برای قطع ارتباط با آنچه در محیط پیرامونمان میگذرد، گفتوگویی را در ذهن ما تولید میکند که در بخش چشمگیری از اوقات بیداریمان به آن مشغولیم. اینک یک پرسش اساسی در این باره مطرح میشود: «چرا؟» زیرا سازوکار تکامل بشری، صفاتی را که برای حفظ بقا مزیت بهحساب میآیند، خودبهخود انتخاب میکند. براساس این قاعده، اگر گفتوگوی درونی با هدف حفظ بقا «همخوان» نبود، بهکلی از بین میرفت و ما از چنین ویژگی منحصربهفردی برخوردار نبودیم؛ اما تأثیر صدای درون، اصولاً چنان بنیادین و ظریف است که بهندرت از کاری که برایمان میکند آگاه میشویم.»
اتان کراس که با نوشتن کتاب وراجی ذهن برندۀ جایزه شده است، پس از تجربهای شخصی شروع به نوشتن کتاب کرد. کراس روزی نامهای تهدیدآمیز دریافت کرد که بهخاطرش دو شب بیدار ماند و تمام مدت با چوب بیسبال نشسته بود تا در صورت حمله از خودش دفاع کند. پس از کمی فکر توانست منطق مشکوک این تهدید را درک کند و بنابراین به فکر افتاد که افکار زیربنایی چنین عکسالعملی چه میتواند باشد و کتاب وراجی ذهن را در جهت خودگویی مثبت و منفی نوشت. کراس مزایای بالقوۀ صدای درونی ذهن را در این کتاب توضیح میدهد و سپس به تأثیرات مخربی که این صدای درونی پچپچ مانند میتواند داشته باشد پرداخته است. اتان کراس در کتاب وراجی ذهن در واقع قدرت پنهان صدای درونی ما را آشکار میکند و نشان میدهد که چگونه از آن برای مبارزه با اضطراب، بهبود سلامت جسمی و روانی و عمیقتر کردن روابط خود با دیگران استفاده کنیم. اتان کراس، روانشناس مشهور در کتاب وراجی ذهن به بررسی مکالمههای خاموشمان با خودمان میپردازد. کراس در این کتاب بسیار واضح توضیح میدهد که چگونه این مکالمات زندگی، کار و روابط ما را شکل داده یا تحت تأثیر قرار میدهند. او هشدار میدهد که تسلیم شدن در مقابل خودگوییهای منفی و گمراهکننده -یا چیزی که به آن حرف زدن با خود میگوییم- میتواند باعث تضعیف سلامتی ما شده و خلقوخویمان را کاهش دهد، ارتباطات اجتماعیمان را تحت فشار قرار دهد و باعث شود خودمان به مرور تحت فشار قرار بگیریم.
به یک غریبه بگویید که با خودتان صحبت میکنید و احتمالاً او فکر میکند شما خیلی عجیب و غریب هستید. اما حقیقت این است که همۀ ما صدایی در ذهن داریم. وقتی با خودمان صحبت میکنیم اغلب امیدواریم از راهنماییهای این صدای درونی برخوردار شویم اما در عوض منتقد درونیمان را پیدا میکنیم. وقتی با یک وضعیت سخت در زندگی روبهرو میشویم، مربی درونی ما به ما میگوید که: «تمرکز کن، تو میتونی» اما به همان اندازه ممکن است با صدای منتقد درونیمان مواجه شویم که به ما میگوید: «قراره شکست بخورم، همه قراره بهم بخندن، فایدهاش چیه؟» اما خبر خوب این است که ما از قبل به ابزارهایی مجهز شدهایم که با استفاده از آنها میتوانیم صدای درونیمان را تغییر دهیم تا به نفع ما عمل کند. این ابزارها اغلب از معرض دیدن پنهان هستند -این ابزارها کلماتی هستید که برای فکر کردن در مورد خود به کار میبریم، برنامههایی که هر روز روی تلفن همراه یا وسایل الکترونیکیمان نصب میکنیم، خاطرات روزانهای که در کشوی میزمان نگه داشتیم، مکالماتی که با عزیزانمان داریم و فرهنگهایی که در مدرسه یا محل کار ایجاد میکنیم.
رسانههای اجتماعی در کنار تمام خوبیهایشان بدیهایی هم دارند؛ اتان کراس معتقد است با استفادۀ مدام از رسانههای اجتماعی، صحبتهای ذهنی منفی مردم با خودشان که نتیجۀ مقایسهکردن زندگیهایشان با دیگران است بهطور چشمگیری فزایش داشته است. پیام اصلی کتاب روشن است: نمیتوانید بدون صدای درونتان زندگی کنید اما باید بتوانید آن را زیر نظر بگیرید و به صدایی مثبت تبدیلش کنید. کتاب وراجی ذهن یک کتاب خودیاری آکادمیک محسوب میشود چون نویسنده قصد دارد در آن روشهای سیتماتیک مقابله با وراجی ذهن را به شما یاد دهد. اتان کراس در این کتاب راهی مؤثر و متفاوت برای جلوگیری از وراجی ذهن به خواننده معرفی میکند. او معتقد است با کوچکنمایی و نگاه کردن به مسائل از چشماندازی متفاوت میتوانید جلوی وراجی ذهن را بگیرید. با خواندن کتاب وراجی ذهن میتوانید واکنش عاطفی ناراحتکنندهتان به مسائل را از خود مسئله جدا کنید. اتان کراس در کتاب وراجی ذهن به شما نشان میدهد که افراد دیگر چطور میتوانند بر روی وراجی ذهن شما تأثیر بگذارند و چگونه حمایت عاطفی باید با دقت با راهحلهای شناختی ترکیب شود تا نتیجۀ مثبتی به دست آید. در نهایت اتان کراس بر این تمرکز کرده که چگونه طبیعت و قدم زدن در آن میتواند ذهن فرد را تازه کند و حتی اینکه چگونه تصاویر مجازی از فضای سبز میتوانند وراجی ذهن را کاهش دهند. موضوع آخر این کتاب، تأثیر دارونماها در برخورد با وراجی ذهن و روش استفاده از آنهاست. بخش پایانی کتاب موضوعات و استراتژیها را به گونهای خلاصه و دستهبندی میکند که بتوانید برای کمک به خود از آنها استفاده کنید. نتیجهگیریهای بیان شده در کتاب بهطور تجربی در آزمایشهای متعدد آزمون شده و مورد تأیید است.
• کتاب افسانهی عادی بودن اثر پزشک مشهور گبور مته است که این کتاب را با همکاری پسرش «دنیل» نوشت. او در این کتاب از پیشرفت کشورهای غربی در زمینهٔ کنترل بیماریها میگوید اما درعینحال این سوال را مطرح میکند که چرا بیماری روانی هر روز در حال افزایش است و کنترل آنها غیرممکن است.
• کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی نویسنده و کارآفرین سوئیسی است. او در این کتاب از رایجترین خطاهای فکری و سوگیریهای شناختی میگوید و به شما نشان میدهد چطور میتوانید درست و واضح تصمیم بگیرید. این کتاب قدرت تصمیمگیری شما را تغییر خواهد داد.
• کتاب تفکر نامطمئن اثر آنی دوک نویسنده و زبانشناس آمریکایی است. او در این کتاب از تصمیمات و شانس صحبت کرده است و به شما توضیح میدهد چه چیزی اساس تفکر نامطمئن را شکل میدهد. با راهبردها و برنامههای این کتاب میتوانید سوگیریهای شناختی را بشناسید و به آنها غلبه کنید.
اتان کراس روانشناس تجربی، عصبشناس و نویسندۀ آمریکایی است که تخصصش تنظیم احساسات است. اتان کراس استاد روانشناسی و مدیریت دانشگاه میشیگان و مدیر آزمایشگاه کنترل احساسات در این دانشگاه است. کراس در بروکلین نیویورک به دنیا آمد و بزرگ شد. مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه پنسیلوانیا و مدرک دکترایش را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد و دورۀ تخصصی تکمیلی دکترایش را در علوم اعصاب عاطفی-اجتماعی تکمیل کرد. از سال 2008 در دانشگاه میشیگان به تدریس پرداخته و استاد روانشناسی و مدیریت است. خودش آزمایشگاه این دانشگاه را تأسیس کرد. او علوم دروننگری را مطالعه میکند مثل «مکالمههای خاموشی که مردم با خودشان دارند: گفتوگوهای درونیای که به شدت بر نحوۀ زندگی انسان تأثیر میگذارند.» مطالعهای که کراس و فیلیپ وردین در دانشگاه لوون بلژیک انجام دادند نشان داد که هر چه فرد بیشتر از شبکههای اجتماعی استفاده کند کمتر از زندگی راضی خواهد بود. تحقیقات دیگری که کراس و همکارانش انجام دادند نشان داد که «روش پردازش تجربیات منفی میتواند به بازنشانی آن رفتار کمک کند.» کراس و همکارانش دریافتند که هنگام یادآوری تجربهای در گذشته، اگر افراد از تکنیکهای فاصلهگرفتن از خود استفاده کنند از نظر روانی در واقع فاصلهای بین خودشان و موقعیت ایجاد میکنند و با همین کار سطح استرس و شاخصهای سلامتیشان بهبود یافته و همچنین بهتر میتوانند مشکلاتشان را حل و فصل کنند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
من خیلی از این کتاب خوشم اومد چون بهنظرم یکی از عادتهای خیلی بدی که دارم همین نشخوار ذهنی هستش، در واقع این درگیری به صدای توی ذهن این روزها به نظرم خیلی مشکلساز شده.
خیلی عالی منتظرم تا کتاب جدیدی ازش بخونم